تعبیر خواب | تعبیر خواب کامل و دقیق به صورت آنلاین

سلام
من یه جادوگر مبتدی هستم ولی چند شب ویش خواب دیدم که توی جنگلم بعد دود سیاهی به هوا رفت و بعد من سرم سوزش گرفت.
بعد یه موجود اهریمنی دیدم و تا اومدم چوبدستیمو دربیارم،اون موجود تبدیل به مه شد و رفت تو بدنم
بعد قفل شدم.
بعد دوباره آزاد شدم ولی همون اهریمن چوبدستیمو ازم گرفته بود و گفت(میبینمت)
بعد هم نوری از چوبدستی اومد.سیاه بود….
بعد بیدار شدم دیدم عرق سرد رو بدنمه

سلام. در حدود ساعت ۲ یا دو نیم در موقع اذان صبح یا کمی پیش از آن خواب دیدم به دنبال فردی که به اون علاقه دارم میروم و در میانه راه ایشان غیب می‌شود و روباهی با تکه گوشتی در دهان که دم و موهای پشت آن قرمز و موهای شکم آن سفید بود جلو روی من ظاهر می‌شود و دنبال من می‌کند و من از آن فرار میکنم . در حال فرار دایی خودم را می‌بینم که مرا سرزنش می‌کند و به مبارزه به روباه دعوت می‌کند و خودش به سمت روباه می‌رود. وقتی به پشت سرم نگاه میکنم آن روباه در کنار یک سنجاب که او هم پشت و دم قرمز یا نارنجی داشت و موهای شکم سفید در کنار هم ایستاده اند را می‌بینم.

سلام وقت بخیر
من در خواب دیدم که نامزد سابقم رو بغل کرده بودم و هی به او میگفتم که واقعا دلت برای من تنگ نشده و من صورتش رو بوسیدم و او هم صورتم را خیلی محکم میبوسید
ول درواقعیت اون در حقم ظلم کرد و انکار که اصلا من رو دوست نداشت و رفت
ولی درخواب او انگار که مرا دوست داشت
و این که در خواب دیدم که مریض شده در خواب حسم میکردم که سرماخوردگیه ولی خیلی حالش بد بود و دونفر زیر بغلاشو گرفته بودن چون نمیتونست راه بره

سلام صبحتون بخیر🌺
من امروز صبح بعد از نماز صبح تقریبا ساعت ۸ اینا خواب دیدم که به مدرسه ای دور افتاده میروم که در آنجا بجای پله بچه ها از سرسره استفاده می کنند و کلا پله نیست و بچه های آن مدرسه کمی به نظر عقب مانده هستند اما با ماشین های مدل بالا به مدرسه رفت و آمد می کنند و من و چند تا از دوستانم را به زور ثبت نام کردند و مدیر و معاونان مدرسه به شدت با بچه ها بد رفتاری می کنند خلاصه یه روز من از مدرسه که داشتم می رفتم خونه هوا هم تاریک بود تو راه که داشتم بر می گشتم یه ببر رو از دور دیدم و ترسیدم و فرار کردم سمت یه چیزی که شبیه قفس بود اما تا به اون قفس برسم اون ببر منو گاز گرفت و از خواب پریدم.

سلام من خواب دیدم که تو خونه‌ی مادربزرگم هستم همه دوره هم جمعن ، یکی از پسرای فامیل از طرف مادرم که مثله داداشمه و کسی که دوستش دارم (حسی که بهش دارمو نمیدونه) ، بعد تو خواب زیاد بهش اهمیت نمی‌دادم فقط سرمو میچرخونمدم تا نگاش کنم که بهم گفت برام چایی بریز کسی که مثله داداشمه هم گفت براش یه چایی بریز منم استکانو گرفتم رفتم تو آشپزخونه چایی بریزم که قوری میخواستم ار بالای سماور بر دارم تعادلمو از دست دادم که یهو دیدم داخله استکان چاییه و چایی تو استکان ریخت روم و خیس شدم ولی نسوختم و مادربزرگم اومد دید که من خیس شدم تو دستم استکان تو یکیش قوری اینارو ازم گرفت و گفت تو برو من خودم میریزم
تعبیرش چیه ؟؟!

با سلام، وقتتون بخیر.
لطفا این خواب رو تعبیر بفرمایید.
بعد از نماز صبح و یک ساعت قبل از طلوع آفتاب تو خواب دیدم توی حیاط خونمون با خانوادم شب روی یه تخت بزرگ دراز کشیده بودیم ومیخواستیم بخوابیم. از فاصله دور یه برج خیلی بزرگ (شبیه برج میلاد) بود که توی طبقه آخرش انگار عروسی برگزار شده بود و صدای آهنگ و شادیشون از دور میومد.نزدیکای نصف شب، عروسی دم به تموم بود که دستای مهمونای در حال شادی از بالای برج بیرون اومد و یه دفعه ای چندین گل تک شاخه سمت بیرون پرتاب کردند و توی حیاط ما و روی تختی که ما دراز کشیده بودیم
چند گلش پرتاب شد. خوشحال شدم گفتم اگه حداقل عروسیشون نرفتیم حداقل گلاشون نصیبمون شد.
وقتی خواستم یکی از گلها رو بردارم دیدم گلها تبدیل به انجیر سیاه شدند (البته چون هوا تاریک بود تیره نشون میداد اما مشخص بود خیلی شیرینن). تو همین حین و بین یه بچه کوچولو حدودا دو ساله از بچه های همسایه وارد حیاط شد و من انجیری که تو دستم بود رو بهش دادم.دیگه از خواب بیدار شدم. (اینم بگم خونه ای که من تو خواب دیدم خونه ای که تو واقعیت ساکن هستیم نبود و بچه همسایه هم همینطور)
لطفا اگه ممکنه خواب منو تعبیر بفرمایید.ممنونم

سلام روزتون بخیر من دیشب خواب دیدم پدرم ۳ سالی فوت کرده اومد به خوابم
خواب دیدم پدرم بصورت کفن سفید پیچ شده اومد به خوابم توی ماشین بود کفنش من در و باز کردم برای اخرین بار ببینمش بدون اینکه کفن از صورتش بزنم کنار کفن رفت کنار من دیدمش و سریع از پدرم عکس گرفتم که داشته باشم چهرش انقدر نورانی بود که
من روز قبلش دم اذان شب به امام حسین قسم دادم هر جور شده کمک کنه پول برسونه به دستم🥹

وقتی برگشتم دیدیم یک مرد با چشمانی که مردمک آن قرمز است داره به اون دختر که از اطرافیان ما هست با بدنی لخت یا نیمه لخت ( دقیق یادمان نمی آید ) دارد به بدن آن قل و زنجیر می‌زند که ما می‌رویم با او درگیر می‌شویم و قل و زنجیر های آن را باز میکنیم و آن دختر را در آغوش خود میگیرم و در گشو آن هی می‌گفتیم نترس داداش پیشت است .
تعبیر آین خواب چی میشه ؟؟

سلام
من خواب دیدم مادرشوهرم ناخوش احوالن و در یک خانه ی قدیمی نشستن و یه پتو روی سرشون انداختن و گریه میکنن و تلوزیون میبینن و دوتا پسرشون میان بهشون دلداری بدن اما پسر بزرگشون رو به شکل پسر عمه ی جوانم ک مرده بود میدیدم و روی دیوارا جای دست خونی بود
لطفا برام تعبیرش کنید

سلام
من خواب دیدم که در مسیری راه میروم و به اسمان نگاه میکنم که چندین ستاره با هم نزدیک شدند، طوری که یک حلقه ایجاد کردند و بعدا اهسته از هم فاصله گرفتند.