تعبیر خواب فرار کردن چیست؟

سلام و احترامات
من خواب دیدم که از یک دخترک میگروزم چون او دخترک مره اشتباه گرفته فکر میکند که من پدرش هستم و من برش میگم که پدرت نیستم از پیشش میگروزم خیلی از پشتم میدود تا در قشمت مادرش قایم میگیریش برش میگه که او پدرت نیست.

درود
من خواب دیدم که مادرم من رو جایی برده مثل کمپ پناهندگی و اونجا انگار همه چیز خوب بود ولی من با مادرم دعوا کردم که چرا منو اینجا اوردی من خونه خودمو دوست داشتم و راحت بودم و ارامش داشتم و یه تو گوشی بهش زدم. بعدش با کلی ایرانی که اونجا بود دعوام شده و کلی ادم افتادن دنبالم میخواستن منو بکشن ولی من فرار کردم و احساس خوبی داشتم که از دستشون فرار کردم چونکه چوب داشتن و چاقو. در حین فرار اول یه دوچرخه سوار شدم بعدش یه ماشین گیرم امد و دور شدم تا بنزین تمام کرد

سلام من چند بار خواب دیدم که دارم فرار میکنم همیشه هم از دست دزد یا یک گروه آدم کش فرار میکنم گاهی اوقات در خواب با آنها مبارزه میکنم . اما این بار در خواب با آدم کشی مبارزه کردم که با چاقو و تیغ و… من رو زخمی می‌کرد و من زدمش و با خواهرم از آنجا فرار کردیم موقع فرار دستام رو که نگاه میکردم همه کبود و خونی بودن. بازهم اون آدم کش دنبالم اومد

سلام من الان ۳ یا ۴ شب که خواب فرار می بینم خواب می بینم من و کل خواندم از دست کسی فرار می کنیم یک آدم خلافکار که کلی دار و دسته وحشی و خیلی خطرناک داره که به دنبال ما میان و خیلی قشنگ و واضح در خواب می بینم که من و خانوادم تمام وسایلمون رو جمع می کنیم و به وضوح وسایلی که برمیدارم رو میبینم و هی در خواب به خانوادم( میگم زود باشید وسایل رو جمع کنید الان میرسن الان میان دنبالمون و انقدر که شلوغ میکنم و داد و بیداد پدرم عصبانی میشه و میگه باشه داریم جمع می کنیم انقدر دادن نزن می شنون) و با ماشین فر

سلام من چندبار خواب میبینم که از دست کسی فرار میکنم و همشون دزد هستن یکبار میخواستن خودمو بدزدن یکبار وسایلمو هربار هم تو خواب زنگ میزنم به پدر یا مادرم و میگم که زنگ بزنید به پلیس من لوکیشن گوشیم روشنه و بعد از خواب بیدار میشم
خیلی ذهنمو درگیر کرده

خواب دیدم چون نمره کامل نگرفته بودم تو اون امتحان و زود برگرو ازم گرفتن شدید گریه میکردم. بعدش دیگه بی خیالش شدم. یه سالن خیلی بزرگ بود که یه پنجره سرتاسری داشت که نور افتاب میخورد بهش و نور خورشید معلوم بود. موزیک گوش دادم و رقصیدم. بعدش که خواستم از اون سالن برم(تو اون سالن یک سری جوون مثه خودم بودن. پسر و دختر) یه پسره منو زیاد نگاه میکرد. از بقیه که انگار اشنا بودن خدافظی کردم و فرار کردم از پسره. پسره افتاد دنبالم و صدام میزد تا اینکه یه جا خلوت پیدا کرد. ینی یه جا رفتم که اتفاقی خلوت بود. بدنمو لمس کردم و برگشتم روبه روش. یه پسر نسبتا قدبلند و هم سن و سال خودم با تیشرت سفید بود و خوش قیافه هم بود. دستمو انداختم دوره گردنش و همو بوسیدیم که یک هو وسط کار مادربزرگ و پدربزرگم رسیدن.

سلام وقت بخیر..من چندباری خواب دیدم که بخاطر یه علت مشابه دارم از افرادی که متوجه یا مشکوک به این موضوع هستن فرار میکنم…چه تعبیری میتونه داشته باشه؟