ستاره | سرویس مادر و کودک – اگر به تازگی دارای فرزند پسر شدهاید و هنوز نتوانستهاید اسمی مناسب برای او بیابید، احتمالا از آن والدینی هستید که در انتخاب اسم فرزندشان بسیار حساس هستند و به مسئولیت خود در این زمینه واقفند. شما به دنبال بهترین اسم پسر میگردید و ما در این مقاله سعی میکنیم با ذکر نکاتی در این زمینه و ارائه صد اسم منتخب به شما کمک کنیم.
انتخاب بهترین اسم پسر
اسامی پسرانه نسبت به اسامی دخترانه کمی محدودتر هستند، با این حال آنقدر دامنه اسامی زیبا و با معنی پسرانه گسترده است که میتوانید بهترین اسم پسری را که مناسب شما و فرزندتان است، انتخاب کنید. پیش از آن نکات زیر را بخوانید.
- اولین و مهمترین نکته در انتخاب اسم این است که نام منتخب شما معنی خوبی داشته باشد. یک اسم با معنی خوب یا به یک ویژگی شخصیتی مثبت اشاره کرده یا نشانهای از سعادت و نیک بختی در خود دارد.
- نامی انتخاب کنید که کمتر سوالبرانگیز باشند. این که شما یا فرزندتان مدام مجبور باشید در مورد تلفظ صحیح اسم یا معنای آن به دیگران توضیح دهید، اصلا حس خوشایندی نیست.
- به هماهنگ بودن اسم با نام خانوادگی نیز دقت کنید. هماهنگی آوایی یا معنایی با نام خانوادگی میتواند ترکیب زیبایی ایجاد کند، به شرطی که بیش از حد جلب توجه ایجاد نکرده و شکلی طنزگونه به خود نگیرد.
- مجبور نیستید اسمی انتخاب کنید که حرف اول آن با اسم فرزند قبلی شما یا نام خودتان یکی باشد. با این حال هماهنگی آوایی یا معنایی اسامی یک خانواده پیوند خانوادگی را بیشتر نشان میدهد.
- به زمانی که پسرتان بزرگ شده و قرار است اسمش در کنار القابی چون آقا قرار بگیرد، نیز دقت کنید.
- شرایط فرهنگی، مذهب و سنت خانواده و فامیل خود را هنگام انتخاب اسم در نظر بگیرید. در برخی خانوادهها داشتن اسم مذهبی پسرانه و در برخی داشتن اسم پسر اصیل ایرانی میتواند به عزت نفس فرزندتان کمک بیشتری کند.
- نکات دیگری چون نحوه نوشتن لاتین اسم یا شکل مخفف یا خودمانی نام را در نظر داشته باشید.
۱۰۰ اسم منتخب پسرانه
در انتخاب اسامی زیر سعی شده است هم به معنی اسم، هم تلفظ و آوا و هم به تطابق فرهنگی آنها توجه شود.
- اَحد
معنی: یگانه، یکتا، بیمانند؛ از نامهای خداوند؛ یکی
ریشه: عربی - اَرجمند
معنی: گرامی و عزیز؛ دارای قدر و منزلت، محترم، بزرگوار
ریشه: فارسی - اَنوش
معنی: باظرافت، بی مرگ، جاودان
ریشه: فارسی - اَوستا
معنی: اساس، بنیاد، پناه، یاوری؛ کتاب مقدس ایرانیان باستان و زرتشتیان
ریشه: اوستایی – پهلوی - اِحسان
معنی: خوبی، نیکویی؛ بخشش
ریشه: عربی
- احمد
معنی: ستودهترین؛ یکی از نامهای حضرت محمّد (ص) پیامبر اسلام
ریشه: عربی - ادیب
معنی: زیرک، نگاهدارندهی حد همه چیز؛ بافرهنگ، دانشمند؛ خداوند ادب
ریشه: عربی
- الیا
معنی: الیاس، خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و در اسلام یکی از چهار پیامبر جاویدان
ریشه: عبری - امید
معنی: آرزو، انتظار، رجا، توقع؛ اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با آرزوی تحقق آن
ریشه: فارسی - امین
معنی: امانتدار، طرف اعتماد؛ از القاب پیامبر اسلام(ص) پیش از بعثت؛ لقب جبرئیل
ریشه: عربی - ایلیا
معنی: خداوند خدای من است؛ در تورات از انبیای بنی اسرائیل که در عهد عتیق، عهد جدید و قرآن (= الیاس) از او یاد شده است؛ (در سُریانی) نام امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع)
ریشه: عبری - آتین
معنی: جدید، نو ، به وجود آمده
ریشه: اوستایی – پهلوی - آراد
معنی: نام فرشته موکل بر دین و تدبیر امور و مصالحی که به روز آراد متعلق است، آراینده
ریشه: فارسی - آرتا
معنی: پاک، نام پهلوان ایرانی
ریشه: فارسی - آریا
معنی: آزاده، نجیب، شعبهای از نژاد سفید که از روزگاران بسیار قدیم در ایران، هند و اروپا ماندگار شدهاند.
ریشه: فارسی - آریاراد
معنی: آریایی شجاع و دلیر، آریایی جوانمرد و بخشنده، نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
ریشه: فارسی - آرین
معنی: مرد آریایی، آریایی نژاد
ریشه: فارسی - آزاد
معنی: رها شده از گرفتاری یا چیزی آزاردهنده، فارغ و آسوده، درختی جنگلی و بلند، رها شده از تعلقات دنیوی
ریشه: فارسی - آوید
معنی: دانش، خرد، عقل، مشتاق و خواهان
ریشه: فارسی - آیدین
معنی: شفاف و روشن، درخشنده مانند ماه
ریشه: ترکی - بَردیا
معنی: دومین پسر کورش بزرگ و برادر کمبوجه (سومین پادشاه هخامنشی) است که در اوستایی به معنای بلند پایه است.
ریشه: فارسی - بَشیر
معنی: مژده دهنده در مقابل نذیر، مژده آور، مژده رسان، بشارت دهنده؛ از القاب پیامبر اسلام(ص)
ریشه: عربی - بُرنا
معنی: جوان، خوب، نیک، دلاور
ریشه: فارسی - بِهراد
معنی: جوانمرد نیکو
ریشه: فارسی - بِهزاد
معنی: نیک نژاد، نیکو تبار، نیکو زاده
ریشه: فارسی - بِهنیا
معنی: نیک نژاد، دارای اصل و نسب، اصیل، شریف
ریشه: فارسی - باهر
معنی: درخشان، تابان
ریشه: عربی - بهنام
معنی: دارای نام نیک
ریشه: فارسی - پارسا
معنی: آن که از ارتکاب گناه و خطا پرهیز کند، پرهیزگار، زاهد، متقی، دیندار، متدین، مقدس؛ عارف، دانشمند.
ریشه: فارسی - پدرام
معنی: آراسته؛ نیکو؛ خوشدل، شاد؛ سرسبز وخرم؛ مبارک، فرخ، خجسته؛ شادی، خوشحالی.
ریشه: فارسی - پَرهام
معنی: فرشته خوبی، همچنین به معنی پیر همه (پدر همه) میباشد؛ صورت فارسی ابراهیم.
ریشه: فارسی - پندار
معنی: فکر، اندیشه، گمان، ریشه پنداشتن
ریشه: فارسی - توحید
معنی: یگانه دانستن خدا؛ اقرار به یگانگی خداوند، یکتا پرستی؛ اخلاص
ریشه: عربی - تیام
معنی: چشمانم؛ عزیز و گرامی
ریشه: لری - جاويد
معنی: هميشگی، ابدی
ریشه: فارسی - حامد
معنی: سپاسگزار
ریشه: عربی - خسرو
معنی: پادشاه، نیکنام و دارای آوازه نیکی، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه
ریشه: فارسی - خشایار
معنی: مرکب از خشیه به معنای شاه و ارش به معنی مرد دلیر، شاه دلیر نام پسر داریوش پادشاه هخامنشی
ریشه: فارسی - دادمهر
معنی: عدالت دوست؛ نام چند تن از امیر زادگان و شاهزادگان در تاریخ
ریشه: فارسی - دانا
معنی: دارای عقل و تجربه، خردمند، دارای علم و آگاهی، عالم، علیم
ریشه: فارسی - دایان
معنی: سرافرازی، تکیه گاه
ریشه: ترکی - رادمهر
معنی: خورشید بخشنده، بخشنده همچون خورشید
ریشه: فارسی - رادین
معنی: بخشنده، جوانمرد
ریشه: فارسی - راستین
معنی: حقیقی، واقعی، راست قامت
ریشه: فارسی - رایا
معنی: آنکه مورد توجه خداوند است، فکر و اندیشه
ریشه: عبری - رهام
معنی: پرنده شکست ناپذیر، شراب با شکوه، قطرات لطیف باران
ریشه: فارسی - رضا
معنی: رضایت، راضی، خشنود؛ رضا این است که بنده از مشیّت حق گله نکند و نامرادی را رضای حق بداند، هشتمین امام شیعیان
ریشه: عربی - زامیاد
معنی: زاده فرشتگان، نگهبان زمین
ریشه: فارسی - زانیار
معنی: یار دانا و دانشمند
ریشه: کردی - سامیار
معنی: ثروتمند
ریشه: فارسی - سبحان
معنی: پاک، منزه؛ از نامهای خداوند
ریشه: عربی - سپنتا
معنی: پاک و مقدس
ریشه: اوستایی – پهلوی - سپهر
معنی: آسمان؛ روزگار
ریشه: فارسی - سعید
معنی: خجسته، مبارک؛ خوشبخت، سعادتمند
ریشه: عربی - سورین
معنی: منسوب به سُور، آن که شادمان و مسرور است، توانا، دلیر
ریشه: فارسی - سوما
معنی: ماه، نور ماه، زیبا، در گویش مازندران نهر آب
ریشه: فارسی - شادمهر
معنی: ویژگی آن که دارای شادی و مهربانی است.
ریشه: فارسی - شاهکار
معنی: کار شاهانه، برجسته، ممتاز
ریشه: فارسی - شایان
معنی: شایسته، سزاوار، در خور؛ فراوان
ریشه: فارسی - شروین
معنی: معشوق مردمان، پایدار و نامی؛ نام انوشیروان دادگر
ریشه: فارسی - شهراد
معنی: پادشاهِ جوانمرد
ریشه: فارسی - صابر
معنی: صبور، صبر کننده، شکیبا
ریشه: عربی - طَهورا
معنی: از واژههای قرآنی به معنی پاک کننده، تطهیر کننده؛ پاک و پاکیزه
ریشه: عربی - طاهر
معنی: پاک، بیگناه، معصوم؛ بی آلایش و بی غش
ریشه: عربی - عادل
معنی: با انصاف
ریشه: عربی - عارف
معنی: آن که از راه تهذیب نفس و تفکر، به معرفت خداوند دست مییابد، دانا، آگاه
ریشه: عربی - عرشیا
معنی: ملکوتی آسمانی، مرکب از عرش + الف نسبت
ریشه: عربی - علی
معنی: بلند مرتبه، نام امام اول شیعیان
ریشه: عربی - فربد
معنی: دارای شکوه و جلال، باشکوه، شکوهمند، مناعت، بزرگی
ریشه: فارسی - فرداد
معنی: فر + داد، داده شکوه، زیبایی و جلال
ریشه: فارسی - فرزاد
معنی: زاده شکوه و جلال
ریشه: فارسی - فرشاد
معنی: مسرور، خوشحال، هم چنین به معنی روح و عقل
ریشه: فارسی - فؤاد
معنی: دل، قلب
ریشه: عربی - کامران
معنی: آن که در هر کاری موفق است، چیره، مسلط
ریشه: فارسی - کسرا
معنی: کسری، معرب از فارسی، عربی شده اسم فارسی خسرو، نام انوشیروان پادشاه ساسانی، فرزند قباد
ریشه: فارسی - کوشا
معنی: ساعی، تلاشگر
ریشه: فارسی - کیا
معنی: پادشاه سلطان، حاکم، فرمانروا
ریشه: فارسی - مَهدیار
معنی: محافظ و نگهبانِ سرزمین و میهن
ریشه: فارسی – عربی - مُنیب
معنی: بازگشت کننده به سوی حق
ریشه: عربی - مِهراب
معنی: دارندهی جلوهی آفتاب و کسی که تابش مهر دارد.
ریشه: فارسی - مِهران
معنی: دارندهی مهر
ریشه: فارسی - مِهرداد
معنی: دادهی مهر، آفریده شدهی مهر
ریشه: فارسی - مِهرزاد
معنی: زادهی مهر
ریشه: فارسی - مانی
معنی: اندیشمند
ریشه: فارسی - ماهور
معنی: تابناک، نوعی گل، نوایی در موسیقی
ریشه: فارسی - محسن
معنی: نیکوکار، احسان کننده؛ از نامها و صفات خداوند
ریشه: عربی - مهدی
معنی: هدایت شده؛ نام قائم منتظَر(ع)
ریشه: عربی
- مهرسام
معنی: پسر خونگرم و مهربان، مرکب از مهربه معنای مهربانی یا خورشید و سام به معنای آتش است.
ریشه: فارسی - مهرشاد
معنی: خورشاد، شادمهر، خورشید هدایت کننده
ریشه: فارسی - نوید
معنی: مژده، خبرخوش، بشارت
ریشه: فارسی - نیکان
معنی: منسوب به نیک
ریشه: فارسی - وحید
معنی: یگانه، یکتا، بی نظیر
ریشه: عربی - همایون
معنی: خجسته، مبارک، فرخنده، از شخصیتهای شاهنامه
ریشه: فارسی - هوداد
معنی: نیک آفریده، داده خوب، داده نیک
ریشه: فارسی - هوراد
معنی: جوانمرد و با خدا، مرد نیک
ریشه: فارسی - هوفر
معنی: شأن و شوکت، شأن و شکوه نیک، شان و شوکت خوب
ریشه: فارسی - هومن
معنی: نیک اندیش
ریشه: فارسی - هیرا
معنی: فراخ، وسیع
ریشه: کردی - هیراد
معنی: کسی که چهرهای خوشحال و شاد دارد.
ریشه: فارسی - هیرسا
معنی: پارسا
ریشه: فارسی - یونا
معنی: به معنی خداوند میدهد، نام دیگر حضرتِ یونس (ع)
ریشه: عبری
سخن آخر
بهترین اسم پسر اسمی است که به عزت نفس فرزند شما آسیب نزده و حتی موجب تقویت احترام به خود در او شود. یک نام مناسب میتواند حتی در انتخاب اهداف و الگوبرداری در زندگی یک شخص موثر باشد. بنابراین عجله نکنید و پیش از انتخاب اسم با چندین نفر مشورت کنید. در نهایت این پدر و مادر هستند که باید تصمیم نهایی را بگیرند.
بخش انتخاب اسم سرویس مادر و کودک سایت ستاره نیز میتواند منبع خوبی برای شما باشد. همچنین اگر اسمی مدنظر دارید که فکر میکنید بهتر است در این فهرست قرار بگیرد، یا معنی اسمی اشتباه آورده شده است، در قسمت نظرات ما را مطلع کنید.
ارشیا
ارشیا با ا الف اسم خیلی زیبا و خوبی است
سورنا
سورنا،به نظرم اسم شیک وخوبیه
سهند
اسم ، فرنام به معنای دارای نام باشکوه بنظرم زیباست، باتشکر
بدون نام
اسم طاها