تعبیر خواب | تعبیر خواب کامل و دقیق به صورت آنلاین

سلام وقت بخیر
من
خواب دیدم از ی جای بلند داشتم سقوط میکردم
و دیوار های گلی بلند در چهارطرفم بود
و همزمان ابرها رعدو برق میزد و باران شدیدی می بارید و همراه اون بارون هزاران گنجشک از آسمون روی سر من میبارید
انقدر بارون گنجشک بارید ک وقتی افتادم ،،، اونجااز بارون زیاد،، دریا شد با یه عالمه گنجشک غرق شده ک میخواستند پرواز کنند
و وقتی من تو دریا داشتم سعی میکردم خودم رو نجات بدم،،،دستم رو بلند کردم واز خدا خواستم کمکم کنه نجاتم بده و یه گنجشک توی دستم افتاد همزمان ک دعا میکردم
بعد از اینک اون گنجشک رو تو دستم داشتم نگاش میکردم بعدش رهاش کردم و پرواز کرد،،
یهو بارون تموم شد واون بارون و دریای سیاه و آسمون تاریک و رعد برق تموم شد
و توی دریای آروم و زلال خودم رو دیدم و آسمون هم آفتابی شد

سلام من دیشب خواب دیدم که نیاز به پول داشتم و رفتم پیش یه اقایی کار کردم خیلی کار اسونی بودش اما انگار ه نیتم فقط کمک به اون مرد هست نه گرفتن پول بعدش که کارم و انجام دادم ایشون چند عدد پنیر بهم داد و گفتش اینا نذری هستش برو به هرکی میخوای بده کنار خونه مادر بزرگم یه اقایی سیدی هستش که مغازه پدر بزرگمو بهش اجاره دادن و اونجا کار میکنه منم با برادرم بودم رفتمو مستقیم یکی از این پنیر هارو به ایشون دادم و گفتم نذری ایشونم گرفت بعدش بهم گفتش که تو چرا از روز ی که عاشورا شده دیگه نمیخندی و گفتش روز عاشورا که میخندیدی در حالی که من روز عاشورا اصلا نخندیدم و ناراحت بودم بهش گفتم که نه من اصلا نخندیدم و سید بهم گفت که خانم مائده بهم مدیونی اگه خواستی ناراحتی یا غمتو بگی یا صحبت کنی با کسی ولی نیایی باهام حرف نزنی منم گفتم باشه اقا سید میخواستم بدونم تعبیر این خواب چی ؟ممنون

سلام من خواب دیدم رو پشت بوم خونمون داشتم یه فرش کوچک پاره رو از آبراهه پشت بوم مینداختم پایین و با آب خیس میکردم که بعدش یهو خواستم فرش رو بکشم بالا دیدم تبدیل به یک قران شد و در حین اینکه من ابراز پشیمانی میکردم از این کارم یه خانوم غریبه میانسال با چادر مشکی رو پشت بوم ظاهر شد اولش ترسیدم و بهش حمله کردم ولی از دور صدای خواهرمو شنیدم که گفت زود حمله نکن و گوش بده بهش میخاد یه چیزایی بهت بگه و من اینبار نشستم روبرو خانومه و به حرفاش گوش دادم اون خانوم از آینده من می‌گفت چیزای خیلی خوبی هم میگفت و چشمان مشکی گیرا و جذابی داشت حس خوبی ازش گرفتم کل این خوابم و حرفایی که بهم زد برام جالب هس اگر بتونین در تعبیر خوابم کمک کنید خیلی ممنون میشم 🙏🌸

سلام . وقت بخیر . من همین چند وقت پیش خوابی دیدم که هنوزم وقتی یادم میاد می ترسم ازش . خواب دیدم که در یک قبرستان سرپوشیده بودم . اونجا شلوغ بود و خیلی آدم اونجا بود . من اولش دیدم که با پدر و مادرم اونجا به زیارت اهل قبور اومدیم ولی بیشتر با مادرم اونجا بودم . اول خواب ، پدر و مادر انگار که دنبال یک قبر مشخصی میگردن ، یک کاغذ هم تو دست بابام بود که از روی اون کاغذ دنبال اون قبر میگشتن . این قبرستون اتاق زیاد داشت یعنی خیلی تو در تو بود و توی هر اتاق یه عالمه قبر بود . سه نفری وارد یه اتاق شدیم بعد انگار که قبر مورد نظر توی اون اتاق بود . بابام اشاره کرد که ایناهاش این قبر که دنبالش هستیم اونجاست . مامان و بابام رفتن اونجا ولی من نرفتم ولی دیدم که اون قبر ردیف دوم و آخر ردیف بود . آخر اتاق هم بود . من داشتم قبر ها رو میخوندم ( تو زمان بیداری وقتی میرم قبرستون هم این کار انجام میدم ) من جلوی در اتاق واستاده بودم و قبر یع زنی جلوی من بود که سنگش سیاه بود و روی سنگش شیشه گذاشته بودن . چهره ی اون زن روی سنگ بود ولی من نمیشناختمش . یادم نیست روی سنگش چی نوشته بود ولی من یادمه که مامانم همون لحظه اومد کنارم من به این قبر اشاره کردم و به مامانم گفتم مامام ببین این مادر که اینجاست دخترشو از دست داده ولی مامانم خیلی عصبانی بود گفت این زن خودکشی کرده بعدشم جلوتر از من راه افتاد و وارد یه سالن بزرگ شد که اونجام پر از قبر بود منم دنبالش راه افتادم و همش میپرسیدم کی ؟ مامان کی خودکشی کرده ؟ ولی جوابمو نداد و رفت جلوتر منم بقیه سنگ قبر ها خوندم

سلام و عرض ادب . من به پسری علاقه مند هستم و خواب دیدم یک تخت خواب صورتی با ملافه تمیز و صورتی رنگ با یک پرده اطراف تخت خواب نزدیک محل کار اون پسر وجود داره در واقع توی خیابون بود و من رفتم روی اون تخت خواب نشستم و موهامو که بلند و مشکیه باز کردم و توی این مدت اون پسر داشت نگاهم میکرد و بعد ملافه رو دور خودم کشیدم و روی تخت دراز کشیدم و چشمامو بستم ولی به طور کامل خواب نبودم و خودمو به خواب زده بودم . بعد از یه مدتی پایه های تخت کج میشد و تکون میخورد ولی من نمی افتادم روی زمین . تمام مدتی که این اتفاقا میفتاد نگران این بودم که الان اون چه فکری میکنه و نکنه درموردم فکر بدی بکنه یا از من بدش بیاد