تعبیر خواب | تعبیر خواب کامل و دقیق به صورت آنلاین

سلام پدرم و عمه ام هردو خیلی وقته فوت کردند خواب دیدم با دو پسر دختر عمه که یکی آنها هم سن من است و دیگری یکی دو سال از من کوچکتر است جایی بودیم نفهمیدم کی گفت پدرت برگشته و با عمه ات دعوا کرده مثل اینکه عمه ام زنده بودخیلی خوشحال بودم که پدرم زنده شده در فکر این بودم چرا با عمه ام دعوا کرده به دو پسر دختر عمه گفتم سر چی دعوا کردن آنها هم اطلاع نداشتن گفتم پدرم اینطور آدمی نبود بی دلیل دعوا کنید حتما دلیل دارد پدرم مقصر نیست آماده شدم بروم بغض کردم گفتم قید دونفر را زده ام منظورم دونفر خودشان بودند اگر عمه مقصر بود قید او هم میزنم گفتم آمده بهم کمک کنه یکی از پسر دختر عمه گفت نه باید کمکش کنید گفتم نه در اعماق وجودم خوشحالی را احساس می‌کردم اینکه زنده شده راهنمای خوبی هست از طرف خدا در همین حین خواستم حرکت کنم دیدم خواهرم با دو زن که از اقوام نزدیک ما هستند نشسته بودند خواهرم یک چاقو میوه خوری خواست به من بدهد پرت کرد نگرفتم چاقو افتاد زمین گفتم اینطور به کسی چاقو نمیدن چاقو را برداشتم یک از آن زن ها گفت چاقو بده به من آمدم بهش بدهم دیدم بچه اش را شیر میده دستش گرفت لبه چاقو آسیب ندید گفتم شکر خدا شما سه تا تون پسر دارین ……..خواب همین جا تمام شد نرفتم پدرم را ببینم ممنون شما دوست عزیز

سلام وقتتون بخیر … اول اینو بگم ک این خوابی ک دیدم بیشتر شبیه دیزنی بود تا واقعیت مثلا ویلایی ک دیدم مثل دیزنی و داخل کارتونها بود تا واقعیت اول خوابم با همسرم داخل ی ویلا بودیم ک ترسناک بنظر میرسید و اتفاقای بدی توش بود قشنگ یادم نیست اما حس میکنم حتی دست ادمهارو میخوردن و پر از استرس اومدم بیرون ویلا.. بیرون ک اومدم ی فضای خیلی تاریک بود پر از درخت و جنگل اما تاریکیش اصلا ترسناک نبود تازه زیباهم بود و لامپ هم بود و آرامش میداد .. بارون نم نم میبارید من و همسرم قدم میزدیم و یک دختر بچه ۳،۴ ماهه بغلم بود و صورتشو اصلا نمیدیدم اما توی خواب میفهمیدم ک این دختر ،بچه منه ***((( در واقعیت هنوز بچه ندارم )))***
بعد من باذوق دستاشو میبوسیدم و پتو میدادم دورش و میگفتم خدا خدا دخترکم سردش نشه خیس نشه و قربون صدقه ش میرفتم … و بعد از این با همسرم ایستادیم و با آرامش و ذوق تمام ب دستای دختر بچه زل زده بودیم و دستامونو دور دستش گذاشته بودیم و اینو بگم هیچ وقت اینطور خوابی ندیده بودم واقعا عین کارتونها بود رویایییییی رویایییی

سلام من خواب دیدم که در یک مهمانی خانوادگی هستیم پدربزرگم که دو ماه هست که فوت کرده به مهمانی میاد من از دیدنش شوکه میشم و تو خواب میفهمم که پدربزرگم مرده بوده چجوری الان اینجاست
سریع بقلش میکنم و گریه میکنم. پدربزرگم به من گفت کی میای پیش ما؟ گفتم میام خیلی زود میام و همینجوری گریه میکردم بابابزرگم که رفت عموم رو دیدم که داشت منو نگاه می‌کرد و گریه میکرد و اومد بهم سلام کرد
تعبیر این خواب چیه؟

سلام چند وقته که شب ها خواب مار میبینم مثلا دیشب خواب دیدم که به دنبال مار میروم و گاهی از او میترسم و گاهی هم فرار میکنم خواستم ببینم تعبیرش چیست ؟
متاهل هستم و بدون فرزند

سلام وقتتون بخیر
من خواب دیدم دخترم از کسی ک چند ماه پیش اومده بود خاستگاریش کشیده میخوره و ما با خانواده میریم باهاشون صحبت کنیم ک با داییای اون آقا میوفتیم دعوا تعبیرش لطف میکنید بگید ممنون

سلام. وقت بخیر.
من خواب دیدم که آقایی که من بهشون علاقه دارم( قبلا هم ازدواج کردن و یک دختر دارند) در حال ماهی گیری هستند. هم قلاب و هم تور دسته دار کوچک.
وقتی تور را زد داخل آب(آب شفاف یه جایی شبیه سد) یک سری ماهی سبز خوشرنگ و درخشان آمد توی تورش. من بهش گفتم ماهی ها را واسه بچه ها میریزم توی آکواریوم خیلی قشنگ هستند. و اونم با سرش و تکون داد وقتی رفتم داخل یک خانم و یک دختر بچه و یک پسر بچه خیلی کوچک داخل بودند و یک آکواریوم خابی و بدون آب هم بود. به خانمفتم میخوام ماهی ها را واسه بچه ها بریزم توی آکواریوم. با یه حالت بی حوصلگی گفت نه نمیخواد بریزی. به دختر بچه نگاه کردم اونم خیلی بی تفاوت بود. به پسر کوچولو گفتم ماهی را واست بریزم تو آکواریوم داشته باشی؟ گفت آره منم رفتم ماهی‌ها را ریختم توی آکواریوم و آب کردم.

سلام من مدتیه عاشق یک دختر لبنانی شدم و فقط در این حد بگم که ما به ازدواج فکر میکنیم ولی مشکلاتی مانعمان میشود ، اما من یک خواب بعد از ظهری داشتم و امشب که بیدار شدم یک خواب دیدم که همراه همین دختر به سفر رفته بودیم یک بیابان که به دریا ختم میشد
اما بسیار خوشحال بودیم . میخواهم بدانم یعنی چی ؟

باسلام
حدود یکسال پیش خواستگاری داشتم که در دوران اسنایی و نامزدی رو میگذروندیم که کمی بحث و بین بهم ریزی اطرافیان با حرفهاشون درست کردن که باعث شد در تصمیممون دچار مشکل شیم و استخاره زدیم و بد اومد و تصمیم گرفتیم جدا شیم من خیلی از این جدایی ناراحت بودم.
یه شب خواب دیدم که یه مسیر طولانی و ترسناک رو دارم رد میشم از کوهها و دره و غارهای ترسناک عبور میکردم و صحنه های وحشناک میدیدم کلی گریه میکردم تو مسیر بعد یه جا که یکم ارومتر بود نشستم که یه مرد که درست یادم نیست برادر بود یا غریبه ازم در مورد نامزدم و نتیجه تصمیم پرسید که گفتم فعلا خبری نیست و اون مرد بهم گفت وقتی از کربلا برگرده میاد و نامزدیتونو رسمی میکنه و درست میشه همچی

سلام ، پدرم فوت شده ، خواب دیدم در زادگاه روستایی پدرم دعوتیم و مهمانی هست ، غذا می‌پزند و من و عمویم تعدادی گوسفند برای چوپانی به بیرون می‌بریم، در حین چوپانی هم خوشحال هستم و زن داداشم به من اشاره میکنه و یه پرنده زیبا رو نشون میده و میخواد یکی بگیرتش و من اون رو میگیرم و از خواب بلند میشم

سلام،وقت بخیر
مادری هستم صاحب دختر و پسر دم بخت، خواب دیدم مهمون زیاد خونمون اومده از فامیل بصورت سرزده،و همسرم میلی به دیدار و گرم گرفتن با فامیل نداره،و برای پذیرایی هندوانه آوردم که قاچ کنم،سفید بود‌ و آب، تعبیر این خواب چی میتونه باشه؟؟