تعبیر خواب | تعبیر خواب کامل و دقیق به صورت آنلاین

قدم میزدیم که راه خونه رو گم کردیم و رسیدیم خونه داییم اونا توشهر مانیستن دختر داییم اومد بیرون داداشم حتی دختری که دوستش داره رو نشناخت و نرفتیم خونشون توی همون خیابون خونه یکی از اشناهامون هم بود خونه اونا در نداشت مستقیم هال خونشون از خیابون معلوم بود و رد شدیم خونه رسیدیم که زن داییم زنگ زد و گفت که اگه باهم جور بیام من دختر تو رو برا پسرم میگیرم(پسرش از من خوشش میاد) توهم دختر منو برا پسرت بگیر .
تعبیر این خواب چیست

سلام . روز بخیر.
من خواب دیدم که مهمانی بزرگی داشتیم و سفره های بزرگ جدا برای خانم ها و آقایون پهن کرده بودیم . منم داشتم وسایل سفره رو میچیدم . تند تند دیس های برنج رو میدادم به دیگران تا تو سفره بذارن . یادمه که دیدم روغن توی سفره خانم ها نیست، رفتم یکی از کاسه های خیلی بزرگ و بسیار زیبا که توش پر از روغن کره بود رو از سفره آقایون برداشتم و تو سفره خانم ها گذاشتم . وقتی همه مشغول خوردن شدن عمه م صدام کرد تا دیس های ته دیگ نون و ته دیگ تخم مرغی رو ببرم سر سفره منم یکی از تیکه های کوچک ته دیگ نون رو برداشتم و خوردم . بعد از اون دختر عمه م گفت روسری من خوب نیست و ازم خواست بهش روسری بدم . منم یه روسری طرح دار طوسی رنگ که تو واقعیت دارمش رو اتو کردم و بهش دادم تا سرش کنه.
میشه لطفا بگین خوابم چه تعبیری داره؟

سلام مجدد.
من چند روز پیش خواب دیدم که من و پدرم با افراد دیگر با قطاری از صحرا رد میشیم بعدش قطار می ایسته و یه نفر از قطار پیاده نیشه و یه مار سبزی رو داخل قطار میاره البته اون مار با من کاری نداشت. بعدش ما از صحرا رد میشیم و من متوجه میشم که داریم به جبهه میریم بعدش اقایون همراه پدرم به جلو میرن و من و خانم ها هم در عقب می مونیم برای پرستاری و اینا بعدش که شب میشه و افراد مجروح و کشته شده رو میارن من متوجه میشم پدرم شهید شدن و شروع میکنم به گریه کردن و بعدش میبینم که می خوان یک نفر رو خاک کنن و من قیافه اون آدم رو ندیدم ولی از لباساش متوجه شدم شهید شده بعدش من هر چقدر گفتم اون کیه کسی جوابمو نمی داد انگار که کر شده باشن بعدش میبینم که روسری آبی خواهرم رو روی چشمای اون آدم میزارن تا وقتی خاکش میکنن تو چشماش خاک نره و اینکه اون آدم رو کفن نکردن و با لباس های جنگش اونو خاک میکردن و من هم گریه میکردم و بعدش هم از خواب بیدار میشم .
لطفا تعبیرش رو بگین ممنون.

سلام
من خواب دیدم یه درخت توت داشتیم تو خونه قبلیمون اون پوسیده پود ولی برگ سبز داشت یعنی چوباش کرم خورده سیاه شده بودن بعد من راحت اینارو میکنم و شاخه هام خیلی بزرگن میدم ست مامانم وخواهرم که اینارو بندازن دور بعدم میخواستم از ریشه بکنمش قبل اینم یه جن که خودشو شبی خالم کرده بود پشت به ما رو به رو درخت نشسته بود بعد منو خواهرم فک کردیم خالس ولی وقتی روشو برگردوند یه چهره ترسناک بود که دیگه مامانم اومد با چوب زدش که در اصل ما درختو برا همین کندیم گفتیم جن زده و میخواستیم ازون خونه نقل مکان کنیم وقبل اونم منو خواهر تو اتاق بودیم لامپم خاموش بود خواهرم منتظر دوستش بود بیاد خونمون ساعت تقیربا نزدک شیش بود هوا روشن بود یه کم مهتابی تو اتاق اومد پایین یه خورده بعد چند وقت بعد رفت سر جاش بعد دیگه ما رفتیم دوست خواهرم درو براش براز کنیم این اتفاق افتاد که مامانم گفت عامل همه اینا این درخته دخترم از ریشه بکنینش

سلام خسته نباشید ، لطفا خواب من هم تعبیر کنید ممنونم ♡
خواب دیدم خونه اقاجونمم با بچه ها بازی میکنم اقایی که دوستش دارم هم بود ، هی میخاست باهام حرف بزنه هی در میرفتم ، منو بچه ها طبقه پایین بودیم باهم بازی میکردیم ، بعد دختر خالم و همون اقایی که دوستش دارم هم اومدن ، اقاجونم و یکی دیگه هم بود ، اون دوتا داشتن باهم دیگه حرف میزدن ، ینی اقاجونم و اون یکی نمیدونم کی بود ، بعد دختر خالم با بچه ها حرف میزد ، من تکیه داده بودم به دیوار ، اقایی که دوستش دارم هم کنارم تکیه داده بود ، داشتم به حرفای اقاجونم گوش میکردم ولی نمیفهمیدم چی میگن ، همون اقا هی نگام میکرد با حسرت ، یه نفس عمیق میکشید نگاشو میدوخت به زمین. قبل از اذان صبح این خواب رو دیدم. ممنون میشم تعبیرش کنید♡

سلام
وقتتون بخیر
لطفا تعبیر خواب من رو بگین باتشکر
من خواب دیدم که عروسی برای من گرفتند و من علی رغم میلم آن جا هستم و خانواده عروس از فامیل بنده هستن .
من از عروسی فرار می کنم و همه چی تمام میشود .
در عروسی پدر عروس زمین خیس را پارو میکشد و دائم در حال تدارک است و موسیقی زنده پخش می شود .
عروس خوشحال است و خانواده ی من .
ولی من در زجر وحشتناک به سر میبرم و سر آخر هم فرار می کنم .
مهمانان را می شناختم . بعد از فرار و برم زدن عروسی پشت من حرف های بدی میزنند و دلیل کارم را نمی فهمند . ولی من خوشحالم که تمام شده و به حرف ها کمی بی تفاوت بودم .
خانواده عروس مذهبی هستند ولی مجلس با ترانه و آهنگ دنبال می شود .
سر آخر من از چشم بستگان نی افتم ولی خودم مسرورم .
بطور کل از این که عروسی تمام و کمال بود و همه جیز خوب بود . من کمی دودل و ناراحت بودم که هرگز نمیتوانم این عروسی را بپذیرم و باید آن را به هم میزدم . عروس در هر دو حالت خوشحال بنظر میرسید
با تشکر

سلام ممنون از پاسختون دفعه پیش هم برای من تعبیر کردید 🌹
من خواب دیدم که با کسی که انگار منو خیلی دوست داره دارم راه میرم من اول نسبت بهش حس خوبی نداشتم اما وقتی دست همو گرفتیم احساس کردم منم خیلی دوسش دارم و میتونم بهش تکیه کنم البته صورتشو ندیدم همین طور که با هم می رفتیم رسیدیم به جایی که خواهرمو مادرم داشتن موسیر (مثل پیازای کوچیک بود) می خریدن که به منم گفتن تو هم بیا بخر باید از جایی پایین می رفتم تا به اونا برسم که سخت بود وقتی به سختی رسیدم پایین دیدم اون آقا دیگه همراهم نیست انگار غیب شده بود و من خیلی ناراحت شدم و با خودم میگفتم پس کجا رفت
ممنون میشم راهنمایی کنید.طاعات قبول