تعبیر خواب | تعبیر خواب کامل و دقیق به صورت آنلاین

ی ظرف بود پر از شکلات شکلات خوری رو خالی کرده بودن و شکلات هاشو تو ی ظرف دیگه ریخته بودن من چند تا شکلات برداشتم بعد انگار همه لباس مخصوص مثل لباس بیمارستانی که معذب باشن پوشیده بودن هر کی لباسشو عوض می‌کرد میگفت راحت شدم به منم گفتن تنهایی نمی‌تونی ی خانمی بود خدمتکار همه ازش کمک گرفتن گفتن بهم تو هم برو لباستو عوض کن راحت بشی بعد خواهر زن داداشم ی سری مواد جلو میز آرایشش بود که به صورتش میزد با دوستش و زنداداشم بودن گفتم چقدر پوستت بهتر شده بعد داشتم ترکیب کرمی که به صورتش میزنه رو بپرسم

سلام خواب دیدم خونه مامان زنداداشم ی ضیافت بزرگ بود زنداداشم سید دو شرفه هستش حتی مهمون های عرب هم بودن خونشون هم خیلی بزرگتر و مجلل تر از اینکه الان هست بود تو خواب عمه خودمم اونجا بود موهای خواهر زنداداشم خیلی بلند شده بود رشدش دقیقا دو برابر کل موهاش ازش پرسیدم ماده ای که به موهات میزنی میشه به منم بدی گفت نمیخوام بهت بدم گقتم مشکلی نیست منم دیگه اینقدر هواتو ندارم کاری به کارت ندارم دیگه

سلام من خواب ديدم تصويرى از دانشمندانى كه بعضى هارو ميشناسم و بعضى هارو نميشناسم مانند يه هاله ميره تو سَرَم بعد موجوداتى ديدم كه انگار فقط چهره هاشونو ميديدم اونا زل زده بودن به من و رى اكشن ديگه اى نداشتن يكمم صورتاشون ترسناك بود ولي من نترسيدم خودم ميدونستم توى جاى ماورايى هستم و داره يه اتفاقاتى برام ميفته مثل يه تغييرات براى روح يا ذهنم بعد از اون مرحله به سرعت انگار از جايى مثل كهكشان گذشتم يا تو فكرم اين اتفاق افتاد در اين حدش يادمه

سلام من خواب دیدم که‌ دارم تصور میکنم با موتور میخوام کل کره زمین رو‌بچرخم و همینطور تصور میکنم هم میکنم که دارم کل گردی کریه زمین رو با موتور با سرعت زیاد میچرخم از زمین خشک تا دریاها بعد میگم خدایا من زمینتو دیدم حالا میخوام کهکشانتو ببینم بعد حس میکنم میرم کهکشان

سلام
خواب دیدم بخاطر موضوعی با پدرم قهرم و توی خیابونا هستم و یا هم اونجا میمونم و بخاطر موضوعی به خونمون میام و هر دومون با اخم حرفی نمیزنیم و بعد دعوا میکنیم که در آخر خواب آشتی میکنیم .
و بگم که من در واقعیت با پدرم مشکلی ندارم و دیروز خیلی ناراحت بودم و درباره تحصیلم تصمیمی گرفتم و از خدا یه نشونه خواستم که بهش میرسم یا نه که با دیدن نشونه خوشحال شدم .
این خواب به تصمیمم در مورد درس و تحصیل ربطی داره ؟

سلام
در خصوص طلسم که تو نظر های قبلیم گفته بودم
خانواده نامزدم مخصوصا مادرش خیلی تو کار طلسم هستن تازه فهمیدم
نامزدم هم خیلی خواب مار میبینه هر وقت هم خواب میبینن چند روز بعد همه چیز میریزه به هم من بهش شک میکنم اون باهام دعوا میکنه
آخرین خواب دیدن مار بزرگ وسنگینی روی ایشون قرار داره میاد جلو صورتش تهدید به نیش زدن می‌کنه بعد میره ایشون هم فقط نگاهش میکنن

مسیر اومدن رو مامانم دوست داشته و بعد ی آقایی همراه ما بود که از دوست خواهرم خوشش اومده بود ط نامه به من داد گفت به دوست خواهرم بدم که تو نامه نوشته بود از علاقش به دوست خواهرم بعد از چند ساعت گفت بیا این نامه رو بده تایپ شدس و بهتر و مودبانه تر من ی طرف نامه رو دیدم و طرف دومش رو هم دیدم بعد ی دفعه ای بیخود بیخود نامه از وسط دو قسمت شد پاره شد اون آقا گفت چیزی نیست همین نامه پاره رو به دوست خواهرم بدم قبل از اینکه من حرفی به دوست خواهرم بزنم خواهرم از موضوع با خبر شده بود و به دوستش گفته بود