تعبیر خواب | تعبیر خواب کامل و دقیق به صورت آنلاین

سلام خسته نباشید من خواب دیدم توی ی خونه نسبتا بزرگی هستیم که ناشناسه ولی انگار تو خواب خونه ی ما بود. بعد من یه خرگوش سفید میخواستم بگیرم و وقتی گفتم یکی دیگه رفت گرفت و بزرگش کرد و من وقتی میخواستم بغلش کنم حرف میزد و میگفت که نمیخوام بهم دست بزنی چون تو دشمن من(یه همچین چیزی دقیق یادم نیست)هستی اینو میگفت ولی من واقعا دوس داشتمش. بعد خونمون پر از خرگوش رنگارنگ شد که هیچکدوم مال من نبودن درحالیکه من اول مطرح کردم همه گرفتن جز خودم. اما من یه مار داشتم که با نوازش کوچیک و بزرگ میشد اولش خیلی خوب باهم ارتباط برقرار کرده بودیم اما نمیدونم چیشد یهو ماره رد داد و منو هی گاز میگرفت منم درحالیکه هی میخواستم پرتش کنم دوییدم پیش مامانم و اون نگهشداشت گفت به شرطی که فلان کارو کنی نگهشمیدارم منم انجام دادم و مار تو دستش خیلی بزرگ شده بود اما اولش بااونم خوب بود اما انگار دنبال من بود ماره خیلی بزرگ شده بود و نیششو نشون میداد من گفتم نوازشش کن کوچیک میشه همینکارو کرد یکم کوچیک شد اما یهو تبدیل شد به یه کروکودیل کوچیک بعد بیشتر نوازش کرد کوچیک شد و فرار کرد و من خواستم بکشمش از دستم درمیرفت اما بالاخره زدمش منتها هی تبدیل به یه موجود دیگه میشد یهو سوسک میشد یهو عنکبوت تااینکه یهو مامانم گفت توی خونه دعا نوشتن (بالارو نگاه کردم یچیز بزرگی بود ک دعا بود گوشه سقف) بعد گفتیم سریع باید از خونه بریم بیرون منتها حتی راههاهم بسته شده بود من اخرش توری پنجره رو پاره کردم و پریدم بیرون و بعدش بیدار شدم. ممنون میشم تعبیرشو بگین

سلام خواب دیدم دارم گازو که خیلی کثیفه تمیز میکنم خونه رو تازه گرفته بودیم برای همین رفتیم خونه عمه‌م برای خواب که بچه ها و دامادشونم بودن بابام رفتن بیرون من دراز بودم از زیر پتو فیلم نگاه میکردم که اومدن یه پیرهن سفید تنشون بود بعد من داشتم چیزی میخوردم که دامادشون اومدن خواستم سلام کنم ولی دهنم خیلی پر بود رفتم توی آشپزخونه تا آب بخورم ایشونم اومد

سلام صبحتون بخیر ‌‌ . ما و خیلی از از اقواممون میخایم روی یه ارز دیحیتال سرمایه کذاری کنیم که خیلی هم استرس داریم برای این کار اما تحقیقاتمونو کردیم و ی جورایی مطمئن شدیم برای سرمایه گذاری .. حالا من دیشب خواب دیدم که برای زنداییم یک اتفاقی افتاده ک اون منصرف شده برای سرمایه گذاری و بعد از ی مدت ما متوجه شدیم ک این ارز برای سرمایه گذاری خوب نیست و کلاهبرداریه و بعد زنداییم گفت خدا رو شکر ک اون اتفاق برای من افتاد و من سرمایه گذاری نکردم هر بار ک اون اتفاق برام میفوه من میفهمم ک نباید اون کارو بکنم .. ممنون مییشم تعبیرشو بگید

سلام . من از بچه گی علاقه من به یکی از فامیل هامون بودم ایشون هم اصلا رفتارش طوری بود که اطرافیان می گفتن دوستم داره در طول سال ها که به ایشون علاقه داشتم خواب هایه زیادی ازش دیدم یکی از خواب هام این بود که یه شب تنها وقتی داشتیم دست تو دست هم قدم میزدیم یهو اوشون دستمو کشید و شروع کرد به دویدن هی با ترس پشت سرشو نگاه می کرد انگار یه چیزی دنبالمون هست وقتی پشت سرمو نگاه کردم دیدم سیاهی و گرد و غبار داره میاد دنبالمون من فقط گرد و غبار و سیاهی رو می دیدم اما اوشون انگار چیز بیشتری میدید
اینقدر دویدیم که آخر داخل گودالی پراز ماسه افتادیم و هردومون مردیم
تا اینکه سال ها گذشت و من تصمیم گرفتم تکلیف احساسم رو مشخص کنم رفتم به ایشون گفتم بهشون علاقه دارم اما ایشون گفت که به من علاقه ای نداره
من اولش خیلی ناراحت شدم که این همه وقت خودمو اینجوری علاف نگه داشتم آخرشم اینجوری شد و تصمیم گرفتم شروع دوباره داشته باشم و بعد یک سال تونستم کاملا با احساساتم کنار بیام اما خواب هام هیچ وقت قطع نشدن من الان تو رابطه نیستم وحتی در طول روز اینقدر کار ریخته رو سرم که به هیچ چیزی فکر نمی کنم غیر از انجام کار هام اما حداقل در هفته ۳ روز رو خواب اون فرد رو می بینم که میاد داخل خوابم و بهم میگه دوستم داره و متاسف بابت اینکه بهم گفت دوستم نداره ودلیل اون کارشو واسم توضیح میده اما متاسفانه هیچ وقت یادم نیست دلیلش رو خواب هام اینقدر واقعین که حتی بو یه اون مکان و افراد اون مکان و حس می کنم چند شب پیش خواب دیدم بهم گفته دوستم داره اما یهدچیزی اون جا بود که نمیزاشت نزدیکش بشم تا اینکه هردومون تبدیل به شیر جنگل شدیم و در کنار هم بودیم
کلا خواب هام به سه دسته تقسیم میشن
یا باهم فرار می کنیم از یه چیزی و می‌میریم
یا همدیگر و دوست داریم نمی تونیم باهم باشیم
یا باهم هستیم و انگار با یه چیز خیلی بزرگ جنگیدیم و درکنار همیم
جالبه که من هیچ فردی در زندگیم نیست اما گاهی وقتا خواب می بینم با یه فردی که اصلا نمیشناسم وارد رابطه شدم
لطفاااا اگر می دونید این خواب هام چه تعبیری داره و باید چیکار کنم بهم بگید
ممنون میشم

سلام وعرض ادب
خواب میدیم که نوزاد بغل کردم و کلاهش افتاده بود بعد سعی میکردم کلاه سرش کنم و به خودم میگفت که باد تو گوشش نره و میدیم که همزمان صحن جمکران بودم هر سه گنبدش دیده میشد با همون نوزاد که بغلش کرده بودم

نمیدونم دقیقا فکر میکردم این نوزاد داداشمه

سلام خواب دیدم توی پذیرایی با خواهرم خوابیدم بعد صدای بابام اومد که رفته بود خرید گفت بلندشو بریم جایی منم چون دلخور بودم ازش بلند نشدم یهو دیدم عمه م با دامادش دارن میان تو منم پتو رو سرم کشیدم و رفتم تو اتاقم خیلی آدم زیاد بود خیلی هارو نمی‌شناختم بعد جوری بود که اتاقم به همه جا در داشت یه اتاق اتاق خواهرم بود که کسی نمی‌رفت توش یجا هم به پذیرایی در می‌خورد که قفلش کردم ولی دری که به آشپزخونه می‌خورد نمیشد قفل کرد یه خانومی هم اسرار داشت بیاد تو منم همونجا ایستادم تا نیاد
بیخیال شدم میخواستم آرایش کنم و چون دوست ندارم کسی ببینم تو اون لحظه لوازمو برداشتم رفتم بیرون باز همه اومدن وضو بگیرن و نماز بخونن رفتم سوار ماشین خالم شدم بعد رسیدیم یجا ریل قطار بود جلوترش تونل بود و زمین پر آب با یه رنگ آبی خیلی روشن قشنگ بود و توشم پر ماهی قرمز بود بعد من گفتم نمیام انقد گفتم که ایستادن تمام لوازمم ریخت هی ماشینو تکون میداد و چون سقف باز بود هی میرفتم بیرون و میومدم تو لوازمم رو گذاشتم تو کیفم گفتن بیا دیگه منم خیلی دوست داشتم برم گفتم خیلی ناراحتم کردی و بعد سرمو گذاشتم روی پای کسی که عقب نشسته بود

سلام روزتون پر برکت. ممنون میشم تعبیر این خواب را بگید. دیدم فامیلهای پدری که مدت زیادی هست ندیدمشون همگی خونه ما اومده بودند. میگفتند و میخندیدند. من هم یه روسری رنگارنگ پوشیده بودم با پیراهن سفید. اطرافم روشن و درخشان بود. البته توی خواب حس کردم خونه خودمونه اما اون خونه اصلا شبیه خونه فعلیمون توی بیداری نبود. همچنین دیدم همراه مادر رفتم به یه پایگاه بسیج انگار جنگ شده بود یه خانمی را دیدیم که نمیشناختم. گویا آشنای مادرم بود تا من رو دید به گرمی ازم استقبال کرد. داشت میگفت چند نفر زخمی آوردند چند نفر فوتی و… یه دفعه از مادرم جدا شدم او رفت جایی. منم رفتم پیش استادم همکلاسم رو دیدم که چهره اش شاداب بود و خوشحال و زیباتر شده بود