تعبیر خواب | تعبیر خواب کامل و دقیق به صورت آنلاین

سلام خواب دیدم خودم و دایی کوچیکم ومامانبزرگم بالاسر قبر داییمیم که دوسال و چهارماه فوت شدن،،داییم یهو روی قبر برداشت که جنازه داییم کاملا کوچیک شده بود ینی همون اسکلت ولی جمع شده و داخل کفن،سه تامونم بالاسرش گریه کردیم بعد داییم دوباره روش پوشوند که تو خواب مامانبزرگم گفت کامل خاک بریز از قبر مگس میاد بیرون بخاطر بوی بدش که چون چند نفرازفامیل داشتن نزدیک میشدن منم تندتند کمی خاک کندم وریختم رو درزایی ک معلوم بود وبعدم بلندشدیم رفتیم ازاونجا،،،تقریبا نصف شبم بود دیدم خوابو،،میشه تعبیرش لطف کنید،،،داییمم ادم مذهبی ومومنی وخوشرومهربونی بود طوریکه زمان مرگش تشییع جنازه فوق العاده شلوغی داشت وهمه هم برا ازدست دادنش زارمیزدن،،،الانم بااینکه توسال سوم ازدست دادنش هستیم همچنان غمش تو دلمون واکثرمواقع براش گریه ودلتنگی داریم

سلام خواب دیدم یه شخص که چهره نامعلومی داشت به یه چیزی داد،وقتی اونو باز کردم دیدم دست قطع شده ای بود که روی کف دست یه چشم مرتب پلک میزد،به طوری وحشتناک بودکه تا صبح بیدار بودم

سلام من خواب دیدم داخل حیاط خونمون بودم و یه چند تا نون هم دستم بود یهو یه پرنده قرمز (انگار از جنس اتش بود چون وقتی روی دستم نشست احساس گرما و سنگینی کردم )که به نظرم ققنوس بود روی دستم نشست منم یه تکه از نان رو بهش دادم اونم پر زد و رفت تو اسمون بعد یهو رنگ ابی اسمون مایل به قرمز شد و یه ققنوسی که چند برابر قبلی بزرگ بود(به نظرم مامان یا باباش بود) اومد بالای سر خونمون و شروع به چرخیدن کرد و انگار همون ققنوس اولی هم باهاش بود .خلاصه همینطور که پرواز میکردن خوردن به یه بالن و افتاد تو حیاط خونه ما و داخل جعبه ها ،میوه(انار .گوجه.فلفل.خیار.پرتغال)و یه سری چیزای قیمتی(مثل تبلت و گوشی😂) و خرت و پرت بود این خوابم چه تعبیری داره؟

سلام خسته نباشید ، ببخشید من خواب دیدم ساعتش را نمی‌دونم ولی وقتی بیدار شدم هوا روشن بود ، خواب دیدم سرم زخم زخم بود همش و موهام یک تیکه ریخته بود جوری که سرم کچل بود بعد همش نگران بودم و ناراحت بودم و میخواستم بمیرم برا همین خیلی اعصابم خورد بود .تعبیر خواب چیه بده؟!

سلام خسته نباشید من ۱۸ سالمه و توی زندگی واقعی با مادرم بحث اینا زیاد داریم معمولا… خواب دیدم به طرز شدیدی با مامانم دعوام شده چون اومده بود اتاقم و اتاقم خیلی کثیف بود مامانم گریه میکرد و اگر اشتباه نکنم حتی نفرین هم میکرد و منم شدیدا عصبانی و ناراحت و کلافه بودم و مامانم ناله میکرد که من فلان منم فقط داد میزدم میگفتم به ی ورم و اون ناراحت میشد دریغ ازینکه من خودم از درون شدیدا ناراحت بودم بخاطر این حرفا ولی اصلا بروز ندادم و بعد دعوا هم حالم بد بود چون حرفایی زدم که نمیخواستم بزنم و ناراحتش کردم و بااینکه از درون ناراحت بودم اما نشون نمیدادم و مامانم فکر میکرد اصلا برام مهم نیست… اینم بگم تمام این حسارو تو واقعیتم بارهاا و بار هااا تجربه کردم و انگار یجور تداعی بود.. و این اذیتم میکنه که معمولا بیشتر ازینکه برای خودم ناراحت باشم برای مامانم ناراحت میشم ولی اصلا و اصلا نمیتونم بروز بدم و هیچکس نمیدونه و همه فکر میکنن که اصلا برام مهم نیستن این اذیتم میکنه گاهی ولی به هیچ وجه نمیتونم بروز بدم

سلام یه خواستگار اومده بود و من دنبال یه نشونه بودم که ببینم چه جوابی باید بدم بعدش خواب دیدم میخوایم عقد کنیم کلی مهمونم بود ولی حس بدی داشتم
قبلشم خواب دیدم عروسیمونه و من بخاطر یکی دیگه رفتم بعد منصرف شدم برگشتم رفتم عروسی

سلام خواب دیدم خونه خالم هستیم داشتن غذا میوردن قابلمه ها تو حیاط بود رفتم بیرون برم دسشویی دنبال دمپایی بودم یکی میخواست بهم بده ولی نمیخواستم ازش بگیرم رفتم اونطرف ولی برام اوردم پوشیدم ولی دیدم حالم بده رفتم اون طرف یکم راه رفتم تا بهترشم دیدم دارن با تفنگ شلیک میکنن اونطرف اومد جای من منم ترسیدم اشتباهی بگیرنم رفتم قایم شدم همونجوری که حدس زدم دیدنم داشتن شلیک میکردم دیدم بچه هان و تفنگ بازیه خندیدم یکمم باهاشون شوخی کردم توی آینه به خودم نگاه کردم یه مقنعه مشکی سرم بود موهامم خیلی بالا بسته بودم آوردمش پایین تر و رفتم تو برای همه غذا برده بودن ولی برای ما چند نفر نه هنوز
کنار دوستم نشستم شوهرشم کنارش بود ولی عینک داشت براش ماجرا رو تعریف کردم و خندیدم

سلام من خواب دیدم در جایی شلوغ نشسته ایم وبرادرم که دو سال است خودکشی کرده و به رحمت خدا رفته زنگ در را زد و داخل شد و به مادرم و من خبر فوت برادر بزرگم را داد که ما کلی جیغ و داد کردیم خیلی حالم بده و نگرانم ممنون میشم اگر تعبیری داره بفرمایید

سلام
پدر من یک سال و نیمه فوت کرده!
یکی از همکاران من وپدرم،،روز وفات امام حسن عسگری خواب دیده که :
بابا تو روضه بود و یه لیوان شکسته لب پریده را داد بمن و گفت بده به خانمم
تعبیرش چیه؟

سلام من دیشب خواب دیدم دو تا نفر فقیر با هم بحثشون شده بود بعد یکی با مدرش اومد با اونیکی دعوا کرد گفت تو حق منو خوردی
یکم بعد اونی که میگفت تو حق منو خوردی شروع کرد به بالا آوردن تکه هایی از غذایی که خورده بود و کثیف به نظر میرسید به تعداد زیاد بعدش اونیکی همراه این اولیه شروع کرد به بالا آوردن مار های سیاه مرده
من در تمام وقت از دید سوم شخص نگاه میکردم
این خواب تعبیر خاصی داره؟ من خیلی نگران شدن. اینو قبلا پرسیدم ولی ثبت نکردید.