تعبیر خواب | تعبیر خواب کامل و دقیق به صورت آنلاین

سلام . من تقریبا حوالی ساعت دو و سه شب ، خواب دیدم ماشین پژو نقره ای دارم که پارک بود ، براذرزادم گفت این ماشین کیه ، گفتم تازه خریدم ، چادر ماشین رو جمع کردم که ماشین رو نشون اون بدم ماشین به حرکت دراومد وارد یه منزل شد که داشتن نذری درست میکردند از کنار آدما رد شد و در داخل پارکینگ متوقف شد ، تو خواب متوجه اسیب دیدن ماشین نشدم .لطفا تعبیرش چیه؟

سلام
وقت بخیر
بعد از نماز صبح یک خواب دیدم که در ادامه ی یک خواب فانتزی بود فکر کنم ، یعنی تو اون خواب اصلا یجا دیگه بودم ، بعد داشتم از اونجا برمیگشتم انگار ، ولی این بخش دوم خواب که داشتم برمیگشتم از کوچه ی خودمون بود داشتم به سمت خونه میومدم که یه سگ وقتی من داشتم میومدم کنار کوچه نشسته بود من که ازش رد شدم بلند شد و دنبالم اومد و من یکم حس میکردم که داره میاد دنبالم ، ولی کاملا معلوم بود که دنبال غذا بود ، بعد برگشتم دیدمش ، بعد ادامه دادم راهمو ، بعد از اون دو بار حس یه تیزی که بخوره به پشتم رو احساس کردم ، که انگار دندونش بود مثلا ، زیاد درد نداشت ولی بخاطر ترس از سگ خودم رو از خواب پروندم
رنگ سگ رو دقیق یادم نمیاد ولی فکر کنم قهوه ای روشن بود

سلام من بعد از اذان صبح بود خواب دیدم یکی از اشناهامون جوون فوت کردن حدود دو ساله بازوی چپ اون و گرفتم و میبوسم یجا هم بود پشت گردنشو بوسیدم میشه بگین تعبیرش چی میشه ممنونم

سلام وقت بخیر من امروز دم صبح خواب دیدم که دختری که دوستش دارمو باهم رفته بودیم خونه یه مرد غریبه بعد دیدم اینا لختن رفتن طبقه بالا با هم خوابیدن منم از اون خونه رفتم

سلام خسته نباشید
من دیشب خواب دیدم دختری که خیلی دوسش داشتم و اونم خبر نداشت ک الان ازدواج کرده تویه مراسم عمومی مثل دهه محرم یا عروسی ای چیزی آروم و به دور از چشم شوهر و فامیل همسرش داشت نگاهم میکرد و آروم آروم سر صحبتو باز کرد ولی یادم نیست چی میگفت اما خیلی خیلی ناراحت بود. خیلی….

سلام من امشب خواب دیدم خودمو خواهر داریم اشپزی میکنیم بعد من جدا داشتم درست میکردم بعد پیاز قرمزارو گذاشتم روگاز و رفتم کنار تا اومدم دیدم سوختن

با سلام
من قبل از اذان صبح خواب دیدم توی خونه ای بودم که یه حیاط بزرگ داشت هوا گرگ و میش بود انگار غروب بود زمین کوچه و حیاط سیاهو تیره بود انگار قبلا خبر داده بودن قرار یه اتفاقی رو کره ی زمین بیفته یهو شنیدم همه با صدای بلند دارن میگن الله اکبر انگار یه اتفاق باعث حیرتشون شده بود تند از پله ها رفتم پایین در کوچه باز بود دیدم اونایی که تو کوچه هستن همه از سطح زمین که سیاه بود ارتفاع گرفته بودن تقریبا یک متر به حالت ایستاده رو هوا معلق هستند و دور کوچه تو همون حالت میچرخن و اون قسمتهایی که میچرخن زمینش مثل رعدو برق روشن میشه منم خودمو سبک کردم تو حیاط اون خونه دقیقا از زمین فاصله گرفتم و تو همون حالت ایستاده دور حیاط میچرخیدم و جاهایی که میچرخیدم زیر پام روشن میشد همه میگفتن باید نماز آیات بخونیم و یه صدایی به من گفت سوره ی طارق رو بخون و من از خواب بیدار شدم،ممنون میشم تعبیر خوابم رو بگید

سلام. من یه ترنس هستم و روحم پسره و کالبدم دختره و اطرافیانم اینو می دونن و در استانه تغییر جنسیتم، اما دیشب بدون این که به ترنس بودن یا دختری فکر کنم در خواب دیدم در جاده ای پر درخت و دقیق یادم نیست بدون اسفالت می رفتم که سر راه من سه دختر جذاب بودن یکی در خانه باغی بود که من در واقع یک غریبه بودم که اتفاقی وارد خانه شده بود{اول ورودیش شبیه یک ساختمان تجاری یا ساختمان پزشکان بود و بعد فهمیدم خونه شخصیه} و توی اون خونه دختری خوش مشربی بود و بدون این که از دیدنم تعجب کنه و انگار منو می شناخت بهم حشره های درختی رو توی حیاطشون نشان می داد می گفت اینا رو ببین{همون حشراتی که مثل کنه درخت هستن}؛ دختر برای نشان دادنشان صورتش رو به صورتم کاملا نزدیک کرده بود و خیلی جذاب بود و چون ترنس بودم لپش رو بوسیدم و اونم زود برگشت منو با تعجب نگاه کرد گفتم من ترنسم و ببخش خیلی دلربا بودی؛ دختر تا شنید بهتر منو نگاه کرد و گفت پس ترنسی؟، از من خوشت اومده؟، اگه منو می خوای با خودتت ببر؛ منم روم نشد بگم درسته بوسیدمت اما هنوز خودم در این کالبد گرفتارم کجا ببرمت و توی خواب توی رو دروایسی قرار گرفتم و هی رفتیم و رفتیم تا فکری کنم و از سرم بازش کنم و اون جاهایی که ازش رد می شدیم جاهای قدیمی و ناشناس بود مثل بازارچه های سرپوشیده قدیمی؛ درسته قرار بود دختره رو از سرم باز کنم، اما حس زیبا و شیرینی بهش داشتم و بعد خواب هم این حس شیرین همچنان با بود و نه این که به خاطر دختری تغییر جنسیت بدم، اما مسمم تر شدم که دنبال کارای تغییر جنسیتم باشم و روحمو آزاد کنم؛ جریان اون دختر این جا انگار تمام شد بعد در ادامه راه اون جاده به دختر دوم برخورد کردم انگار در کانکسی با سوتین و شلوار ارتشی بود، به اون نگقتم ترنسم، دید که نگاش می کنم ازم خواست برم پیشش و من فکر کردم نکنه همجنسبازه و ازش دور شدم و به راهم ادامه دادم و به دختر سوم رسیدم، دختر سوم بهم گفت از ظاهرت مشخص نیست دختری یا پسر و با گفتن همین حرف بهم نزدیک شدو گردنش رو نزدیک لب هام آورد و بعد دستم رو گرفت داخل سوتینش گذاشت وقتی کشیدمش بیرون دستم کلا شیری شده بود و با اینکه می دونستم شیره، اما بو کشیدم و تا ببینم جدی جدی شیره؟ که بویی نداشت و دستم رو شستم و در این فکر بودم طرف لابد بچه داره باز دلش می خواد با کسی باشه و اون جا بود توی خوابم دلم برای دختر اول تنگ شده بود، اما یهو دیدم داخل جایی شلوغ می شم و انگار مقعر پلیس بود. دلیل توضیح خوابم اینه تا بگم جریان چیه با مقایسه اینا به ارزش دختر اول بیشتر پی بردم؟ و تا این حد بهش حس شیرینی داشتم؟ و اونایی که سر راهم بودن چه نقشی داشتن و آیا این خواب در تغییر جنسیتم تاثیر داره؟؛ شاید بگید چون روحت پسره لابد به این چیزها فکر کردی که خوابش رو دیدی، نه، حتی در عالم بیداری یکی دو دوست زیبا دارم که آشکارا خودشون بهم درخواست دوستی دادن و یکیشون خودش رو دوست دخترم می دونه و 8ساله اصرار داره زود تغییر جنسیت بدم و گاهی حرفایی می زنه که من شرم دارم بشنوم و چند باری بهش گفتم که هنوز خودم در این کالبدم و لطفا فعلا مثل دو دوست با من حرف بزن و نه دوست دختر؛ یعنی در عالم بیداری این اخلاق رو دارم اما در خواب خلاف اون عمل کردم دلیلش چی می تونه باشه؟ و درسته نوشتم حس خوبی به دختر اول خواب دارم، اما در کل حس خوبی به کل خوابم ندارم و نگرانم می کنه و دلیلش همین بود واضح شرح دادم دیروز این خوابم و در عالم بیداری و نه خواب، دوچرخه سواری می کردم و اتفاقی از کنار ماشین پلیس رد شدم، اما اونا واکنشی نشان ندادن و آیا پلیس چه ربطی به این خواب عجیب من داره؟؛ فقط جوری تعبیر نکنید که لابد بی آبرویی می کنی و پلیس گیرت می ندازه و یا ممکنه باز چون ترنسی دوچرخه سواری کنی پلیس بگیردت. لطفا بوسه دختری به لپ دختری رو تعبیر نکن، چن من روحم پسره پس تعبیرش ممکنه بوسه پسری به لپ دختری هم ملاک قرار داده بشه. بازم می گم به این خوابم دلشوره دارم و نگرانم

سلام خسته نباشید
خواب دیدم پارتنرم برام مخروط هدیه گذاشته تو خونمون میشه تعبیرش رو بگید🙏

با سلام .دیشب خواب دیدم که درد زیادی در کتفم احساس می کنم و از درد نعره می زنم و گریه می کنم و دخترم کنارم بود.صدای شکستن استخوان کتفم را شنیدم و انگار آب از استخوان شکسته می آمد که حسش می کردم و دخترم می خواست من را بیمارستان ببرد که من لباس عوض گردم و دنبال شال سبزم بودم و تمام کمد لباسی را بهم می ریختم که شال سبز را پیدا کنم و دخترم در پیدا کردن کمکم می کرد و شال دیگه ای می داد که می پوشیدم و می گفتم نه فقط شال سبز که تمام اتاق پر شده بود از لباسهایم که نطم اتاق را بهم ریخته بود.در خواب احساس اینگه استخوان کتفم از هم جدا شده را متوجه می شدم و زیر پوستم احساس می‌شد.