تعبیر خواب معشوق و تعبیر خواب دیدن معشوق سابق

سلام وقتتون بخیر باشه

من خواب دیدم کسی که خیلی دوسش دارم رو که از طریق مجازی باهم اشنا شدیم رو برای دفعه اول همراه با مادر و خواهرش به خونه ما اومدن و اون فردی که من تصورشو میکردم اصلا نبودن حتی چهرشم یکی دیگه بود طرز صحبت کردن و صداشون همه و همه کاملا یک شخص دیگه بود و من کاملا متعجب شدم که چرا خودش نیومد نکنه یکی دیگرو بجای خودش فرستاده خواهر و مادرشم لحجه داشتن و برام خیلی عجیب بود چیزی که من از کسی که دوسش دارم توی ذهنم ساخته بودم با واقعیت اصلیش ، ولی بازم توی خوابم برام مبهم بود و باید می‌فهمیدم که چرا خودش نیست چون من به اون آدم هیچ حسی نداشتم چون هم یکی دیگه شده بود از همه لحاظ و هم خونوادش به سطح ما نمیخوردن ، دقیقا برخلاف چیزی که به من گفته بود که تصوراتی ازش درذهن بسازم برای همین تصمیم گرفتم در خوابم که یک رمان از عشق واقعیم بنویسم رمانی که شاید کسی که باتمام وجودم عاشقش بودم اونی که من فکر میکردم نیست اما من هنوز عاشق اونی هستم که فکر میکردم خودشه و واقعیت داره .

سلام وقت بخیر

من خواب دیدم توی یک جنگ هستیم…ولی خبری از افراد غریبه نبود…یکی دوتا خیمه مانند بودن که ما داخلشون بودیم و افراد نزدیکم در واقعیت، هم بودن و دشمن ها همشون سیاه پوش حتی صورتشون هم پوشیده از یه چیز سیاه بود…یک دفعه بهمون حمله ور شدن و از جلوی ما مستقیم رفتن پشت سرمون(خیمه ها فقط سقف داشتن) یکیشون از پشت سر به من شلیک کرد…و دقیقا روی کتف سپت چپم خورد….کمی بالاتر از قلب

توی خواب درد زیاااادی رو تحمل میکردم…خونی رو نمیدیدم….و مامانم که حضور داشت و ابدا ناراحت نبود و همه‌ش میگفت خب به آرزوش رسید، شهید میشه….و اما برای پانسمان هم به کمک خواستگارم و خانواده‌ش و مامانم که توی جنگ بودن(از افراد خیلی نزدیک من هستن توی واقعیت) رفتیم که مغازه پیدا کنیم برای وسایل پانسمان…توی یک سوپری دوتا از عموهام رو دیدم و همونجا باند خریدم و عموم تیر رو که به شکل یک واشر بود برام در اورد و پانسمان کرد….و من وااااقعا درد زیادی توی خواب احساس میکردم

پ.ن:حدود ۱هفته میشد که با پدرم بحث داشتیم و قهر بودیم و با وجود همه‌ی نزدیکانم توی این خواب پدرم حضور نداشت…و شنیدم تیر خوردن یعنی داشتن دشمن….میشه راهنمایی کنید

پیشاپیش ممنونم

سلام وقتتون به خیر

من نزدیکای صبح خواب پسریو که قبلا عاشق هم بودیم رو دیدم (هرازگاهی میاد خوابم بیشتر وقتا هم اصلا بهش فکر نمیکنم)اینطور که مراسم مادر بزرگم اومده بود که تو خونه ی ما بود ک در واقعیت هم دوماه پیش فوت شده..اصلا حرفی هم نمیزد بعد دیدم مهمونا چن نفرشون تو مراسم خابیدن که اینم خابیده بود خیلی از مهمونا هم لباس مشکی تنشون نبود من و اون هم همینطور..منم هی به دختر خالم و ابجیم ک میشناختنش نشونش میدادم میگفتم ببینین اومده اونا هم میگفتن اره دیدیم..تعبیرش چی میتونه باشه همیشه هم وقتی میاد خوابم حرف نمیزنه اصلا ..الان هر دو مجردیم

من با شخص x در دنیای واقعی رابطه دارم و قرار ازدواج گذاشته ایم اما دیشب یکم بحث و گفتگو درباره ظاهرش داشتیم ک من گفتم ظاهر برای من مهم است خواب دیدم ک با دوست او در خواب رابطه دارم و از من میخواهد ک برهنه شویم اما وقتی بدنش را میبینم مثل بدن پیرزن هاست و خودش را بروی من می اندازد و ادعا میکند ک باکره است… چه معنایی دارد؟

سلام خواب عجیبی دیدم

خواب دیدم من که کسی که خیلی دوسش دارم در واقعیت بخاطر اشتباهاتی که کرده و عشق منو زمانی سرسری گرفته خیلی پشیمونه و من اینو فهمیدم و سعی کردم که حواسمو به چیزهای دیگه ای بدم که تا یادم بره اما با هر اتفاقی یاد خاطراتش میوفتادم حتی اینقدر این خاطرات برام یاداوریش و درعین حال دوری و فراقش سخت بود که من دلتنگش شدم و باخودم گفتم من یه زمانی وحشتناک و با تمام وجود و حسم عاشقش بودم حتی الآنم بدون اون نمیتونم پس باید حتی واسه آخرین بار هم که شده ببینمش دیدمش و اولش انکار کرد انکار اتفاقی نیوفتاده و منو دقیق نمی‌شناسه ولی بعد قلب مهربونش واقعیتشو نشون داد چون اون بی احساس ترین فرد روی زمین نیست و ما همو بغل کردیم شاید برای آخرین بار و من اینو نمی‌دونستم ولی قبلش بهم الهام شده بود انکار یک استرس عجیب و بدی داشتم که میدونستم قراره آخرین بار باشه رفتارهای بچه گونه و دوست داشتنی خودش که هیچکسی نداشت و مختص خودش بود رو داشت سرش توی کار خودش بود سربه زیر بود پ منو خیلی دوست داشت و برای بدست آوردن من تلاش میکرد تا اینکه همو دیدیم در یک پارک ویا جنگل سبز یادم نیس دقیقا و همو بغل کردیم و منم گفتم دوست دارم ابر من اونم گفت منم دوست دارم دمپایی ابری من و خیلی حس خوبی داشتم خیلی خیلی وبعد یهو از خواب بیدار شدم

تعبیرش چیه ممنون میشم بفرمایید .

سلام من دیشب خواب می دیدم کسی که دوستش دارم حالش خیلی بده و می گن مدام دل درد داره و نمی تونه

تکون بخوره برای همین با مادرم و مادرش رفتیم دکتر و براش دارو گرفتیم اما فردا صبحش بهمون خبر دادن که فوت کرده هممون خیلی ناراحت شدیم و پدر و مادرم کلی براش گریه کردند من هم حالم خیلی بد بود اما جلوی بقیه گریه نمی کردم که بفهمم دوستش داشتم ولی وقتی تنها بودم اشک چشمام بند نمی اومد بعد هم گفتند یکی دو تا ویلا داشته که خیلی براش هزینه کرده بوده و برای تفریح اون جا می رفته اما چون شریک داشته ممکنه سهمش رو برای خودشون بردارند و قرار بود پدر و مادرم بهشون کمک کنند تا سهمش رو بگیرند. تعبیرش چیه؟

با سلام و خسته نباشید

مدتی میشه که سعی دارم کسی رو که بهش علاقه داشتم رو فراموش کنم و باور دارم که اصلا برای هم مناسب نیستیم.

اما چند شب پیش خوابش رو دیدم که من رو میبینه و نزدیکم میشه و وقتی بهم رسید یک پسر بچه ی حدودا 7 ساله بود (در بچگی صمیمی بودیم اما الان هیچ ارتباطی نداریم) بعد دست من رو گرفت و من سعی می کردم مواظبش باشم و بهش غذا بدم.

حدودا یک ما قبل از این خواب هم دیده بودمش که نزدیک میشه و بدون توجه به اطراف موهای منو نوازش می کنه یا برام غذا میپزه و از خاطرات بچگیمون تعریف می کنه

*پارسال به صورت ناشناس مطمئن شدم که به شخص دیگه ای علاقه داره اما به ظاهر شکست عشقی خورده و نا امیده

سلام و خسته نباشین، دیشب خواب دیدم که شماره کسی که دوسش داشتمو پیدا کردم و با یک شماره ی دیگه بهش پیام دادم، اما اون، فورا فهمید که منم حتی بدون اینکه بهش پیام خاصی بدم و…ظاهرا خوشحال هم بود که بهش میخواستم پیام بدم حالا نمیدونم. اگه مهمه تعبیرش کنین ممنون میشم♡

سلام من خواب دیدم با عشق سابقم پیام بازی میکردم اونم ازدواجمو بهم تبریک گفت منم پیامش دادم اما هنوز دلم پیشته (اخه من ازدواج کردم اما دلم پیش عشق سابقمه)

لطفا زود جوابشوبگید

سلام خسته نباشید

خب گفته بودید به من که از قسمت انگار یک استرس به بعد براتون جداگانه دوباره توی پیام جدید توضیح بدم .

خب من یک استرس شدید و عجیب و بدی داشتم چون احساس میکردم قراره واسه آخرین بار باهاش باشم حالا چه حضوری چه مجازی فرقی نمیکنه فقط حس ششمم میگفت انگار این آخرین دیدار خواهد بود و من نتونستم این فرصت رو از دست بدم برای همین رفتم که تا حداقل برای آخرین بار ببینمش او برای داشتن من خیلی تلاش کرد و منو خیلی زیاد دوست داشت حتی بعد از یک مدت تازه قدر منو متوجه شده بود که چه عشق و احساس واقعی بدون هیچ دروغ یا خواسته و توقعی خودشو واسه خودش دوست داشتم دوسش داشتم واسه همینی که هست واسه شخص خودش و بعدها تازه متوجه عمق قضیه شده بود چون قبلاً همه چیو سرسری می‌گرفت و منم سعی کردم سرمو با چیزای دیگه گرم کنم تا یادم بره اما اونقدر دلتنگش شدم چون یاد خاطراتمون افتادم یاد بچه بازیاش که فقط و فقط مختص خودش هست اینکه سربه زیره اینکه سرش به کار خودشه دلم برای وجودش و حس ناب درونیش تنگ شد و رفتم که ببینمش در یک جنگل یا پارک سرسبز و بعد هم دیگر رو بغل کردیم خیلییی خیلیی حس خوبی داشتم و این حس از دوست داشتن واقعی بود و کاملا پاک و ناب بود اونم مشخص بود منو خیلی دوست داره وقتی همو بغل کردیم من بهش گفتم دوست دارم ابر من اونم بهم گفت منم دوست دارم دمپایی ابری من ، بعد توی خواب خندم گرفته بود که از خواب بیدار شدم ،

تعبیرش چی هست ممنون میشم تفسیر کنید جناب ، متشکر و سپاسگزارم هستم.