تعبیر خواب پادشاه؛ دیدن پادشاه در خواب چه تعبیری دارد؟

درود

من خواب دیدم با تعدادی از دوستان پیش آقای خامنه ای هستیم . انگار که سخنرانیش تمومشده و ما کنارشیم. هرکسی میخواد ازش چیزی بگیره. منم یه انگشتربا نگین سبز روی انگشت کوچک دست چپش داره میخوام اون رو بگیرم ولی روم نمیشه بگم. آخر سر بهش میگم آقا یه چیزی بمن بده یادگاری . اونم از جیبش یه مدادنوکی درمیاره بهم میده

با عرض سلام و احترام، خواب دیدم با رهبر و چن نفر دیگر خیلی نزدیک نشستم، مثل تاکسی، و راجب یک پروژه برق رسانی که مربوط به کارم ست حرف میزنم، “بازنشسته هستم در حال حاضر”و ایشان تایید میکردند و درپایان گفتند شما جوانان باید از ما پیران بیاموزید و سه دختر بچه با مقنعه سبز و چادر حدود هفت ساله به من نشان دادند. ممنون از شما.

سلام خواب دیدم یک نوزاد پسر تو بغلم هست و من دارم ازش نگهداری میکنم و این نوزاد انگار با من حرف میزد تا اینکه باباش اومد باباش پادشاه بود ولی مثل ماها لباس معمولی پوشیده بود من همینطور که لچه رو نوازش میکردم نوزاد منو میبوسه طوری که انگار لپمو میمکه و بزاق دهانش رو لپم میریزه بعد پادشاه گفت بچه ام چطوره دست گذاشتم رو پیشونی نوزاد گفتم یکم تب داره و رفتم تو یکی از اتاق های تونمون به دنبال دارو و همینطور همه داروها رو نگاه میکردم تا یکی از خدمتکارا گفت دارو اونجاست

سلام وقت بخیر من دختر مجرد هستم و خواب دیدم در سرسرا و قصر فوق العاده باشکوهی در حال قدم زدن هستم یک لحظه انگار دختر پادشاه بودم ولی بعد چند پدت خود پادشاه شدم و لباس و کلاه و عصا و همه اینا پر از جواهر بود در حال سرکشی به جاهای قصر بودم یک ندیم مخصوص هم داشتم اصطلاحا پادو بود.متوجه شدم باید به سالن اصلی برگردم چون یک شخص مهم مملکت به خواستگاری دخترم برای پسرش اومده بود وقتی رو تخت نشستم اون شخص مهم برای بیان درخواستش که خواستگاری بود دو تا از جواهر های روی لباس من رو طلب کرد خدمتکار منم اومد از روی لباسم کند و بهش داد و اینجای خواب دیدم که پادشاه رو به روی من نشسته و پدر بزرگمه و اونه که داره با اون شخص صحبت میکنه و پسر های پدربزرگم که شامل عمو هام و پدرم میشن هم به عنوان پسر های پادشاه به ترتیب درجه و سن نشسته ان ولی پدر بزرگم با پدر من بد رفتاری میکنه و پدر من حالش بد میشه پا میشم دارو هاش رو ببارم برای خروج از سالن رو به پادشاه تعظیم میکنم اون هم سرشو تکون میدن به نشونه اجازه

سلام

چند روزه خوابهاي بعضي از بزرگان ميبينم از جمله همراهي آيت الله خامنه ايي در يك مسجد كه بصورت محفل دوستانه ايي بود،آشنايي و معرفي شدن به شاهزاده انگليس و همسرش و همكلامي بسيار نزديك و مهربانانه با حضرت ايت الله خميني(ره)تعبير مختلفي خوندم ولي نتيجه دقيقي نگرفتم،ممنون ميشم كمكم كنيد

باعرض سلام و خسته نباشید

من یک خوابی دیدم ک خیلی ذهنم رو درگیر کرد و دنبال تعبیرشم.خواب از این قراره ک دیدم اقای خامنه ای میگه ک غار حرا به علت احتمال ریزشش دیگه گنجینه اش خارج نمیشه بعد من ک اینو شنیدم خودم رفتم برا پیدا کردن علت اصلی و داخل غار ک شدم غار همه جاش سنگهایی ب رنگ فیروزه ای بود بعد متوجه شدم ک سقف غار میخاد بریزه با ی سنگ بهش ستون زدم و خواستم خارج شم ک در ورودیش هم جلوش سنگ ریخته شد از اونجاهم رد شدم شب بود و دیدم رفیقم کنار ماشینم ایستاده گفتم تو اینجا چیکار میکنی و ماشینت کو گفت ماشینمو فلان پلیس برد(ما یجورایی کاری ک نباید میکردیمو کرده بودیم)بعد من تو دستم ی پلاستیک بود انداختم رو زمین چندتا سگ دویدن دنبال پلاستیک تا ببینن چیه ما دیدم سگا گرسنه ان احتمال هجوم اوردنشون هست خواستیم زود سوار ماشین بشیم ک رفیقم نتونست ومن ک سوار شدم تا خواستم درو ببندم سگ اومد تو ماشین و منم گرفتم سرشو کردم تو حفره فرمونو فرمونوچرخوندم تا بکشمش خلاصه ی چند نفر از دوستان ک توخواب نشناختمشون اومدن کمک دوستم کردن و سوار ماشین کردن و منم اروم اروم حرکت کردم ب سمت شهر ک تو راه نگه داشتم نمیدونم چجوری شد ی لحظه دیدم کنار غار نگه داشتمو دارم داخل غارو با یک مایع روغنی مانند با دستمال میکشم نمیدونم برای از بین بردن اثرانگشت بود یا چی بعد اومدم سمت ماشین سوار شدم ماشین روشن نشد جاده یکم شیب داشت ولی جاده کلا پر برف بود و خاکی و گلی ماشین بزور رد میشد خلاصه ماشینو تو شیب انداختم روشن نشد و بیدار شدم اینوخوابم ساعت شیش تا هفت صبح دیدم خیلی خیلی ممنون میشم اگ جواب کاملی دریافت کنم منتظر ایمیلتون هستم ممنون

سلام من خواب دیدم که در مصلی هستم و اقای خامنه ای روبه روی من ایستاده ناگهان دستش رو برروی قلبش میزاره و فوت میکند. بعد من هی داد و فریاد و گریه میکردم تعبیرش چیه؟

با سلام

راستش من خواب دیدم که من به هراه چند نفر به قصر یک پادشاه بزرگی میریم برای دزدی که یهو پادشاهه منو میبینه و ازم درخواست ازدواج میکنه و ما همونجا با هم ازدواج میکنیم بعد که همونجا از خواب بلند شدم دیدم دارن اذان صبحو میگن و شندیم که خواب ها موقع اذان صبح تعبیرش درست تره خیلی ذهنمو درگیر کرده تعبیر این خواب اگه میشه راهنماییم کنید