تعبیر خواب پادشاه؛ دیدن پادشاه در خواب چه تعبیری دارد؟

سلام خسته نباشید
خوابی دیدم با نخست وزیری یکی از کشورهای اسلامی صحبت می کنم. طرف خیلی خوش کلام و خوش رفتار بود. بعد یکی از اعضای خانواده ام در آنجا پیدا شد و من با او بیرون آمدم. به اعضای خانواده ام عصبانی بودم چون یک جورایی صحبت ما را قطع کرد.
ممنون و سپاسگزارم

سلام وقت بخیر. من خواب دیدم که در خواب پادشاه بزرگی شدم که بسیار غنی و داراست و افراد زیادی به من خدمت میکردن. جواهرات بسیار زیادی دیدم. ضمن اینکه فردی رو که هردومان همدیگر را دوست داریم را هم به اتاق جواهرات و لباس ها خواستم بیاید که امد. در اتاق مشغول معاشقه شدیم، بعد از آن تصمیم این بود که به حمام بروم. حمام خیلی بزرگی بود که تمام آن با فرش های دستباف سرخ پر شده بود. و از کل سقف حمام به طور قطره ای و فراوان آب زلالی ریخته میشد. در حمام هم چند نفر بودن که به من خدمت میکردن.

سلام.
من خواب دیدم که در قصری که پر از الماس است میگردم خیلی کنجکاو بودم که اینجا کجاست و همینطور وقتی از پله ها به پایین میرفتم محمد رضا شاه را دیدم که به من نگاه میکرد و من سعی میکردم از ان قصر فرار کنم برایم تعجب اور بود که در انجا چکار میکنم ولی درباریان من را به یک اتاق در قصر بردند و اجازه خروج از قصر را به من ندادند

سلام
خواب دیدم که یکی از اقوام خبر مرگ رهبر انقلاب رو به من دادند و من هیچ عکس العملی نشون ندادم .

سلام و تشکر از سایت خوب شما. مادر من دیشب خواب دیده به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده و خانم ها خیلی اومدن به استقبالش اما مادرم با خودش میگه اخه من که سواد ریاست جمهوری ندارم و از ریاست جمهوری کناره گیری میکنه و میسپره به یه آقایی که در واقعیت آشنامون هست و کلا بیسواده. وقتی مادرم کناره گیری میکنه پدرم عصبانی میشه و میخواسته دست روش بلند کنه مادرم میگه خب من سواد ریاست جمهوری نداشتم پدرم میگه نه که آقای فلانی که بهش واگذار کردی سواد داره. بعد مادرم تو دلش میگه اگه رئیس جمهور میشدم چقدر پولدار میشدیم اما باز دوباره با خودش میگه نه با این سواد کم من از پس همچین مسئولیت بزرگی بر نمیومدم

باسلام و خسته نباشید.
خواب دیدم دریک مراسم سان دیدن درکنار ملکه انگلیس و شوهرشان هستم.درآنجا یک سند که رنگ جلدش زرد بود و در بین پارچه زرینی قرار داده شده بود توجهم را جلب کرد وچشمم را گرفت.در همان حین ملکه انگلیس کشته شد و شوهرش به اسارت گرفته شد.من سند و پارچه را یواشکی برداشتم و وانمود میکردم که این سند مربوط به خودم هست و آنرا به دست پدرم سپردم.میخواستند شوهر ملکه را دار بزنند ولی ما نگذاشتیم.در همین حال پسرعمه ام که نظامی هست با لباس شخصی آمد و شوهر ملکه را با خود برد و بهم گفت سالها منتظر این لحظه بوده که شوهر ملکه رو بازجویی کنه.
ممنون میشم برام تعبیر کنید.

خواب دیدم رهبر ضعیف و نحیف شده و من در کنارش نشستم و ازش حفاظت میکنم. یه خفاش سیاه بهشون حمله کرد و من حائلشان شدم تا به ایشان آسیبی نرسد خفاش روی انگشتم نشست و من سعی در دور کردنش داشتم و به سختی از انگشتم جدا شد و پرواز کرد و دور شد

درود، خواب شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی رو دیدم انگار ایشون از جای اومده بودن ، بهشون میگفتم شما ب شهره آغداشلو گفتی آرزو داری ایران پیشرفت کنه و اینجور حرفای من عاشق ایشون بودم و با ذوق میگفتم ک میدونم عاشق ایران و آرزوی آبادی ایران داری خیلی خوشحال بودم کنار ایشون بودم

سلام
من دیشب خواب پادشاه سابق ایران دیدم دیدم که داره از یک موزه دیدن میکنه و از یک دریچه ای که کف زمین موزه است وارد میشه و از قسمت های مختلف موزه دیدن میکنه شاه لباس نظامی سفید پوشیده بود و کلاه نظامی داشت که وسط بازدیدش از موزه کلاه نظامیشو عوض میکنه و یک کلاه نظامی جدید میزاره.منم خودمو به صورت فیزیکی نمیبینم فقط خواب مینم
ممنون زحماتتون
به نظرتون چه تعبیری داره

سلام. من خواب دیدم که رفتم به دیدار اقای خمینی فکر کنم تو دفتر یا محل کارش بودم یه اتاق طور بود سرسنگین و جدی بود باهاش که صحبت میکردم واضح جواب نمیداد شاید اصلا جوابمو نمیداد دوبار باهاش صحبت کردم حالتش اینطور بود بعد یکی از دوستان محل کارم که سن بالایی دوره و دو سه نفر دیگه فکر کنم بودن پشت در من با اقای خمینی که صحبت میکردم اون ربتار و حالتشون که گفتم سرسنگین هست و جالب نیس به دوستم گفتم که درست جواب نمیده یه همچن چیزی گفتم که دوستم و اون دو نس نفر دیگه گفتن عه نگو مردم یا گفت مردم به همچن چیزی بود بعد فکر کنم دقیق یادم نیس که اون دو سه نفر دیگه صحبت میکردن زمزمه داشتن فکر کنم رو مخ بود صداشون دقیق نمیدونم، این قسمتو زیاد یادم نیس حس میکنم با دوستا قرار بود برم جایی فکر کنم امامزاده بود نمیدونم بعد محیطشم حالت کوه بود فک کنم دقیق یادم نیس داشتم میرفتم که یهو یادم افتاد که جنب هستم خوب نیس برم و منصرف شدم گفتم نمیام این خوابم نمیدونم جدا بود یا به خوابی که دیدم وصل بود ربط داشت اما از پیش اقای خمینی که اومدم بیرون داشتم برمیگشتم محیطش شبیه همون حالت کوه طور بود که با دوستا میخواستم برم که موقع برگست تو اون راه کوه طور حالت پله داشت یه تابلویی دیدم زده بود جمهوری تعبیر این خواب چیست؟