تعبیر خواب حیوانات عجیب و غریب چیست؟

میدوم (واسط روحی)
چه خوبی دارد

سلام من خواب دیدم حیواناتنختلفی به من حمله مینند در خواباول خواب دیدم هنگام حملشون ایت الکرسی خودندم دیگه کاری به من نداشتند و دوبارهک خواب دیدم من هم صدای حیوان صدای خخدر اوردم و کاری بهمن نداشتند واومدم توصف نماز به همه گفتم و همه فرار کردند و دست منتو دهین یک داییناشور رفت که باز تلاش کردم و بیرون اوردم

سلام وقتتون بخیر.خواب دیدم سوار اتوبوس شدم که به شهری برم اما متوجه شدم مسیر متفاوته و از کسی پرسیدم اسم شهر ناشناخته ای رو گفت که من نمیشناختم.پیاده شدم و دیدم با دوستام رو صخره های بزرگی هستیم و اومدیم پایین و وارد شهری شدیم که تا حالا ندیده بودم.به نظر قدیمی و دور افتاده بود اما بعد که مردم رو دیدم متوجه شدم متمدن هستن و لباسهای مد روز پوشیدن و آهنگهای خارجی میخونن و آموزشگاههای مجهزی داره و از داخل آموزشگاه اومدم بیرون دیدم صدای قورباغه اومد از پشت سرم و یک چیزی شبیه قورباغه از تو جوی آب در اومد و بزرگ شد و شکل یک آدم سبز رنگ شد. میخواست به من حمله کنه و ترسیدم ولی مادرش اومد بردش.
و بعد خواب غول یا انسانهای خیلی خیلی بزرگ دیدم.

سلام وقتتون بخیر من خواب دیدم برادرم رفته یه ماشین از فردی بخره بعد از اینکه ماشین خریده یه جسد داخل ماشین پیدا کرده بود و من رفتم پیشش و اون جسد رو دیدم، روی پاها و دستهای جسد انگار بطورمنظمی چنگ خورده باشه و شکل های خاصی رو بدنش افتاده بود مثل شکلهای طلسم ، و برادرم میگفت اینکاره انسان نیست و موجودات ماورایی اون رو کشتن و زانو زده بود و گریه میکرد ک اون موجودات در اطرافه ما هستن و ما رو هم میکشن بعد حدود ۶ الی ۷ جانور عجیب غریب سیاه رنگ که دوتا پای سم مانند داشتن و هیکل و کله شون شبیه گاو وحشی بود ب برادرم حمله کردن و کشتنش و من شدیدا ترسیده بودم ضمن اینکه تو خواب حس میکردم اینها اجنه هستن چونکه باهم یجورایی نامفهوم حرف میزدن و جشن گرفتن و صدای پاشون مسدمدو من از دور یواشکی نگاهشون میکردم و محیط خابم خیلی رمزالود بود

سلام، من خواب دیدم دارم از دست یه عده ای توی یه شهر ناشناس فرار میکنم باور کنید به قدری قدرت دویدنن زیاد بود که با اینکه آون افراد ادمای قوی بودن سریع گمم کردن من حین فرار رسیدم به یه حالت روستایی بعد دیدم در خونه یکی یه حیوانی که تاحالا حتی تو فیلمای تخلیه ندیده بودم بود یه چیزی شبیه مار ولی دهها برابر بزرگتر از مار با یه سر خیلی خیلی بزرگ گرد با چشمانی بزرگ دماغ دهن، در کل حالت خزنده داشت بعد یه طناب بسته بودن گردند ک فرار نکن دیدم در یه خونه دیگه ام همچین حیوانی هست، بهم نگاه کرد خیلی عجیب غریب بود ولی نگاه مظلومی داشت با این وجود من تامل نکردم و از ترس فراز کردم

سلام ودرودمن خواب دیدم از پنجره خونمون چندتاحیوون اومدن تومثل اردک وموش وخرگوش وچندتادیگه بعدمابهشون غذادادیم بعدازپنجره رفتن بیرون بعدمن از پنجره رفتم دنبالشون دیدم همه جابرفه بعدیه عالمه حیوون اونجابودوپرنده مثل قو کلاغ اردک خرگوش سگ و…بعد من گفتم نبایددست بزنیم بهشون بعدبابام رفت یه قو رو گرفت من رفتم ازدستش کشیدمش بیرون گفتم ولش کن بعدخواهرم داشت یه بچه سگ رو ناز میکردوزندایی ام هم رفت یه حیوون روگرفت گفتم ولش کن بعدیهوبرف هاآب شدن همه چزز بهم ریخت منرفتم زندایی وخواهرم رو آوردم ک نجات بدم یه موجودسیاه پوش همراهم اومد انگارمیخواس کمک کنه نمیدونم ترسیدم

سلام وقتتون بخیر.
خواب دیدم که با خاله و دایی هام برای چند روز رفتیم خونه ی مادربزرگ و پدربزرگم بمونیم. رفتیم بیرون تا وسایل کیک درست کردن بخریم که یهو دیدیم وسط خیابون با صخره های نوک تیزی که ازش میزنه بیرون سوراخ میشه(سوراخ ها تو یه خط راست بودن) و موجودات ترسناکی از سوراخ ها بیرون میان… نوک صخره ها آدمارو زخمی میکرد و خونریزی میکردن و خونشون به داخل زمین هدایت میشد… اون موجودات عجیب غریبم گلوی آدمارو پاره میکردن و خونشونو به سمت سوراخ های روی زمین هدایت میکردن. همه این اتفاقا خیلی سریع افتاد و وقتی اون موجودات رفتن سوراخ هام بسته شدن. خلاصه ما خیلی ترسیده بودیم پس رفتیم خونه و دیدیم دوباره و دوباره این اتفاق حتی تو زمین خونه ها هم انجام میشه و این اتفاق فقط در رابطه با خیابونا نیست. حتی دشکی که شوهرخالم روش خوابیده بودو سوراخ کرده بود و ما چقد خوشحال بودیم که اتفاقی براش نیقتاده…بعد از چندبار تکرار این اتفاق متوجه شدیم ک هر نیم ساعت یکبار حمله میکنن و ما تو خونمون تو جاهای تاریک و گوشه ها قایم شده بودیم.و هروقت اون موجودات میومدن از جای کلید در نگاشون میکردیم تا اگه میخواستن بیان سمتمون از خودمون دفاع کنیم.
خیلیی خواب بدی بود فکرمو بدجور مشغول کرده
به نظرتون چه تعبیری میتونه داشته باشه؟

با سلام و وقت بخیر . شب گذشته در خواب دیدم که در حال باز گشت از جایی هستم. (جایی مثل اردو) بقیه رفته بودند ودوسه نفری مانده بودیم. در همان زمان با فردی که مسئول گروه بود تماس گرفتند که ما برویم سرود والفجر بخوانیم. من چون آماده شده بودم که برگردم راضی نبودم با اینکه میدانستم شاید فوایدی داشته باشد. به همین علت موضوع منتفی شد وما بیرون آمدیم.‌در مسیر تعدادی باغچه پشت هم بود وما از هرکدام می گذشتیم . در هر باغچه یک بوته کوچک گل رز مشکی بود که یکی دو گل رز درشت ومشکی وبراق وبسیار زیبا داشت. اما کف باغچه پر از حیواناتی مانند مارمولک وحشره و…. بود. من بدون آسیب رساندن به آن ها از کف باغچه ها به راحتی عبور می کردم.   از دیدن گل ها به وجد آمدم وگفتم فتبارک اله احسن الخالقین. حتی جانوران راهم به دیده نعمت خدا دیدم و گفتم شکر برای خدا که از هر چیزی زوج اون رو آفریده(آیه ی مربوط به اون رو خوندم به خودم و بقیه می گفتم چرا عده ای قدر نمیدونن ومتوجه عظمت خدا وآفریده هاش نیستند. تعبیر خوابم چه چیزی می تونه باشه؟ تشکر  

پسرم خواب دید که تو مدرسه هست و حیوان عجیبی مثل مار که بدن تیغی داره در یه گوشه مدرسه هست وپای دوستش به اون حیوان میخوره دوستش فکر میکنه اون دیگر زنده نیست اما پسرم بهش میگه اون خودش رو به موش مردگی زده ولی دوست پسرم به حرف پسرم گوش نمیده و اون حیوان خزنده عجیب رو بر میداره وحیون عجیب باتیغ های بدنش به دست دوست پسرم آسیب میرسونه پسرم به دوستش میگه دست به من نزن که ممکنه مریص بشم دوستش به حرفش گوش نمیده وکاری میکنه که پسرم دست دوستش رو گاز بگیره اینا میرن تو حیات وپسرم می میبینه که همون موجود توی، یه لوله هست لوله هم خشک بود بعد پسرم.رفت دید داره لثتش داره کم کم باد میکنه تا بعد از چند دقیقه لثش کلی با میکنه