تعبیر خواب سنگ قبر چیست؟

سلام وقت بخیر، من خواب دیدم پدربزرگم تازه روز اولی بود که فوت کرده بودن و سنگ قبرم داشتن اما کناره های سنگ قبر باز بودن ،یه اقایی اومدن و گفتن میخواید برای اخر بار ببینیدشون و سنگ رو برداشتن و ماهم پدربزرگم رو دیدیم، اما دیگه سنگ رو نذاشتن و پدربزرگم از جای خودش بیدار شد و برعکس دراز کشید ،خانوادم با جنازه حرف میزدن ولی پدربزرگم فقط هربار به یه شکل جابجا میشدو دراز میکشید ،خواستن سنگ قبر رو بزارن که سنگ سرجاش نمیموند همش میفتاد آخرش سنگ رو گذاشتن زمین و من بیدار شدم

سلام دیشب خواب دیدم که منو پدربزرگم که زندس تو اتاق بودیم و روی ی میز دو طبقه دوتا سنگ قبر بود که روشوک رو با پارچه پوشونده بود بعد رفتیم جلوی میز یکی از پارچه ها رو کنار زد گفت این سنگ قبر منه بعد من روشو خوندم دیدم اسمشو نوشته بود همون لحظه گریه کردم جلوی خودش تو خواب بعد ولی سنگ قبر بالایی رو باز نکرد معنیش چی میشه؟ الان چند ساعت از خوابم گذشته خبر رسیده خواهر پدربزرگم رفته تو کما ایا تعبیر شده خواب یا نه هنوز ممکنه چیزی بشه؟

سلام من دیشب خواب دیدم که روز عروسیمه و منو همسرم داریم به سمت تالار می ورزم ولی تالار مدرسه دبیرستان من هست و به دلیلی پلیس به دنبال ما می افتند و مادرم و یک نفر دیگه که نمی شناختم مارا همراهی می کنند و بعد. از کلی ماجرا ما به خونه خودمون می یایم (خونه مادر و پدرم )و اونجا زنداییم هستش که فقط من می رم پیشش و بهش چند تا کاسه که برای ناهارمون بودن رو می دم بعدش اون متوجه میشه که مامانم اونجاست ما هم برای فرار به خونه همسایه می ریم و اونجا پناه می گیریم بعد از چند دقیقه به سمت بیرون می ریم که سر کوچه یک ماشین همانند ماشین پایین رو می بینم که کاپوت ماشین داغون شده و بعد که به سمت خیابان اصلی می ریم تمام دختر خاله پسر خاله هم رو می بینم که همه با مادرم حرف می زنند و دختر خاله بزرگم داره خیابان رو می شوره بعد که به خیابان اصلی می رسیم مادرم می‌ره سمت سنگ قبر فروشی و یک سنگ قبر انتخاب می کنه که برادر شوهرم و پسرش سعی می کنند مانعش بشن و منم گریه می کردم و بعد از خرید اون بیدار شدم
خیلی نگران مادرم هستم به اون که ربطی ندارند ؟؟

سلام وقتتون بخیر من خواب دیدم که همراه دو نفر از اشنایان به قبرستان رفتیم و به مزار پدرم رفتیم و من با دقت به سنگ ها نگاه میکردم و بعضی هاشون رو میخوندم کمی جلو تر از قبر پدرم یه قبر بزرگ با سنگ سفید بلندی بود روش عکس چشم حک شده بود و سال فوت روی قبر حک شده بود و من کامل خوندمش که مربوط به سال ۹۶ بود و بعد تابلو عکسی از کسی که فوت شده و مزارش اونجاست جلوی قبر بود اقای چاقی که من نمیشناختمش و دیدم که یه خانوم تلاش داره که روحشو به دنیا برگردونه و بدن خودش رو به این شخص بده ولی موفق نمیشد من ترسیده بودم و سعی داشتم فرار کنم

سلام خسته نباشید
من دیشب خواب دیدم ک با خانواده داریم میریم سفر بزنین ماشین تموم میشه و میریم ک بنزین بزنیم توی اون تایم من ی سنگ قبری رو با خودم جابه جا میکنم روی سنگ قبر ی سری نوشته داشت ک نمیتونستم قشنگ بخونمش ولی تصویرش رو ی کوچولو یادمه سنگ قبر برای ی بچه بودش بعد ک سوار ماشین میشیم سنگ قبر رو میزارم روی صندلی پشت و بهش تکیه میدیم
بعد ماشین رو روشن میکنیم میگن راه طولانیه و ی همچین چیزی شنیدم
یهو فرمون ماشین رو میپیچونن ک از روس سَد رد بشن هی دعا دعا میکنن ک از روی سد رد بشن دقیقا ب وسط سد رسیدیم ماشین متوقف شدش داشتیم میوفتادیم وسط سد ک یهویی فرمون رو پیچوند و پرت شدیم توی ریل قطار و دوباره همینطوری پرت شدیم ک بریم اونطرف جاده ک خلاف حرکت نکنیم
و اون سنگ قبر نبود دیگ و یهویی میرسیم ب ی بازار
وقتی از بازار رد میشیم میرسیم ب شهر توی خیابوناش قدم میزنیم و بعد میفهمیم ک رسیدیم شیراز و من چادر سرم بوده

سلام دیشب خواب بدی دیدم.خواهرشوهرم ک یکسالونیم پیش فوت کرده بود رفتم سرقبرش دیدم سنگ قبرشو کندن بردن میگفتن دزدیدن رفتم ب شوهرم و خانوادش گفتم برادرشوهرم اومد گف ن نبردن الکی میگی بعدش رفتیم قبرستون دوتا مزار داشت و نتونستم کامل نوشته ی رو قبرشو بخونم.توی خواب دیدم ک هم سنگ قبرشو برداشتن هم عکسی ک بالای سنگش بود و حک کرده بودن نیس حتی عکس هم گرفتم از نبود سنگ قبر.اما رفتیم دیدیم قبر دوتاشده ممنون میشم تعبیرشو بفرمایید

سلام وقتتون بخیر.من واقعا الان خیلی میترسم زبونم بند اومده‌.خواب دیدم توی یه جمعی نشستیم و داریم حرف میزنم و یه دعفه پدر ناتنیم خبر از این میده ک مادرت فوت کرده و جسدش و قبرشو توی بیمارستان گذاشتن.و من با بدو خودمو سریع به اونجا رسوندمو بعد از اینکه روی جسم بی جان مادرم کلی گریه کردم.یک دعفه مادرم چشماش رو باش کردو از روی تخت بلند شد

سلام من خواب دیدم که با مامانم دعوا کردم بعد در رو به روش بستم بعد میخواستم تو اتاق خودم خودکشی کنم که یکی میگفت ی عدد انتخاب کن ک اون عدد رو ببینی میمیری من تا عدد ۲ رو گفتم باران به شدت بارید بعد رفتم حیاط ک شکلش فرق کرده بود بعد ی چیزی رو زمین دیدم ک درب داشت درش رو باز کردم دیدم یه جسد سوخته پوسیده هست که نمی‌شناسم از تابوت بیرونه و بدون کفنه و انگار مال سالها پیشه ک کنارش تابلوست من به جسد دست زدم داخل کاغذ سوخته بود بعد مامانم اومد گفت بریم یهو صدای ناله جسد اومد گفتم شنیدی مامانم گفت بریم

سلام و احترام ببخشید تعبیر خواب حرف زدن ما با دیگران در مورد مُرده چه تعبیری دارد یا حرف زدن با خواهر مُرده در مورد مُرده؟
ممنون