تعبیر خواب | تعبیر خواب کامل و دقیق به صورت آنلاین

سلام خواب دیدم مقدار خیلی زیادی میوه هست و مردم سبد آبی رنگ دارند و دارند بر میدارن من اونجا مراقب بودم کسی کم و کسری نداشته باشه و از میوه های روی زمین روی سبدها میزاشتم (میوه ها هم بیشتر پرتقال و موز و نارنگی بودن تعدادی خیار هم بود)بعد وارد حیات بزرگی شدم که تعداد خیلی زیادی دیگ بود نگران این شدم که اش که میخوام بدم به همه برسه و کم نمیاد خواهرم رو هم دیدم و صداش کردم ،خواهرم واقعا مجرده ولی تو خواب گفتم این که متاهل هست بزارم بره به زندگیش برسه مزاحمش نشم تعبیر این خواب چیه؟

سلام
دیشب خواب دیدم پدر مرحومم اومده یه جای نا معلوم ازم درخواست پول کرد یعنی دستور داد منم بهش پول دادم بعد اون یه سری افراد اومده بودن از اتاقی که پدرم اونجا بود برای شکایت و داد بیداد میکردن و من اونارو اروم میکردم و نمیذاشتم درگیر بشن
ممنون از شما
لطفاتعبیر بفرمایید بد جور تو ذهنم رفته

روز سوم فروردین رفتیم عروسی
پسر همسایه اونجا بود
خوشم اومد ازش
در ماه رمضان دو شب خواب دیدم
اولین شب خواب دیدم پسر همسایه مون داره با دوستش میره دوچرخه سواری که یهو من از پنجره نگاش کردم اون اومد تو حیاط مون انگار از حرف زدن با من خوشش اومده بود و بعد هم بهش گفتم خوشم میاد ازش
بعد یهو انگار مامانم اومد و پسر مانتو سبز زن داداشمو که عید خریده بودیم براش ، پوشید و رفت مثلا کسی شک نکنه
خواب دومم
خونواده ش جلو در وایسادن و مامانش منو که دید در آغوش گرفت

سلام خواب دیدم ی نفر بهم گفت برای هر کار ک میکنی اول تلاش کن و بعو نتیجه شو ب خدا بسپار و بیشتر از خودت ب خدا اعتماد دلشته باش
میخام بدونم معنی خاصی داره خابم؟

سلام خواب دیدم خونه خالم هستیم ولی خیلی بزرگتر و قشنگتره
یه پسر بچه تپلو بغل کردم می‌خندید داشتم میبردمش توی اتاق پیش بچه ها
داداشش اونجا ایستاده بود که از فامیلای خالم هستن من سریع برگشتم دورتر نشستم اونم کنارم نشست چون خجالتیم هرچی میگفت چیزی نمیگفتم و نگاهشم نمیکردم گفت با هم دوستشیم سرمو بردم سمتش با تعجب بعد شماره شو نوشت و گفت تو هم شماره تو بگو میگفتم هی اشتباه میکرد خودم ازش گرفتم نوشتم
بعد مامانشم فهمید انگار خوشحال بود

سلام و درود

خواب دیدم یک جایی رفتم انگار یک اداره ای هست وسط یک عده ای از افراد و نسبتا جمعیتی هست و تعدادی از این افراد کسانی هستند که پیراهن ها و لباس های فرم مانند آبی روشن به تن دارند که شبیه انگار سرباز یا ماموران مثلا نیروی هوایی هستند یا مامورانی که مسئول نظم یا رسیدگی هستند، من در بین شون میرم جلوتر و انگار دنبال کسی میگردم و لباس مثلا فکر کنم کت تنمه،
و یکم با خجالت دنبال شخص خاصی که کارمو راه بندازه میگردم
و میرم سمت راهرو و قبل از اینکه وارد اتاق روبرو بشم یک آقایی که اونم لباس فرم تنشه، انگار منو می‌شناسه و میبینم دستش دو تا استکان چای هست که تازه ریخته
نمی‌دونم به کی میخواد بده به من یا شخص دیگه نمی‌دونم.
و یهو منو میبینه و میگه مهدی… اسممو صدا میزنه و با لبخند میگه کجا بودی تا حالا چرا الان اومدی
یعنی مثلاً انگار منتظرم بوده
بعد پیش خودم فکر میکنم که مگه قرار بوده کجا باشم بهش میگم خب تازه رسیدم.

بعد بیدار میشم.

سلام وقت شما بخیر
من خواب دیدم که یه جایی بودم مثل پشت در زیارت که یهو یادم اومد یه شمع سفیدی داشتم که می خواستم تو زیارت روشن کنم بعد تو کیفمو می گردم شمع رو پیدا کنم ومیرم داخل زیارت و می بینم که شمعمم که می خواستم روشن کنم اونجا تو یه گلدسته روشن هست وهمه جاتو زیارت تاریک هست و صدای خانوادمم میومد ولی نمی دیدمشون بعد من میخوام برم سمت شمعمم که خواسته هامو بهش بگم بعد می بینم که شمعم هی داره به سرعت تند کوچیک و کوچیک تر میشه تا اینکه من خواستم بهش میگم. وقتی از خواب بیدارشدم وقت نماز صبح بود

سلام من خواب دیدم که در جایی مثل مدرسه هستم و دلم میخواست از مدرسه برم و مثل اینکه به دروغ گفتم حامله ام و بقیه به من تبریک گفتند و قرار بود یکسری بچه ها رو جایی بفرستند اسم من روهم روی کاغذ نوشتند تا با آهنا بفرستند و توی خواب هم مثل اینکه نامزد داشتم و کنار خانه ی نیمه ساز رفتم و با کسی که داشت اونجا کار میکرد صحبت کردم
اینم بگم که دانش آموز نیسم
لطفا تعبیرشو بگید

سلام
خواب دیدم در خانه ای هستم دو تا مار بزرگ و یک مار کوچیک به طرفم حمله میکنن از ترس به سمتشون بالشت پرتاب میکنم.پسرم رو صدا میزنم تا با وسیله ای آنها را بکشد. در همین حین پسر دیگرم می آید و میگوید درب خانه را ببندیم الان شب است نمیبینیمش بزار تا صبح شود .
ممنون میشوم تعبیرش را بگویید

سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم ک روی صورتم تا گردن، جوش های قرمز تقریبا کوچیک دراومده
کل صورتم حتی دور چشم‌هام نقطه‌های ریز قرمز داشت تا گردنم
ممنون میشم بفرمایید تعبیرش چیه