تفسیر و تعبیر خواب آبشار چیست؟

سلام
رفته بودیم یجایی شبی بیابون بعد منو دوتا از دوستام (فاطمه و سپیده) و مادرم و مادر سپیده و برادر سپیده رفته بودیم
بعد اولش اینجور بود نشسته بودیم دور هم فاطمه چسبیده به داداش سپیده بعد سپیده بش میگه نمیخوای انگشترمو بدی(یه انگشتر داره مال داداشش بوده ولی بعد سپیده گرفتش ) بابا الان چسبیده بت خودشو بچسب انگشتر و بده من بعد فاطمه میده بش بعد یهو ابر میاد تو آسمون بعد ابرا صورتین بنفشم دارن بعد من می‌خوام ازشون عکس بگیرم گوشی سپیده رو میگیرم عکس میگیرم و همینجور واس خودم میرم جلو فاطمه و سپیده و داداشش هم میاید دنبالم بعد میریم جلو جلو یهو یه آبشار بزرگ و صورتی میبینیم بعد میریم نزدیک من میترسم گوشی سپیده خیس بشه قایمش میکنم ولی نصفه میرم زیر ابشار کلیم ذوق میکنم و حال میکنم
فاطمه هم نمی‌دونم برا چی ترسید رفت تو بغل داداش سپیده سپیده هم هی قر میزد بعد رفتیم پیش خانواده ها من یهو خار می‌ره تو پام و مامان سپیده میگه مثل اینکه سپاهیا دارن تیر اندازی میکنن بهتره زود تر بریم
ممنون میشم تعبیر کنید

سلام خواب دیدم توی کوه ها بودم و من روی یکی از تپه های کوه بودم و مشغول به کندن سبزی بودم
که یهو بالای کوه رو که نگاه کردم دیدم که یهو ابی با قدرت تمام مثل ابشار از بالای کوه جوش میاد و بالا میاد اصلا روی اون کوه ابشاری وجود نداشت اما یهویی این اب پدیدار شد ابش هم خیلی زلال و خوشرنگ بود من میترسیدم اب منو ببره بخاطر همون نمیدونستم از کجا فرار کنم که یهو سرمو برگردوندم دیدم یه بچه تقریبا نوجوون که خیلی زیبا هم بود ولی نفهمیدم پسره یا دختر به من گفت که از این ور بیا دنبال من بیا من هم پریدم پایین دنبالش رفتم و نجات یافتم باهم سبزیارو هم بردیم خونه و اش درست کردیم راستش تو یه این خواب یه بار اینجوری نمیدونستم از کجا برم اون ادمه کمکم کرد یه بارم روی یه کوه بلند بودم نمیدونستم از کجا برم که دوباره همون ادمه کمکم کرد و راهو نشونم داد

باسلام من امروز خواب دیدم با تمام خانواده‌ام به یکجای سرسبز رفته بودیم بعد ما توی جای سرسبز نشسته بودیم من که جلوتر رفتم دیدم یک آبشار زلال از بالای کوه می آید من خوشحال بودم ممنون میشم تعبیر خوابم را بکویید

سلام خواب ديدم پسرم منو به داخل دريا برد كه آبش زلال بود وعمق زيادي نداشت بعد انگار يه نقطه اي از دريا آبشار داشت پسرم دستمو ول كرد به طرف ابشار رفت و سقوط كرد اما چيزيش نشد صحيح و سالم بود ولي از ابشار دوم كه سقوط كرد سرش خورد به يك تخته سنگ و در جا مرد اگه ميشه لطف كنيد تعبيرش رو بگيد

سلام خواب دیدم با خانواده بچه و کلی وسایل از رودخونه به حالت شناور تو اب نزدیک ابشار شدیم و من با اینکه میترسیدم خیلی راحت با بچه و کلی وسایل راحت از ابشار اومدم پایین .نه خفه شدم نه سختم بود.و پایین ابشار هم نگاه میکردم به عظمت ابشار و میرفتم زیرش و خودمو میشستم.و از اب زلالش میخوردم.و چندتا لباس زیر و یه زیر اندهز و زیرش شستم.

سلام خسته نباشید ، من از تقریبا دو سه سال پیشه تا همین امروز حدود پنج بار یه خوابی رو میبینم به صورت های مختلف ، همیشه خواب یه دریاچه مانندی رو میبینم که هیشکی از اونجا خبر نداره و هر سری میرم اونجا آروم میشم این خواب رو خیلی زیاد به شکل های مختلف دیدم یه بار آبشار هم داشت ولی این سری مثل برکه اروم بود این سری به دوستم هم گفتمو با هم رفتیم اولش باور نمیکرد ولی دید همچین جایی وجود دارد . همش با خودم فکر میکنم نکنه همچین جایی واقعا هست ولی خیلی توی اون محیط ها رفتیم و میدونم که نیست . من عاشق دریا و دریاچه هستم حتی یک بار که جلوی آینه رفتم و تا آخرین درچه روی چشم چپم زوم شدم تصویر یه قبر رو کنار یه دریاچه دیدم و به هرکی میگم باور نمیکنه. حالا اون مهم نیست واسم سواله که چرا همش باید خواب اون محیط رو ببینم هرچند برام لذت بخشه.

سلام نیمه شبی که کاملا مطمئنم خواب نبودم در حالت بیداری (چشمانم بسته بود در ذهنم برویایی را دیدم که من و خانمی کنار آبشاری زلال بودیم خانم از من خواست وارد آبشار شویم چون درمانی هست وهر دو وارد آن شدیم از سطح زمین به اندازه یک پله پایین تر در آبشار رفتیم که ناگهان آب شروع به خشک شدن کرد و آن خانم از آب بیرون رفت اما آب بقدری سریع در زمین فرو رفت که من نتوانستم خارج شوم و از دخترم که بیرون و بالای سرم بود کمک خواستم اما او نتوانست مرا کمک کند و همه آب در زمین فرو رفت و تمام صخره ها هم تبدیل به نمک و بعد پودر شد وهمه چیز پودر شد و بر باد رفت و من در حالی که به همه چیز نگاه میکردم از زمین مثل یک دوربین فیلم برداری بالا به سمت آسمان رفتم. با تشکر

سلام میشه لطفا جواب منو بدین
من خواب دیدم منو نامزدم و خواهر و برادرم باهم به ی جای سرسبز رفتیم وقتی نشستیم همینجوری ک داشتم اطرافو نگاه میکردم رو به روم ی ابشار فوق العاده قشنگ دیدم با درختای اطرافش ک سبز روشن بودن رنگشون اب اشارم زلال و ابی رنگ بود و حالت ابر مانند اطرافش بود فوق العاده قشنگ بود اسمونش درختاش ابش با اینکه رو به روی ما بود اما با درخت و اسمون ک ما نشسته بودیم فرق داشت به بقیه نشون دادم اما توجهی نکردن وقتی به اونجا نگاه میکردم صدای زمزمه قران میشنیدم ولی بقیه نمیشنیدن بهشونم نگفتم که فکر نکنن خیالاتی شدم بعد داخل خوابم یادم اومد که قبلا یبار این ابشار و درختاشو تو ی خواب دیگ دیده بودم
ممنون میشم تعبیرشو بهم بگین