تعبیر خواب | تعبیر خواب کامل و دقیق به صورت آنلاین

سلام روزتون بخیر
من دختر مجرد خواب دیدم خونه مادر بزرگم هستیم(مادری) بعد انگار عصبانی بودم خالم یچی می‌گفت میخواست بگه من عصبانی عصبانی بودم گفتم که الان با من حرف نزن یه همچین چیزی اونم با عصبانیت گفتم. سعی هم میکردم عصبانی نشم با احترام با خالم حرف بزنم ولی عصبانی بودم،
بعد یجا دیگه خواب دیدم تا پسر خالم که خواستگارم بوده دوباره میگه میخواد ازم خواستگاری کنه عصابم کلا اونجا هم بهم ریخت ناراحت شدم اومدم به پسر عمم که الان باهم نامزدیم گفتم، ولی چیزی توی این مورد نگفت ،
منم داشتم به این فکر میکردم نکنه بین من و نامزدم بهم بخوره و باپسر خالم نامزد بشم بعد همش دوست داشتم گریه کنم بخاطر این مورد که با نامزدم رابطمون بهم بخوره اشک تو چشام جمع میشد،
یجا انگار به صورت چت منتظر بود تا نامزدم بیاد باهم حرف بزنیم خیلی دیر اومد محتوای حرف زدنمون فکر کنم سر عصبانیت بود یعنی توی خواب حس کردم نامزدم عصبانیه،
یجا هم با پسرخالم خاستگار قبلیم داشتیم حرف می‌زدیم.

یه جای دیگه توی خواب پسر عموم دیدم خیلی ازش ترسیدم انگار موهاش ریخته بود قیافش یه جور بود بعد تو خونه هم بودیم بقیه هم بودن مثلا بابام ، ما دوتا تنها نبودیم خونه هم انگار تاریک مانند بود و با یکم نور قهوه ای مایل به زرد همچین حالتی. منم ازش می‌ترسیدم نکنه بلایی بخواد سرم بیاره .

سلام و خسته نباشید
من خواب دیدم که با یسری از اقوام به مسافرت رفتیم جای سرسبز بود روز بعد که رفتیم بیرون من یجا از ماشین پیاده شدم و بقیه راه رو با اتوبوس به خوبه ک تو همون شهر بود برگشتم ظاهرا اتوبوس سه طبقه بود وقرمز رنگ، راننده خانم بود من طبقه سوم صندلی آخر نشستم و از منظره بیرون فیلم گرفتم! و بعد از این اول از همه پیاده شدم و کرایه رو پرداخت نکردم چون همراهم نبود!!🙏🏻🙏🏻

یا سلام و خسته نباشيد
خواب دیدم توی دبستانی که درس خوندم بودم داشتم شیرینی پخش میکردم
یه مردی رو دیم که نمیشناختم که همراهش 3 تا مرد کت شلواری پوشیده به رنگ مشکی بودند ، مشخص بود که آدماش بودن ولی من نمیتونستم چهرشون رو درست تشخیص بدم یا ببینم
از نگاه های مرد غریبه می ترسیدم حس بدی ازش می گرفتم ، اون از من خوشش اومده بود جوری که همش میخواست نزدیک من بشه و لمسم کنه من از دست اون هی فرار میکردم و حتی شیرینی به اون و آدماش ندادم
داشتم نزدیک در ورودی حیاط مدرسه میشدم دیدم یه مار داره میاد داخل ، رفتم شلنگ رو آوردم و با آب مانع ورود مار شدم ، یهو اون مرده با آدماش دنبالم کردن ،خیلی ترسیدم
یهو یه مردی که من تاحالا تو زندگیم ندیدم اومد داخل حیاط مدرسه و من داد زدم وفا( اسمشو گفتم)
من دستش رو گرفتم (وقتی که دستش رو گرفتم آروم شدم )و می دویدیم در همون حین دستش رو بوس میکردم انگار این مرد رو سال هاست می‌شناختم و منتظرش بودم
رفتیم پشت ماشین ها نشستیم که مارو نبینند اونا دنبال ما بودن و من نگاه هشون میکردم یهوه دیدم همون مار از در حیاط اومد تو
و یکی زد تو سرم دیگه چیزی نفهمیدم بیدار شدم دیدم وفا رو با طناب بستن رو صندلی جلوی من و
منم به تخت بستن اون مرد غریبه اومد به وفا گفت الان میبینی چی میشه وفا داشت داد میزد که اینکار رو نکنند و قرمز شده بود و داشت گریه می‌کرد اون مرده به من دست میزد و.. دیگه از خواب پریدم
ببخشید خیلی زیاد شد با جزییات گفتم

سلام خسته نباشید
من چند شبه خوابامو دارم بهش دقت میکنم و فهمیدم تقریبا هرشب تو حداقل یکی از خوابایی که میبینم پدرم که الان هم در قید حیات هست حضور داره ولی خب‌برخورد انچنانی وجود نداره معمولا و من فقط حضورشو حس میکنم یعنی اتفاق خاصی نمیوفته انچنان شاید مثلا در حد چند کلمه حرف عادی باشه واینا… این به چه معنی هست؟

سلام خواب دیدم یک چیز گرد دستم هست ناگهان یک طوفان شدید می آید آن چیز گرد پرتاب می‌شود و تا ستاره ها میرود من گفتم که امکان ندارد که برگردد و اگر برگردد این جایی که هستم نمی آید ممکن است در شهر دیگری پایین باید ولی دیدم ان چیز گرد دارد سمتم می آید و تبدیل به یک کبوتر سفید شد و برای رسیدن به زمین چون طوفان می آمد بسیار تلاش کرد وقتی به زمین رسید چندین برابر یک خروس وزن و هیکل داشت میخواستم آن را بگیرم ولی کمی میترسید گفتم کمی بعد آن را بگیرم چون خسته است بعداً آن را میگیرم

سلام وقتتون بخیر راستش من خواب دیدم که یه جایی بودم یه کلاس که کراشم تدریس داشت توش بعد من به یه دانش اموز راهنمایی کردم و راهنمایی کردنم باعث دلخور شدن کراشم ازم شد و بعد که خواستم توضیح بدم براش کراشم شروع کرد مسخره کردن و لودگی کردن و من واقعا قلبم شکست همه چیو مسخره میکرد اینم بگم بار اولی بود که خواب ایشونو میبینم و ایشونو 1سالی هست میشناسم همونی که راهنماییش کردم اون خودش به کراشم گفت که من اینکارو کردم ممنون میشم بگید تعبیرشو

سلام
من خواب دیدم که رفتیم مسافرت خارج از کشور و کلی کوه های سبز و قهوه ای روشن دیدم
و خواب دیدم یه انگشتر طلایی با نگین سبز خیلی خوشگل دست دختر عمه مامانم بود
انقدر سبز اون انگشتر خوشگله که نگو
میشه تعبیرش کنید لطفا

با سلام خسته نباشید
خواب دیدم یه حیوان سیاهی شبیه گراز در خانه مان بود ومن از ترس اون دویدم تو خونه اما متاسفانه زن برادرم به حرف من گوش نمی کرد و می خواست بیاید بیرون داداشم به زور او را در خانه نگه داشته بود ممنون میشم تعبیر سنتی خواب رو هم برام بگین