۱۰۰ اسم از پرطرفدارترین اسامی دخترانه

پرطرفدارترین اسامی دخترانه مجموعه اسم دخترانه شیک و جدید است که امروزه با استقبال بیشتری برای نامگذاری مواجه شده و شامل ناب ترین اسم های دخترانه ایرانی، کردی و … با تلفظ و معنی زیباست.

پرطرفدارترین اسامی دخترانه

لیست اسامی دخترانه

لیست اسامی پسرانه

ستاره | سرویس مادر و کودک – پرطرفدارترین اسامی دخترانه در ایران در سال جدید (۱۳۹۹) به ترتیب فاطمه (با فراوانی ۶ هزار و ۳۸۵ مورد)، زهرا (۳ هزار و ۹۸۹ مورد)، حلما (۲ هزار و ۹۸۷ مورد)، رستا (۲ هزار و ۹۵۹ مورد)، آوا (۲ هزار و ۵۲۵ مورد)، مرسانا (۲ هزار و ۳۱۸ مورد)، بهار (۲ هزار و ۱۶۰ مورد)، یسنا (۱۹۸۴ مورد) و همتا ( ۱۸۹۷ مورد) هستند.

اما بسیاری از اسامی دلنشین دخترانه هستند که امروزه با استقبال بیشتری مواجه شده اند، اگر چه هنوز فراوانی آن‌ها جزو بالاترین‌ها نیست. از جمله نام های اصیل ایرانی و یا اسامی دخترانه کردی که بسیاری از آن‌ها با تلفظ و معنی زیبا بیش از پیش ترند شده اند. در این مطلب ۱۰۰ اسم دخترانه امروزی و پر طرفدار را با معنی آن می‌خوانید که می‌توانید برای نامگذاری فرزند دخترتان انتخاب کنید.

 

پرطرفدارترین اسامی دخترانه
پرطرفدارترین اسامی دخترانه

چنانچه اسمی که با حرف خاصی از حروف الفبا شروع شود مد نظرتان است، بر روی حرف مورد نظر خود در لیست زیر کلیک کنید:

الف ب پ ت ث ج چ
ح د ر ز س ش ض
ط ع غ ف ک گ ل
م ن و ه ی    

 

پرطرفدارترین اسامی دخترانه به ترتیب حروف الفبا

الف

ارشیدا (آرشیدا)

معنی: بانوی درخشان آریایی، بانوی آراسته و درخشان
ریشه: فارسی

 

آتریسا
معنی: آذرگون مانند آتش، دختری با چهره‌ای زیبا و برافروخته
ریشه: فارسی

 

آروشا
معنی: درخشان، نورانی، باهوش، نام دختر داریوش سوم
ریشه: فارسی

 

آرتمیس
معنی: یکی از الهه های یونان باستان، رب النوع شکار و ماه و حامی زنان
ریشه: یونانی

 

آلا

معنی: رنگارنگ
ریشه: ترکی

 

آوینا
معنی: عشق
ریشه: کردی

 

آیسان
معنی: آیسا، آی (ترکی) + سان (فارسی) زیبا، مانند ماه
ریشه: فارسی – ترکی

 

ب

بارانا

معنی: باران شدید
ریشه: فارسی

 

برشید

معنی: بر (میوه) + شید (خورشید)، میوه خورشید
ریشه: فارسی

 

بنیتا

معنی: برکت، دختر بی همتای من
ریشه: ایتالیایی

 

بَصیرا

معنی: منسوب به بصیر؛ منتسب به دانایی؛ (به مجاز) دختری که بینا و دانا باشد.

ریشه: عربی – فارسی

 

بِژوین

معنی: زمین سرسبز
ریشه: کردی

 

بیتا

بی‌مانند، بی‌همتا، یکتا
ریشه: فارسی

 

پ

پارمیدا / پارمیس

بانوی دانا یا بانوی پرمهر، نام دختر بردیا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی
ریشه: فارسی

 

پانیسا

مرکب از “پانی” (هندی: به معنای آب) و “سا” ( فارسی: پسوند شباهت) به معنای صاف و زلال مثل آب، به مجاز “زیبا و با طراوت”
ریشه: هندی – فارسی

 

پرسا

نرم و لطیف مانند پر
ریشه: فارسی

 

پَرنیا / پرنیان

پارچه‌ای ابریشمی دارای نقش و نگار؛ نوعی پارچه‌ی حریر که برای نوشتن به کار می‌بردند؛ پرده‌ی نقاشی.
ریشه: فارسی

 

ت

تارادیس

مانند ستاره
ریشه: فارسی

 

تانیا

در فارسی به معنی دختر یگانه و بی مانند، در کردی به معنی دختر تنها، در گویش خراسانی به معنی توانستن، درفرانسه یعنی شهبانوی مهربان، در ترکی آشنا و آشنایی

 

ترمه

نوعی پارچه (قیمتی) از جنس کرک، پشم، یا ابریشم با نقشهای بته جقه، اسلیمی، و مانند آنها که معمولًا از آن، جانماز، بقچه و لباس تهیه می‌کنند.
ریشه: فارسی

 

تینا

الهه عشق و به معنی ناز و ادا ( عاشق نوازش ) است، و در مواردی به عنوان نمادی از عشق به گل سرخ نیز تعبیر شده است.
ریشه: آرامی

 

تَرلان

مرغی از جنس باز شکاری را گویند؛ (در کردی) به معنی زیبا؛ نام نوعی اسب است.
ریشه : ترکی / کردی

 

تیدا

دختر خورشید، زاییده خورشید، دختر زیبارو، مرکب از تی به معنای خورشید و دا به معنای زاییده
ریشه: اوستایی

 

تیارا

تیه در گویش لری به معنای چشم و آرا به معنای آراینده می‌باشد، چشم آرا، زیبا

 

ث

ثَمینا

معنی: (ثمین + الف نسبت) منسوب به ثمین، ثمین
ریشه: عربی – فارسی

 

ثَنا

معنی: ستایش، مدح؛ دعا؛ درود و تحیت؛ حمد، شکر، سپاس
ریشه: عربی

 

ج

جانان

معشوق، محبوب؛ خوب
ریشه: فارسی

 

چ

چکامه

ریشه: فارسی

معنی: شعر به ویژه قصیده.

 

چیستا

معنی: نام فرشته دانش و معرفت
ریشه: فارسی

 

ح

حنا

گیاهی درختی که گل‌های سفید و معطر دارد، گرد بسیار نرم سبز رنگی از گیاهی به همین نام.
ریشه: عربی

 

حُسنا

نیک، پسندیده
ریشه: عربی

 

د

دارینا

معنی: ارزشمند و گرانبها، هدیه
ریشه: فارسی (بین المللی)

 

دُرسا

دُر= مروارید، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت)، شبیه به دُر؛ (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند.
ریشه: فارسی

 

دلسا

همچون دل، همانند قلب و (دارای احساس و عاطفه)
ریشه: فارسی

 

دلوان

دختر مهربان، بانوی بامحبت
ریشه: کردی

 

دینا

داور، داوری؛ (در اوستایی) دین؛ (در عبری) (= دینه) انتقام یافته؛ نام خواهر یوسف(ع).

 

ر

رامونا

معنی: مظهر عشق، به لاتین: نگهبان عاقل

 

روشا

معنی: روشاد، دارای چهرهی شاد، شاداب
ریشه: فارسی

 

رونیکا

در فارسی به معنای روی زیبا، زیباروی، در زبان یونانی به معنای دختر خورشید، عامل پیروزی

 

روژان

معنی: روزها، “آفتاب و پرتوی خورشید، روشنایی، زندگی
ریشه: کردی

 

روناک

معنی: روشن، تابناک
ریشه: کردی

 

ز

زویا

معنی: زویا در زبان روس به معنی عزیز پدر می‌باشد. در گویش محلی طبرستان، به معنی درخشان، روشن و نور ده است. معانی دیگر: زندگی، زنده، دوست داشتنی

 

س

ساتین

محبوب و دوست داشتنی
ریشه: فارسی

 

سارینا

خالص، پاک
ریشه: فارسی

 

ستایش

حمد و سپاس خداوند، شکرگزاری (به درگاه خداوند)؛ تعریف و تمجید
ریشه: فارسی

 

ساغر

ظرفی که در آن شراب مینوشند، جام شراب؛ دل عارف است که انوار غیبی در آن مشاهده میشود.
ریشه: عربی

 

سدنا

(تلفظ: sadenā) سجده کننده بر خانه خدا، مرکب از سدن (عربی) به معنای سجده کردن به کعبه + ابف فاعلی (فارسی)

 

سلین

معنی سَلین به زبان ترکی: سیل مانند؛ نام رودخانه‌ای در آذربایجان
معنی سِلین، در زبان یونانی به معنای “ماه” و در زبان فرانسوی به معنای “آسمان

 

سونیا

(سو = نور + نیا) نورِ نیاکان، (در یونانی) خرد و عقل، دختر نور، دختری که در اجتماع رتبه بالایی داشته باشد.
ریشه: یونانی

 

ساینا

نام خاندانی از موبدان زرتشتی؛ (در طبری) ساکت و بیصدا؛ سایه‌ای که مشخص و قابل رؤیت باشد. در اوستایی به معنی فرشته پیروزی

 

ش

شارین

معنی به فارسی: متمدن، شهرنشین، مرکب از شار به معنای شهر + ین (پسوند نسبت)، نام دهی در قزوین
معنی به زبان عبری: دشت حاصلخیز

 

شارمین

فرخنده و خجسته
ریشه: سانسکریت

 

شایلین

بی همتا
ریشه: ترکی

 

شیده

منسوب به شید؛ خورشید، نور، روشنی، روشنایی؛ (به مجاز) زیبارو
ریشه: فارسی

 

شیدا

عاشق، دلداده؛ آشفته و پریشان
ریشه: فارسی

 

ض

ضُحا (ضحی)

زمانی پس از برآمدن افتاب، چاشتگاه، نام سوره ای در قرآن کریم
ریشه: عربی

 

ط

طَناز

ویژگی زن یا دختری که ظاهری زیبا و حرکات و رفتاری دلنشین و همراه با ناز و عشوه دارد؛ (به مجاز) بسیار زیبا، دلنشین و فریبنده؛ آن که به کنایه و از روی طنز و ریشخند سخن میگوید.
ریشه: عربی

 

طنین

انعکاس صوت، پژواک؛ حالتی از صدا که دارای تأثیر و نفوذ باشد؛ خوش آهنگی
ریشه: عربی

 

ع

عسل

مایعی خوراکی که زنبور عسل می‌سازد، دختری بسیار شیرین و دوست داشتنی
ریشه: عربی

 

غ

غَزال

نوعی آهوی ظریف اندام و بسیار تندرو با چشمان درشت سیاه؛ (به مجاز) معشوقه‌ی زیبا
ریشه: عربی

 

غَزل

نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ در موسیقی ایرانی هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا همراه سازها خوانده می‌شده است.
ریشه: عربی

 

ف

فاتیما / فاطیما

نام شهری است در اروپا که حضرت فاطمه در آنجا ظهور کرده است.
ریشه: عربی

 

فرانک

پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
ریشه: فارسی

 

فریما

زیبا و دوست داشتنی
ریشه: فارسی

 

فرنوش

نام عقل فلک قمر که به عربی عقل فعال گویند و به فارسی خرد کارگر نامند، نوشنده شکوه و جلال، عقل فلک قمر
ریشه: فارسی

 

فلورا / فلوریا

معنی: در اساطیر رومی؛ الهه گل‌ها و بارآوری
ریشه: لاتین

 

ک

کیمیا

معنی: اکسیر، هر چیز نایاب و دست نیافتنی، افسون
ریشه: فارسی

 

کیانا

معنی: طبیعت
ریشه: سریانی

 

کژال

غزال، دختری با چشمان زیبا
ریشه: کردی

 

گ

گیتا / گیتی
معنی: جهان آفرینش
ریشه: فارسی

 

گندم

دانه خوراکی غنی از نشاسته
ریشه: فارسی

 

گلاره

مردمک چشم، به معنی هر دو چشم هم بکار می‌رود.
ریشه: کردی

 

گلاریس

زلف تابیده و ریسیده، استعاره از دختر زیبا و آراسته
ریشه: کردی

 

گیلدا

معنی: طلا – همچنین به معنی دختری از تبار گیلک
ریشه: ارمنی

 

ل

لیانا
بانوی درخشان و زیباروی
ریشه: فارسی

 

 لینا

معنی: آبشار کوچک
ریشه: انگلیسی

 

لیدا

معنی: خانم، بانوی گرامی، برگرفته از نام کشور قدیمی لیدیا

ریشه: ارمنی

 

لیندا

قشنگ، زیبا
ریشه: لاتین

 

م

مانلی

معنی: بمان برایم
ریشه: فارسی (مازندرانی)

 

مارال

معنی: گوزن، آهو، (به مجاز) زیبا و خوش اندام
ریشه: ترکی

 

ملیکا

گروهی از گیاهان علفی چند ساله از خانواده‌ی گندمیان که خودرو هستند.
ریشه: یونانی

 

ملینا

نام نوعی گل سپید کوچک، حق شناس،‌ سپاسگزار

ریشه: فرنگی

 

مهسا

(مه = ماه + سا (پسوند شباهت))، مثل ماه، مانند ماه؛ (به مجاز) زیبارو
ریشه: فارسی

 

مهرسانا

همانند خورشید زیبا و درخشان

 

ن

نایریکا

برگزیده، پسندیده
ریشه: فارسی

 

نگار

معنی: نقش، تصویر، زیور، زینت، دختر یا زن زیباروی
ریشه: فارسی

 

نفس

معنی: مایه زندگی، کسی که وجودش مانند نفس کشیدن برای زندگی لازم است
ریشه: عربی

 

نیوشا

معنی: شنوا، شنونده، (به مجاز) یادگیرنده، آموزنده
ریشه: فارسی

 

نیایش 

عبادت، دعا همراه با تضرع و زاری به درگاه خداوند، پرستش و احترام به کسی – دعا به درگاه خداوند، ستایش
ریشه: فارسی

 

نیکا

معنی: بسیار نیک! چه خوب
ریشه: فارسی

 

نورا

معنی: درخشان، تابان، زیبارو
ریشه: عربی – فارسی

 

و

وانیا

هدیه با شکوه خداوند
ریشه: فارسی

 

ویدا

پیدا، هویدا، ظاهر، آشکار
ریشه: فارسی

 

ویونا
منسوب به وَیو، (به مجاز) عروس، دختری که عروس شده، نام روستایی در نزدیکی کاشان
ریشه: فارسی

 

ویانا

فرزانگی، خردمندی، دانایی
ریشه: فارسی

 

ه

هستی

معنی: وجود، مقابل نیستی
ریشه: فارسی

 

هلیا

معنی: دختر خورشید
ریشه: یونانی

 

هیوا

معنی: امید، آرزو
ریشه: کردی

 

هیلدا

معنی: شکوفه درخت هلو – نیرومند، قوی و بخشنده
ریشه: لاتین

 

ی

یاسمین (یاسمینا)

گلی زینتی با گل‌های درشت و معطر، به رنگهای سفید، صورتی، زرد و قرمز
ریشه: فارسی

 

یلدا

آخرین شب پاییز و بلندترین شب سال

ریشه: سریانی

 

سخن آخر

می‌توان گفت امروزه اسامی دخترانه که به حرف الف ختم می شود بیشترین طرفدار را به خود اختصاص داده اند. شما از بین پرطرفدارترین اسامی دخترانه کدام نام را زیباتر می‌دانید و آیا بیشتر به معنای اسم توجه دارید یا تلفظ و آوای خوش آن؟ اصالت یک اسم را در اولویت قرار می‌دهید یا خاص و جدید بودن اسم بیشتر مد نظرتان است؟ در پایان پیشنهاد می کنیم بهترین اسم دختر (۱۰۰ اسم پیشنهادی) + نکاتی برای انتخاب را نیز در ستاره بخوانید. 

 
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید