تعبیر خواب تصادف ماشین

سلام و خسته نباشید من خواب دیدم ماشین پدرم که برادرم رانندگی میکرد و من و مادرم داخل ماشین بودیم یکدفعه برادرم ماشین رو همون طور روشن ول کرد و پیاده شد به مغازه برود مادرم به من گفت زود بیا ماشین و بکش کنار و من با خودم میگفتم خیلی وقته رانندگی نکردم اخه و میخواستم که ماشین و بکشم کنار و توقف کنم اشتباهی دیر ترمز گرفتم و تصادف کردیم و به ماشین جلویی که پارک شده بود برخورد کردم و بعد اون هی نگران بودم پدرم قراره چطور هزینه رو بده نکنه خرج تعمیرش بالا باشه و هی ازاین و اون میپرسیدم ببینم چقدر میشه تعمیرش ممنون میشم تعبیر کنید

سلام
خواب دیدم داشتم از کلاس برمیگشتم همراه با مادرم بودم یهو تصادف کردیم من پشت سرم درد میکرد و مادرم جلوی سرش اما هیچ خونریزی نبود ، مادرم همچنان داشت به رانندگی ادامه میداد با کلی خواهش ازش خواست دیگه بمونه یجا که زنگ بزنیم به امپولانس
وایسادیم چند نفر اومدن کنارمون ی نفر ماشینو برد بعد من داد زدم الان ماشین سقوط میکنه میره تو دره اما یادم نیست چی شد
بعد من و مادرم پیاده داشتیم که برسیم به ی بیمارستانی جایی از ی قبرستون گذشتیم مردم با تعجب مارو نگاه میکردن ، از قبرستون که گذشتیم رفتیم خونه ی پدر بزرگم و اونجا کسی باخبر نبود از تصادف ما یهو گفتم مامان نکنه وسایلمونو برده باشن بیا بریم سراغ ماشین و…
اول خواستیم با ماشین پدر بزرگم بریم سراغ وسایل بعد پشیمون شدیم با موتور رفتیم
وقتی رسیدین به قبرستون گوشی ی نفر از اونایی که درخواست کمک کرده بودیم و دیدم چتاشو خوندم که یه نفر گفته بود بریم کمکشون یکی دیگه گفته بود فکر کنم فوت شدن خدا بیامرزشون یکیم گفته بود فکر کنم سه تا دختر و سه تا پسر بودن. دیگه ادامه چتا رو نخوندم
یهو دیدم دورم پر از عکسای خانوادگیمونه
به مامانم گفتم بیا اینجا رو ببین و خب دیگه بقیه خواب یادم نیست

سلام. پدرم خواب دیده که همراه خواهر و مادرم سوار مینی بوس بودند و داشتند جایی میرفتند و من کنار مینی بوس همراه آنها با دوچرخه میامدم. یک یهو من تعادلم رو از دست میدم و نردیک بوده که تصادف کنم ولی بعد از چند لحظه خودم رو به سختی جمع میکنم و به مسیر ادامه میدم. تعبیرش چیه؟

سلام وقتتون به خیر. حدود ساعت ۹ صبح خواب دیدم که تو جاده با برادرم و مادرمو همسرمو دخترم سوار ماشینیم برادرم رانندس اما ماشین واقعی خودش تو بیداری نیست. یه جای جاده رو به خاطر سیمان کردن کامل بستن و همه ماشینارو نگه داشتن.منو دخترم پیاده شدیم. سیمان که خشک شد دخترمو سوار کردم اما چون ماشینا بوق میزدن خودم سوار نشدم که برادرم بره کنار سوار شم. برادرم با سرعت رفت که بره کنار چپ کرد شوهرمو برادرم سالم بودن کامل شوهرم دخترمو بغل کرد آورد بیرون که از دور انگار بی حال بود.دویدم سمتشون بیدار شدم.

سلام من خواب دیدم که با خانواده ام (پدرم در خواب حضور نداشت) در شب در جاده حرکت میکردیم و اشخاص غریبه ای هم در حال تعقیب کردن ما بودن سرعتمونم بالا بود جاده هم خلوت و تاریک بود ک ناگهان کنترل ماشین از دست مامانم خارج شد و ما در داخل دره افتادیم و خانواده ام با اینکه حتی آسیبی ندیده بودن اما حرکت نمیکردن و وقتی تو خواب نبضشونو گرفتم نمیزد!لطفا میشه این خوابو تعبیر کنید