تعبیر خواب گربه سیاه – دیدن گربه سیاه در خواب چه تعبیری دارد؟

سلام من خواب دیدم یه گربه سیاه رو تو آغوشم گرفتم و نوازشش میکنم حتی مثل یه کودک تو بغلم گرفته بودمش و راه میرفتم و خیلی آروم بود و حس خوبی میداد دقیقا مثل یه بچه بود معنیش چیه؟

سلام وقت بخیر
خواب دیدم تو مجلس خیراتبرای بابام تو خونه داییم بودم،پدر برزرگم(فوت شدن)به من گفت تو هم برای بابات خیرات بده،بعد این من رفتم سرویس بهداشتی از تو پنجره یه گربه سیاه داشت نگام میکرد من با شلنگ روش اب ریختم اونم رفت بعد من رفتم سراغ دیگ های برنج خیرات.

سلام
من خواب دیدم که یک گروپ شش دانه گربه های سیاه از صحن حویلی وارد خانه ما میشوند و من با بردار و خواهرم خیلی فریاد کشیده و بابایی مان را صدا میزنیم بابا برگشته و هیچ عکس العمل نشان نمی‌دهد و اجاره میدهد گربه ها آنجا بمانند
در تعبیر لطفاً کمک کننیند

سلام من خواب دیدم در خانه ما مهمان امده و دایی پدرم هست و من در اتاق بودم و برای سلام کردن نرفتم دیدنشان و در اتاق باز بود پسر خالم که نامزد داره از روبروی اتاق گفت بیا گفتم نه و اتاق یه در به حیاط داشت واز اونجا وارد حیاط شدم و اونجا پر از حیوون بود اردک ۳تا که از قبل داشتیم به علاوه خروس و جوجه و سگ قهوه ای یا زردو گربه مشکی که هردو بچه بودند و من از برادر کوچک ترم که ۱۱سالشه پرسیدم اینارو کی اورده گفت بابا اورده .تا اخر حیاط برای دیدن سگ رفتم و موقع برگشتن کمی تزسیده بودم و دیدم توله سگه دنبالم داره میاد منم دویدم و اونم دوید و من خوردم زمین و نمیتونستم بلند شم برای همین خودم رو غلت میدادم و داد میزدم و تا کسی به کمکم بیاد سگ فقط تونست لباسم رو از پشت پاره کنه و نتونست گاز بگیره و فقط دندوناش به بدنم خورد ولی مطمین نیستم که خون دیدم یا نه چون شک دارم و یادم نمیاد کی کمکم کرد پدرم و با خواهر و برادرم ولی جالب تر این بود که من و پسر خالم اصلابا هم گرم نیستیم و به کار های هم کاری نداریم ولی در خواب با من حرف زد…

سلام من خواب دیدم که بیرون از خونه کنار جاده یه مار کبرای قوه ای و بزرگ ایستاده تقریبا نیم متر بود منم یواش پشت گردنش رو گرفتم و از زمین بلندش کردم و اون سعی میکرد که انگشت اشاره منو نیش بزنه مار همش تو دستم تکون میخوردومنم از حالت پولکیش چندشم شدوپرتش کردم یه طرف اما ماره بزرگتر شد وبهم حمله کرد منم یه چیز شبیه قیچی دستم بود دو دم داشت اما از قیچی بزرگ تر بود میخواستم مار رو بگیرم اما نمیشد با اون وسیله زدم تو کمر ماراونم بدتراومدسمتم که نیشم بزنه منم عقب عقب داشتم فرار میکردم و باهاش میجنگیدم که یه دفه زدمش که هم سرش قطع شد هم بدنش به دو نیم تبدیل شد سر مار و نیمه کوچیکتربدنش بازم باهام میجنگیدن که رسیدم سر یه پل بالای یه رودخونه که هم سرمار و هم نیمه بدنش و انقد زدم که مُرد و صورتمم خونی شده بود و پاکش کردم توی خواب حتی قطعه کوچیک سر ماره هم باهام میجنگید
ببخشید طولانی شد واقعا خیلی ترسیدم از این خواب لطفا تعبیرش رو برام بگین