تعبیر خواب | تعبیر خواب کامل و دقیق به صورت آنلاین

سلام وقتتون بخیر باشه.
من در واقعیت نامزدی داشتم که باهم به مشکل خوردیم و پس از بحث و تنش شدید رابطه عاطفیمان قطع شد و الان بعضا در حد پرسیدن حال یکدیگر باهم ارتباط جزئی میگیریم
من خواب دیدم که پس از این جدایی مجددا به خانه ما برای مهمانی آمده است و البته همچنان رضایتی در وجودم احساس نمیکردم که پدرم حمله کرد و او را کتک زد و نهایتا گفت اون ادم سابق نیست دیگه که با بالا گرفتن بحث من با پدرم نهایتا من به پدر و مادر و نامزد سابقم گفتم همه شان را ترک میکنم و بی نام و نشان میروم و مصمم به تصمیمم بودم
ممنون میشم تعبیر خوابم را بیان کنید 🌸🌱.

سلام.وقت بخیر
بنده به تازگی نامزد کردم.امروز صبح خواب دیدم که تو ۱خونه ی بزرگ یه مراسمیه که نمیدونم چی بود ولی خیلی شلوغ بود و صاحب مراسم انگار مادرشوهر و پدرشوهرم بودن ،این وسط همسرم داره طلاهای بقیه مردم رو میدزده ولی ندیدم از کیا دزدی میکرد،جیبش رو پر طلا کرده بود،۱خانومی هم هی دور و بر من و همسرم بود.۳تایی از اون مراسم زدیم بیرون از مسیری که میرفتیم اینجوری بود که ۱خیابون بود که تو پیاده رو بودیم ولی وسط خیابون ۱رودخونه ی پر اب بود به جای اسفالت.بعدش رسیدیم به ۱خونه ی دیگه و اونجا اون خانومی که همراهمون بود اصرار داشت باهمسرم رابطه برقرار کنه.همسرم واسه اینکه ساکتش کنه چندثانیه بالا تنش رو لمس کرد و گفت تمومش کنه.من شروع کردم به گریه کردن،گریم شدید بود ولی اشکامو نمیدیدم.وقتی بحث کردم باهمسرم و شروع کردم مشت زدن تو سینش و بعدش که اومدم بدوم و ازش دور شم دیدم روی زمین ۱ النگو افتاده که مال خودم نبود،اما حلقه ی نشونم هم رو زمین بود که یکی از برلیان هاش افتاده بود.جفتشو برداشتم و دور شدم و بعد از خواب پریدم.خیلی فکرم درگیره تو رو خدا بگید تعبیرش چی میشه

سلام وقتتون بخیر

من خواب دیدم تو خونه تنها هستم سرم تو گوشی بود چندباری یه چیزی سفید زیر مبل صدا میداد بعد انگار من میدونستم یه جن مونث اونجاست به نشانه نترسیدن پریدم کنار مبل گفتم پیدات کردم رفتم لباس تن کنم برم بیرون یهو گفت وایسا کارت دارم منم گفتم نمیام خداحافظ بعد صورت جن مونث هم عادی بود یعنی نه گریه میکرد نه می‌خندید نه زشت بود نه زیبا بود صورتش هم مثل صورت مادرم بود منم سریع درو بستم از راه پله ها اومدم پایین یهو دیدم اونم داره دنبالم میکنه منم سریع از خونه خارج شدم دیگه همونجا بیدار شدم تعبیر خوابش چیه لطفا بگید🙏

با سلام و درود
دختر مجرد هستم. خواب دیدم یه چادر سفید تور بسیار زیبا پوشیدم که خیلی شبیه بهاره عروس بود و در خواب می دونستم که چادر عروسی مادرم هست و هر کس که می پرسید و می گفت خیلی زیباست می گفتم چادر مامانم هست. ممنون میشم تعبیر کنید.

سلام
ببخشید من خواب دیدم با مادرم در مسجد هستیم اون ۴ رکعت نماز خونده بود برا ۴ رکعت بعد خوابش برده بود بعد بیدار شد گفت باید وضو بگیرم و خودم هم یه چیزی نمیدونم چی بود از مسجد برداشتم گفتم این مال خودمه میشه تعبیر کنید
ممنونم

سلام و درود میشه لطفا تعبیر خوابمو بگید؟

خواب دیدم با خانواده رفتیم نمک آبرود ولی من با خواهرم رفتم بیرون و همونجا اصلا نفهمیدم چطوری گم شدم و رسیدم چالوس تقریبا ظهر بود وارد یه پاساژ شدم وقتی اومدم بیرون اصلا جای اولم نبودم از یکی پرسیدم ولی به دریا رسیدم که دیگه تقریبا نزدیکای غروب بود
بعدش باز به یه پاساژ رسیدم ازون که خارج شدم برف میومد ولی خیلی سرد نبود همونجا گفتن مستقیم برو راه نزدیکه یا یکی سوارت میکنه. تو مسیر دیگه شب شده بود یه آقا بود که ازش آدرس پرسیدم ولی منو از دماغم بوسید و بعد از مدت کمی که تو مسیر راه میرفتم تا ماشین سوارم کنه بیدار شدم
تو این مدت هم خانوادم اصلا زنگ نزدن بگن کجایی؛ چنتا کاغذم دستم بود که تا لب دریا باهام بود و انگار تو پاساژ دومی جا گذاشتم
توخواب هرچقد میخواستم به خواهرم زنگ بزنم نمیشد یبار فقط تونستم زنگ بزنم که برنداشت.

سلام خواب دیدم توی یک مکانی بودم جوجه می‌فروختند ناگهان یک ساختمان بسیار بلند خراب شد و روی ما و مردم ریخت ولی هیچکس صدمه ندید ولی جوجه ها مردند
ممنون میشم لطفا تعبیر کنید

سلام وقت بخیر
من دیشب اوایل خوابیدن موقعی ک انگار تو خواب و بیداری بودم خواب دیدم ک یجای شلوغی هستم و چندتا مرد سفیدپوش اونجا هستن مو و ریششون هم سفید بود انگار رنگ کرده بودن حتی صورتشون هم سفید کرده بودن
و برای من عجیب بود ممنون میشم تعبیرشو برام بنویسید

سلام داداش.من دیشب خواب دیدم که پرواز میکنم اونم بدون بال مثل سوپرمن.اول ها میپریدم که پرواز کنم اما بعد از 20متر 30میخوردم زمین اما در آخر یاد گرفتم که پرواز کنم.و تو یه شهر واسه خودم پرواز میکردم و پز میدادم😂😂
یه جورایی مثل سوپرمن.
تعبیرش چیه می تونین بهم بگین
ساعت 2صبح به بعد

سلام خواب دیدم عمه پدرم با شوهرشون که هردو فوت شدن اومدن خونه پدربزرگم به مامانم گفتم مگه این خانوم نمرده گفت نه اومدن نشستن آدمایی دیگه هم خونه بودن رفتم پیشه عمه بابام باهم روبوسی کردیم وهمیشه رو بغل کردیم شوهرش هم بهمون لبخند میزد.بعد فک کنم اینو دقیق یادم نیس این دوتا بودن یا کسایی دیگه سراغ شلوار راحتی ازم گرفتن منم رفتم از عمه خودم دوتا شلوار راحتی گرفتم ک بهشون بدم بعد دیدم یکی از شلوار چادر نمازیه ک من از مکه واسه مادر بزرگم ک ایشون هم فوت کردن هستش که عمه م کرده بودش شلوار راحتی بهشون دادمش بعد داشتم با خودم میگفتم این شلوار همون ک پارچه چادری نازکه خوب نیس این مرد بپوشش.خیلی نگران تعبیرش چون اون دوتا مرده ان