اسم دختر کهکشانی | اسامی دخترانه فارسی، ترکی، لری و کردی الهام گرفته از کهکشان و ستاره

اگر به کهکشان، سیارات و ستاره ها علاقه دارید و دوست دارید نام دخترتان را از کهکشان انتخاب کنید؛ این اسامی زیبای دخترانه کهکشانی برای شما است.

لیست اسامی دخترانه

لیست اسامی پسرانه

در این مطلب زیباترین اسامی کهکشانی دخترانه را برای شما گرداوری کردیم. این اسامی زیبا  از اسم ماه، ستاره و سیاره ها الهام گرفته شده و  و در واقع اسم دختری است که شب ها در آسمان پدیدار می شود و مانند ماه می‌درخشد. 

اگر دوست دارید اسم دختر از سیارات، اسم دختر از ماه و اسم دختر از ستاره های زیبا را برای دخترتان انتخاب نمایید در ادامه مطلب با ما همراه باشید. 

اسم های دخترانه زیادی هم هستند که از ماه ساخته می شوند. با پسوند ماه مثل پریماه، یا با پیشوند ماه مثل ماهگل و یا با پیشوند “مه” مثل خیلی از اسم ها: مهسا، مهشید و غیره.

ناهید و زهره و ونوس همگی شکل های مختلف نام یک سیاره هستند. ونوس نیز واژه ای لاتین است.

اسم های کهکشانی برای دختر فارسی

اسم های کهکشانی برای دختر فارسی

مهسا /mahsā
معنی : مانند ماه، زیبارو، ( مه = ماه، سا ( پسوند شباهت ) )، مثل ماه، ( مه = ماه + سا ( پسوند شباهت ) )،


مها /mahaaa/
معنی: منسوب به ماه است، (به مجاز) زیبارو، با فتح میم به معنای بزرگ، بزرگتر


مهناز /mah nāz/
معنی : ماه ناز، زیبای نازنین، آن که چون ماه ناز و زیباست، ( مَه = ماه + ناز )، آن که چون ماه ناز و زیبا است


پروین /parvin/
معنی : دسته ای از شش ستاره درخشان در صورت فلکی ثور، ثریا، ( اوستایی )، ( در نجوم ) دسته ای از شش ستاره 


ناهید /nāhid/
معنی : پاک، بی گناه، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است، ( در نجوم ) زهره، دومین سیاره ی منظومه ی شمسی 


مهری/mehri/
معنی : منسوب به مهر، محبت، دوستی، مهربانی، خورشید، نام هفتمین ماه از سال شمسی، نام سازی قدیمی،


ستاره /setāre/
معنی : اختر، اقبال، کوکب، ( در نجوم ) هر یک از اجسام نورانی آسمان که معمولاً شب ها از زمین به صورت نقطه ها مشخص است.


میترا /mitrā/
معنی : محبت، دوستی، پیمان، خورشید، مهر، ( اوستایی )، به علاوه ( = مهر )، صورتی از واژه


مهتاب /mahtāb/
معنی : پرتو و نور ماه، ماهتاب، نور و روشنایی ماه، مهتابی


آیناز/āy nāz/
معنی : ماه قشنگ و زیبا، ( به مجاز ) زیبارو، ( آی = ماه، ناز )، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه + ناز )، آی 


خورشید/xoršid/
معنی : ستاره مرکزی منظومه شمسی، آفتابِ درخشان، ( به مجاز ) زیبارو، ( در نجوم ) کره ی سوزان، 


شمسی/šamsi/
معنی : منسوب به شمس، خورشیدی، ( به مجاز ) سرخ رنگ، دارای شمس ( خورشید )، ( عربی ـ فارسی ) ( منسوب به شمس ) …


مهدیس/mahdis/
معنی : مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، دیس = ( پسوند شباهت ) )، ( مَه = ماه + دیس )


مهشید/mah šid/
معنی : روشنایی و فروغ ماه، ماهشید، پرتو ماه، ( = ماه شید )، ماهتاب، + ماه شید، ماه روشن و درخشان


شهاب/ša (e) hāb/
معنی : پاره ای از آتش، افروزه، ستاره دنباله دار، سنگ های آسمانی که در اثر برخورد با زمین میسوزند،


اختر/axtar/
معنی : ستاره، بخت، پرچم، نام نوعی گیاه گلدار، ( در نجوم ) جرم فلکی، کوکب، نجم، ( در گیاهی ) نام گل و گیاه


جهان/jahān/
معنی : کیهان، عالم، گیتی، دنیا، ( به مجاز ) فرهنگ، نمادی برای بزرگی و عظمت، مردم دنیا و زندگی، ) 


آیسان/āysān/
معنی : مثل ماه، همانند ماه، مهسا، زیبارو، ( آی = ماه، سان ( پسوند شباهت ) )، ( ترکی ـ فارسی )


مهرسا/mehr sā/
معنی : شبیه به مهر، مهربان و با محبت، زیبارو مانند خورشید، ( مهر = خورشید، سا ( پسوند شباهت ) )، 


مهرسانا /mehrsana/
معنی: همانند خورشید زیبا و درخشان


آناهیتا/ānāhitā/
معنی : بی آلایش، پاک، به دور از آلودگی و ناپاکی، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است،


تارا/tārā/
معنی : ستاره، کوکب، مردمک چشم


آیسا/āy sā/
معنی : مثل ماه، شبیه به ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( آی= ماه، سا ( پسوند شباهت ) )، آی ( ترکی ) + سا ( فارسی)


گیتی /giti/
معنی : جهان، دنیا، کره ی زمین، کیهان، عالم


بدری/badri/
معنی : منسوب به بدر، ماه تمام، بارانی که پیش از زمستان ببارد، بارانی که پیش از سرما بیاید، بدر بودن، 


آفتاب/āftāb/
معنی : نور خورشید، روشنایی، خورشید، شمس، ستاره ی نورانی ( از ثوابت ) مرکز منظومه شمسی 


ماهتاب/māhtāb/
معنی : مهتاب، نور ماه، پرتو ماه، شعاع ماه


مهشاد /mah šād/
معنی : ماهشاد، زیباروی خوشحال، ( = ماهشاد )، مرکب از مه ( ماه ) + شاد ( خوشحال )


ماه منیر/m.-monir/
معنی : ماه درخشان و تابان، ( به مجاز ) زیبارو، ماه ( فارسی ) + منیر ( عربی ) ماه نورانی، ماه درخشان


پری ماه/p.-māh/
معنی : زیبا چون ماه و پری، زیباروی ماه مانند


ماهک/māhak/
معنی : معشوقک زیباروی، خوب روی دوست داشتنی و زیباروی محبوب، ( ماه، ک/، ak/ ( پسوند تصغیر و تحبیب ) )، 


فریماه/fari māh/
معنی : زیباروی سعادتمند و با شکوه، دارای زیبایی و شکوهی چون ماه، ( فری= خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه،


سوما/sumā/
معنی : ماه، نور ماه، ( به مجاز ) زیبا، نهر آب، نهر آب و مجرای قنات، به علاوه نهر آب و مجرای قنات،


ماه صنم/m.-sanam/
معنی : ترکیب دو اسم ماه و صنم ( زیبا و دلبر )، از نام های مرکب، ماه و صنم، ماه ( فارسی ) + صنم ( عربی ) 


مهسان/mahsān/
معنی : مانند ماه، زیبارو، ماهسان، ( مه = ماه، سان ( پسوند شباهت ) )، مهسا، ( مه = ماه + سان ( پسوند شباهت)


ماهناز/m.-nāz/
معنی : ناز و زیبا مانند ماه، ماه روی زیبا، ( ماه، ناز = قشنگ، زیبا ) ماهروی زیبا


ماهور/māhvar/
معنی : دارای ویژگی و صفت ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( ماه، وَر ( پسوند دارندگی ) )


مهرافروز/mehr afruz/
معنی : ترکیب دو اسم مهر و افروز ( روشن کننده و مهربانی )، افروزنده ی مهر و محبت، افروزنده ی مهربانی، 


مه گل/mah gol/
معنی : گلِ ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، گل )، ماه گل


پروین دخت/p.-dokht/
معنی : دختری که صاحب چهره ای مانند پروین است، ( به مجاز ) زیبارو


مهر آسا/mehr āsā/
معنی : مانند خورشید، ( به مجاز ) زیبارو، ( مهر، آسا ( پسوند شباهت ) )، مثل خورشید، ( مهر + آسا ( پسوند شباهت


ماه جهان/m.-jahān/
معنی : ترکیب دو اسم ماه و جهان ( زیبا و دنیا )، ( به مجاز ) زیبای جهان، ماه دنیا


گیسو/gisu/
معنی : گیس، موی بلند سر، نام صورت فلکی در آسمان نیم کره ی شمالی، ( در نجوم ) ( = شَِعر بِرنیکه ) صورت فلکی


آناهید/ānāhid/
معنی : آناهیتا، الهه پاکی، بی آلایش، الاهه پاکی، ازبین برنده ناپاکی و پلیدی،


مه جبین/mah jabin/
معنی : پری رخسار، پریرو، خوبرو، زهره جبین، ( به مجاز ) دارای پیشانی سفید و زیبا، زیباروی، 


ماه طلعت/m.-taleat/
معنی : ترکیب دو اسم ماه و طلعت ( زیبا و چهره )، ماه سیما، ماه چهره، ( به مجاز ) زیبارو، 


آیسانا/āysānā/
معنی : همچون ماه، ماه وش، ( مجاز ) زیبارو، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه، سان ( پسوند شباهت )، ا ( اسم ساز ) …


آیتک/āytak/
معنی : ماه تنها، ماه بی همتا، ( مجاز ) زیبارو، ( ترکی ـ فارسی )، مانند ماه


مه یاس/mah yās/
معنی : ماهی که چون گل یاس است، یاسی که چون ماه است، ( به مجاز ) زیباروی و با طراوت، ( مَه = ماه، یاس )، 


ماه پسند/m.-pasand/
معنی : کسی که پسندیده و مورد قبول ماه باشد، ( مجاز ) زیباروی چون ماه،


ماه رخسار/m.-rokhsār/
معنی : ماهرو، زیبارو، ماه چهر


مهستی
/mahasti/
معنی : ماه خانم، ماه بانو، ( فارسی ـ عربی ) ( مَه = ماه، ستی = مخفف سیدتی )، ( اَعلام ) مهستی گنجوی


مهدیسا/mahdissā/
معنی : مهدیس، مانند ماه، ( مَهدیس، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مَهدیس، ( مَهدیس + ا ( پسوند نسبت ) )، 


مهدخت/mah doxt/
معنی : ماه دخت، دختر ماه، ( مَه = ماه، دخت = دختر ) ( = ماه دخت )، ( مَه = ماه + دخت = دختر )


نجما/najmā/
معنی : منسوب به نجم، ( مجاز ) زیبا و درخشان مثل ستاره، ( عربی ـ فارسی ) 


شیده/šide/
معنی : آفتاب، درخشان، درخشنده، ( به مجاز ) زیبارو، نام پسر افراسیاب، ( شید= خورشید، ه ( پسوند نسبت ) )،


ماه تابان/m.-tābān/
معنی : ترکیب دو اسم ماه و تابان ( زیبا و روشن )، آن که چهره اش مثل ماه تابان است، ( به مجاز ) زیبارو، 


ماه/māh/
معنی : ( به مجاز ) زیبا و قشنگ، دوست داشتنی، دختر زیباروی، ( در نجوم ) جِرم آسمانی نسبتاً بزرگ در شب


ماه منظر/m.-manzar/

معنی : ماهرو، ماهچهر، آنچه که دارای منظری چون ماه باشد، آ ماه چهر، ماه ( فارسی ) + منظر ( عربی ) ماهرو


مهتاج/mah tāj/
معنی : تاج ماه، آنکه تاجی درخشنده چون ماه دارد، ( به مجاز ) زیبای زیبایان، ( = ماه تاج )


ایل ماه/il māh/
معنی : زیباروی ایل، ( ایل، ماه ) ( به مجاز ) زیباروی ایل


آیگین/āygin/
معنی : دارنده و همراه ماه، زیبا روی، ایل زیبا،


آیتن/āy tan/
معنی : ماه بدن، ماه پیکر، برابر با ماه، ( به مجاز ) زیبارو، به معنی ماه بدن، آی ( ترکی ) + تن ( فارسی ) 


ماه پیکر/m.-peykar/
معنی : آن که پیکری زیبا مانند ماه دارد، ( به مجاز ) معشوق زیبا، صفت آن که پیکرش مانند ماه زیبا و دل انگیز …


مهروش/mehrvaš/
معنی : مانند خورشید، ( به مجاز ) زیبا رو، ( مهر= خورشید، وش ( پسوند شباهت ) )، مثل خورشید، ( مهر = خورشید …


آسمان/ās (e) mān/
معنی : عالم بالا، درگاه قدس خداوند، عالم غیب، جایگاه فرشتگان، سپهر،


ماهین/māhin/
معنی : منسوب به ماه، ( به مجاز ) زیبارو و دوست داشتنی، ( ماه، ین ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) زیبارو، ( م …


ماهدخت/m.-dokht/
معنی : دختر زیبا، ( ماه، دخت = دختر )، دختر ماه، دختری که مانند ماه است، ( به مجاز ) زیبارو، دختر زیبا چون …


ماهانا/māhānā/
معنی : منسوب به ماه، روشن و زیبا همچون ماه، ( ماهان، ا ( پسوند نسبت ) ) منسوب به ماهان


آیما/āymā/
معنی : ماه من، زیبارو، ( آی= ماه، ما= مخفف ماه )، ماهرو، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه + ما = مخفف ماه )، 


ماه نسا/m.-nesā/
معنی : ترکیب دو اسم ماه و نسا ( زیبا و زنان )، ماهِ زنان، ( به مجاز ) زیبا رو در میان زنان، زیبارو، 


فرشیده/faršide/
معنی : شکوه و روشنایی، شکوه خورشید، شکوه درخشان، ( فرشید، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به فرشید، ( فرشید + ه …


مهروز/mah ruz/
معنی : ماه روز، ماهی که در روز نمایان است، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، روز )، ( مَه = ماه + روز )، 


آیگل/āy gul/
معنی : درخشان مانند ماه و زیبا مانند گل، گل ماه، ماه گل، گل زیبا چون ماه، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف


مهرا/mehrā/
معنی : منسوب به مهر، بانوی مهربان، دختری که مانند خورشید درخشان است، ( مهر، ا ( پسوند نسبت ) )، 


ماهکان/māhakān/
معنی : منسوب به ماهک، خوب روی دوست داشتنی و زیباروی محبوب، ( ماهک، ان ( پسوند نسب ) ) منسوب به ماهک، 


مه رخ/mah rokh/
معنی : ماهرو، زیبارو، ماهرخ، آن که دارای رخساری چون ماه است، ( به مجاز ) زیبا، خوبرو


آیتا/āitā/
معنی : مانند ماه، دختر زیبا رو، ( آی = ماه، تا= نظیر، مانند، لنگه )، نظیر و مانند ماه، لنگه ی ماه،


ماه نگار/m.-negār/
معنی : ترکیب دو اسم ماه و نگار ( زیبا و معشوق )، ( ماه، نگار = معشوق ) ( به مجاز ) معشوقه ی زیبارو


مهفام/mah fām/
معنی : به رنگ مهتاب، تابان، زیبارو، ( مَه = ماه، فام ( پسوند به معنی رنگ ) )، به رنگ ماه،


ماهنوش/m.-nuš/
معنی : ماه جاویدان و همیشگی، ( به مجاز ) زیباروی، همیشه زیبا، ( به مجاز ) زیباروی همیشه زیبا، آن که چون ما …


مهر آیین/m.-ā’in/
معنی : ترکیب دو اسم مهر و آیین ( مهربانی و رسم )، دارای مهر و محبت و دوستی، دارای مهربانی، دارای آیین و رو …


مهرشید/mehr šid/
معنی : خورشید نورانی، ( = خورشید )، خورشید


باختر/bākhtar/
معنی : مغرب، در پهلوی به معنی ستاره، ( در پهلوی ) به معنی ستاره است


کیهانه/keyhāne/
معنی : کیهان، جهان، دنیا، گیتی، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به کیهان، ( کیهان + ه ( پسوند نسبت ) )


ماه آفرین/m.-āfarin/
معنی : آفریننده ماه، آفریده ی ماه، ( به مجاز ) زیبارو ( ی )، ( اَعلام ) نام یکی از زنان فتحعلی شاه قاجار و …


مهبان/mehbān/
معنی : نگهبان ماه، مجازا زیبا و مهتاب رو، ( مَه = ماه، بان ( پسوند محافظ یا مسئول ) )، ( به مجاز ) زیبا و …


ماه سیما/m.-simā/
معنی : آن که سیما و چهره او چون ماه زیباست، ( = ماه چهر )، ماه ( فارسی ) + سیما ( عربی ) آن که سیما و چهره …


مهوین/mahvin/
معنی : به رنگ ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه= ماه، وین= رنگ )، به رنگِ ماه


مه آرا/mah ārā/
معنی : آراینده ی ماه، زیب و زینت ماه، ( به مجاز ) زیبارو


لیوزا/livzā/
معنی : زاده ی خورشید، ( به مجاز ) آفتاب چهره و زیبارو، ( = لیوزاد ) ( لیو = ( در قدیم ) خورشید، زا = زاده …


آیفر/āy far/
معنی : شأن و شکوه ماه، عظمت ماه، ( به مجاز ) زیبا رو


ماه تینا/m.-tinā/
معنی : ترکیب دو اسم ماه و تینا ( زیبا و گل سرخ )، ( ماه، تینا = گل سرخ ) ( به مجاز ) زیبارو و با طراوت


شیدرخ/šid rox/
معنی : خورشید رخ، زیبا رو، آفتاب رو، درخشان رو، ( به مجاز ) زیبا، بانویی که چهره اش چون خوشید درخشان است


مه آسا/mah āsā/
معنی : همانند ماه، شبیه به ماه، ( مَه = ماه، آسا ( پسوند شباهت ) )، ( به مجاز ) زیباروی


اسم های کهکشانی برای دختر ترکی

اسم های کهکشانی برای دختر ترکی

ماهلین /Māhlin/
معنی: هاله ماه، خرمن ماه، روشنایی


آیناز/āy nāz/
معنی : ماه قشنگ و زیبا، ( به مجاز ) زیبارو، ( آی = ماه، ناز )، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه + ناز )، 


آیلین/ylinā/
معنی : اطراف ماه، هاله ی ماه، هاله، بانوی ایرانی


آیسان/āysān/
معنی : مثل ماه، همانند ماه، مهسا، زیبارو، ( آی = ماه، سان ( پسوند شباهت ) )، ( ترکی ـ فارسی )


آیلار/āy lār/
معنی : زیبا رویان، خوبرویان، هاله دور ماه، زیبا و پاک، جمع ماه، ( به مجاز ) زیبارو


آیسا/āy sā/
معنی : مثل ماه، شبیه به ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( آی= ماه، سا ( پسوند شباهت ) )، آی ( ترکی ) + سا ( فارسی)


آیلا/āylā/
معنی : هاله ی ماه، هاله، هاله دور ماه


آیسل/āysel/
معنی : ماه شفاف، زیبا و درخشان مانند ماه، به معنی ماه شفاف، مترادف معنای ائل سئون به معنی وطن پرست،


درنا/dornā/
معنی : نام یکی از صورت های فلکی، نام نوعی پرنده، پرنده ی آب چرِ بزرگ، وحشی و حلال گوشت، کلنگ، کُلنگ، 


آیسو/āysu/
معنی : آب و ماه، ( به مجاز ) زیبارو، با طراوت و درخشنده، ( ترکی ) ( آی = ماه، سو = آب )، ماه و آب، ( ترکی …


سان ای/sānāy/
معنی : مهنام، ( به مجاز ) زیباروی ماه مانند، بلند آوازه و گرامی، بی قرار


آینور/āy nur/
معنی : روشنایی ماه، نورانی مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، روشنایی و فروغ ماه، نور ماه، نورانی مثل ماه، 


آیسن/āy sen/
معنی : مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، به معنی مانند ماه هستی


آیسانا/āysānā/
معنی : همچون ماه، ماه وش، ( مجاز ) زیبارو، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه، سان ( پسوند شباهت )، ا ( اسم ساز ) …


آیتک/āytak/
معنی : ماه تنها، ماه بی همتا، ( مجاز ) زیبارو، ( ترکی ـ فارسی )، مانند ماه


آیلر/āy lar/
معنی : جمع ماه، زیبارو، ماه ها


ایل ماه/il māh/
معنی : زیباروی ایل، ( ایل، ماه ) ( به مجاز ) زیباروی ایل


آیگین/āygin/
معنی : دارنده و همراه ماه، زیبا روی، ایل زیبا،


آیتن/āy tan/
معنی : ماه بدن، ماه پیکر، برابر با ماه، ( به مجاز ) زیبارو، به معنی ماه بدن، آی ( ترکی ) + تن ( فارسی )


آیشین/āy šin/
معنی : مانند ماه، ماهوار، ( به مجاز ) زیبا، به معنی مثل و مانند ماه و ماهوار، شبیه ماه


آیشن/āy šen/
معنی : همانند ماه، ( به مجاز ) زیبا رو، شبیه ماه


سون ای/sonāy/
معنی : دعا کننده، ستاینده، آخرین ماه، زیبا روی، ( سونا = دعا کننده، ی )، ستاینده + ی )، ( در ترکی )


آیتکین/āy takin/
معنی : مانند ماه، غلام ماه


آیما/āymā/
معنی : ماه من، زیبارو، ( آی= ماه، ما= مخفف ماه )، ماهرو، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه + ما = مخفف ماه )، 


آیسونا/āy sonā/
معنی : مرغابی ماه گونه، ( به مجاز ) زیبارو، اردک وحشی چون ماه


آیگل/āy gul/
معنی : درخشان مانند ماه و زیبا مانند گل، گل ماه، ماه گل، گل زیبا چون ماه، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف


آیتا/āitā/
معنی : مانند ماه، دختر زیبا رو، ( آی = ماه، تا= نظیر، مانند، لنگه )، نظیر و مانند ماه، لنگه ی ماه، 


آلتین آی/āltināy/
معنی : ماه طلایی، ماه زرین، ( به مجاز ) زیبارو


سویل ای/sevilāy/
معنی : ماه دوست داشتنی


آیپارا/āy pārā/
معنی : پاره ای از ماه، مثل ماه زیبا و درخشان، ماه پاره، پاره ی ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ماه نو


الدوز/oldoz/
معنی : اولدوز، ستاره، ( = اولدوز )


آیفر/āy far/
معنی : شأن و شکوه ماه، عظمت ماه، ( به مجاز ) زیبا رو


آیسون/āy sovan/
معنی : دوستدار ماه


آیدان/āydān/
معنی : دختری مانند ماه، زیبا رو، مانند ماه، بانوی زیبا رو، دختری که چهره اش همچون ماه زیباست


تامای/tāmāy/
معنی : ماه کامل، ماه تمام


آیتین/āy tin/
معنی : گوشه و کنار ماه، زیبا رو، گوشه و لبه ی ماه، ( به مجاز ) پاره ماه


سلنا/selenā/
معنی : الهه ماه، خدای ماه، ( به مجاز ) ماه و دختر زیبارو، سولنا، مجازا ماه


آیشید/ayshid/
معنی : نور ماه


تایماه/taymah/
معنی : مانند ماه


تانای/tānāy/
معنی : ماه صبحگاهان، ماه شرح شفق، ماه سپیده دمان، ( ترکی )، ( اَعلام ) نام شهری در کلامسی در ایالت


فرینای/farinay/
معنی : ماه با شکوه


ماهلی/mahli/
معنی : صاحب ماه


مهسو/mah su/
معنی : روشنی ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مه = ماه، سو = روشنی، روشنایی )


نیل ای/nilāy/
معنی : ماه نیلی


یلدیز/yaldiz/
معنی : ستاره


 

ییلدیز/yildiz/
معنی : ستاره

اسم های کهکشانی برای دختر کردی

گلاویژ/gelāviž/
معنی : نام ستاره ای که در شب های تابستان نمایان می شود، ستاره سهیل،


سوما/sumā/
معنی : ماه، نور ماه، ( به مجاز ) زیبا، نهر آب، نهر آب و مجرای قنات، به علاوه نهر آب و مجرای قنات


روژا/ružā/
معنی : روزها و آفتاب، روزها، آفتاب، ن، ک، روجا، ( کردی ) به معنی روزها و آفتاب + ن ک روجا، ستاره


آیگین/āygin/
معنی : دارنده و همراه ماه، زیبا روی، ایل زیبا،


روژیا/ružiyā/
معنی : روز و روشنایی، ( روژ، ی میانجی، ا ( پسوند اسم ساز ) )، ( کردی ـ فارسی ) 


روژیار/ružyār/
معنی : آفتاب، خورشید، روزگار، ن، ک، روجیار، ( کردی ) روزگار + ن ک روجیار


جیهان/jayhān/
معنی : کیهان، جهان، گیتی، ( اَعلام ) نام دختر شاه جهان از سلسله ی تیمور لنگ که به تصوف و زیبایی مشهور بوده 


روژآوا/ružāvā/
معنی : غروب، غرب، ( = روژاوا، rožawā ) غروب


 

اسم های کهکشانی برای دختر لری

آساره/āsāre/
معنی : ستاره، ( لری، دزفولی ) ستاره


چیماه/chimah/
معنی : مانند ماه


اسم های کهکشانی برای دختر شمالی

اسم های کهکشانی برای دختر شمالی (گیلکی و مازندرانی)

سوما /sumā/
معنی : ماه، نور ماه، ( به مجاز ) زیبا، نهر آب، نهر آب و مجرای قنات، به علاوه نهر آب و مجرای قنات،


گیل ماه/gilmāh/
معنی : ترکیب دو اسم گیل و ماه ( نام طایفه ای و زیبارو )، ماهروی طایفه گیل، ( به مجاز ) زیبا رو


ماهتیسا/mahtisa/

معنی : ماه تنها، اسمی است مازندرانی، در گویش مازندران ماه تنها


 

برای دیدن نام‌های بیشتر به فهرست کامل اسم دختر با م شروع می‌شود مراجعه کنید. 

لطفا نظرات و پرسش‌های خود را درباره این مقاله با ما و دیگر مخاطبان ستاره به اشتراک بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید