تعبیر خواب ضریح و دیدن آن در خواب به چه معنایی است؟

در اون زیارتگاه یا ب اصطلاح اقامتگاه هر شخص کمد لباسی داشت(کمد لباس مسافران) وقتی من در کمدم رو باز کردم ک شالم رو بردارم بین شال سبز و زرد پسر جوانی ک اونجا بود پیشنهاد شال سبز رو داد..من هم برداشتمو از پله ها ک خواستم بالا برم انگار از زانو ب پایین نیمه فلج شده بودم کفشامو دراوردم و بعد اون پسر کمکم کرد ک از پله ها بالا برم

با سلام

خواب دیدم ک خونه عمه ام هستم و حضرت عباس در تونه رو میزنه با لباسی ک توی تعذیه ها هست در رو باز کردم و ی لیوان اب بهش دادم و داخل خونه امدن بعد ی عده کیاتی ک لباسشون مثل کسانی ک توی تعذیه دشمن امام هستن میپوشن تنشون بود ک دنبال حضرت عباس میگشتن منم واسه اسنکه شک نکن بهشون کفتم از طرفدارای شمام و ب خونه عموم هم ک نزدیک بود رفتم و بهشون گفتم شما هم بگید دشمن امام هستید

در واقعیت هم دختری 12ساله هستم ک پدرم رو از دست دادم

ممنونم از تعبیرتون

سلام.خسته نباشید.دیشب خواب دیدم که من و مادرم در خانه مان بودیم و درحالیکه گریه میکردم به مادرم گفتم مامان بیا ببین تو کابینت آشپزخونه قبر امام رضاست،بیا ببین! اما مادرم اصلا اعتنایی نکرد، تندخویی کرد و نیامد.

درواقع عینا مقبره حضرت در کابینت ما بود و روش هم نام حضرت نوشته شده بود.درضمن من دیروز مدارکم را برای خادم شدن حضرت ارسال کرده بودم که خواب را دیدم.

بنظر شما تعبیرخواب من بد است؟

سلام من یک شب خبر خیلی بدی شنیدم که همه ی زحمتایی که کشیده بودم به باد رفت مخصوصا به خاطر بی عدالتی اون شب حالتی بهم دست داد که تاحالا تجربش نکرده بودم انگار روی هوا راه میرفتم و تو خلسه بودم و قلبم خیلی سنگین بود میخواستم گریه کنم که سبک بشم ولی نمیتونستم یه حسی بهم میگفت اگر امشب بخوابم دیگه بلند نمیشم خلاصه مادرم همون شب خواب دید که منو خواهرم و خودش رفتیم حرم امام رضا داریم به گمبد نگاه میکنیم مادرم به امام میگه چیکار کنم حالشون خیلی بده امام میگه بهشون بگو بیان سرد اب (ضریح پایینیه که همیشه خلوته و ماهم همیشه میریم اونجا) میگه بگو توصل کنن و صبر بخوان میخوام بدونم این دقیقا یعنی چی این صبر کردنه اگر فقط صبره نمیتونه کمک زیادی بهم بکنه که میخواسته چیز خاصی بگه یا فقط میخواسته ارومم کنه؟

و اینم بگم که مادرم دلش خیلی پاکه خواباش همیشه عین حقیقته مثلا اگر یه وقتی بخوام پامو کج بذارم دقیقا یه خواب میبینه که باعث میشه بهم هشدار بده

با سلام،من چند وقتی هست که برای ازدواجم به حضرت عباس متوسل شدم و دقیقا بعد از هر توسلی که به ایشون داشتم برای من خاستگار فرستادن اما به هر دلیلی خانواده یا من قبول نکردیم،و الان مدتی هست که به یه آقا پسری علاقمند شدم و واقعا خیلی ذهنمو درگیر کرده دیشب خواب دیدم با دختر خالم رفتیم کربلا،اول هم رفتیم جلوی ضریح حضرت عباس(ع)من به دختر خالم گفتم من همیشه میخواستم وقتی بیام کربلا اول برم امام حسین(ع)رو زیارت کنم،همیشه هم پیش خودم میگفتم اگه برم کربلا اول میرم زیارت امام حسین(ع)معتقد بودم که خود حضرت ابوالفضل(ع) هم این طوری دوست دارن ولی خب دختر خالم گفت که دیگه نمیشه ما از این طرف اومدیم باید دوباره دور بزنی و … خلاصه اول رفتیم زیارت حضرت عباس(ع)من وقتی داخل شدم با خوش حالی زیاد بهشون سلام کردم بعد که از زیارت اومدم بیرون به دختر خالم گفتم خیلی دوست داشتم حضرت علی(ع) رو هم زیارت میکردیم دختر خالم گفتم منم همین طور انشاالله بعداز کربلا میریم نجف.بعد هم رفتیم حرم امام حسین(ع)و…البته اینو هم بگم من و دختر خالم هر دو پشت کنکوری هستیم و چند ماه دیگه کنکور داریم و راستش خیلی نگرانیم بابت نتیجه….و جالب تر این که دختر خالمم چند وقت پیش خواب دیده رفته زیارت حضرت ابئالفضل(ع).ممنون میشم منو راهنمایی کنید.سپاس

سلام من با نامزدم قرار ازدواجمون و بهم زدم خواب دیدم باهم رفتیم ی زیارتگاه ک شلوغه نامزدم ناهار خریده بود باهم تو امام زاده بخوریم من چندتا آشنا دیدم تو امام زاده زدم بیرون چنددقیقه بهت اونم زد بیرون تقریبا اکثر آشناها منو دیدم اونجا نامزدم به شدت از من عصبانی بود اومد غذا هارو ریخت سلط اشغال با منم کلی دعوا بعد هوا تاریک شد لطفاً برام تعبیر کنید ممنون میشم

سلام خسته نباشین من صبح ساعت10 اینا بود خواب دیدم رفتم ب امامزاده ای که نزدیکمونه تو واقعیت هم حدود سه سالی است که نرفتم اونجا شایدم بیشتر همش هم ته دلم بود که یه روز برم اونجا بعد که خوابیدم تو خواب دیدم رفتم اونجا اولش خم شدم بهشون احترام گذاشتم اونجا دیدم جلو ضریح یه پارچه سبز کشیدن که فک کردم بخاطر کروناست بعد از خادم اونجا اجازه گرفتم و پارچه رو کنار کشیدم و تا جایی که یادمه فک کنم گفتن ب خاطر کرونا ب ضریح دست نزنین دیگه یادم نیس که دست زدم یا نزدم مطمعن نیستم بعد منم از اون پارچه سبزایی که کوچولوان ب دستا میبندن از اونا ب ضریح بستم و گره زدم که حاجتمو بگیرم تو اون ابعاد ضریحی که ب طرف من بود همون طرفی که من پارجه رو کشیده بودم کنار فقط یه پارچه سبز بود که اونم ماله من بودو بسته بودم بعده بستنم یه جورایی حس میکردم اون پارچه اونجا برق میزد. و با گریه داشتم از ته دلم دعا میکردم و تویه ضریح هم پول انداختمو اومدم نشستم کنارو نگاش میکردمو گریه میکردم و کسایی که اونجا بودن ازم پرسیدن که چرا داری گریه میکنی منم بهشون گفتم با اینکه من نزدیک این امامزادم اما چن سالی میشد که نیومده بودم و همش هم دلتنگشون بودم حالا بعد اون چن سال که منو خواسته و اومدم اینجا معلومه که از خوشحالی باید گریم بگیره تعبیرش چی میتونه باشه ممنون .

سلام وقت بخير

من خواب ديدم كه انگار محرم و من هم تو ماشين نشسته بودم و فكر ميكنم انگار نزديك غروب بود و من زمان هايى كه در واقعيت منتظر دسته عزادارى ايست ميكردم با حجاب كامل چادر مشكى بودم و در خواب هم به همين صورت بودم ديدم كه ي دسته عزادارى اومد سنج داشتن اينا و اين دسته براى عزادارى حضرت ابوالفضل بود چايى هاى نذرى و اينا هم داشتن منم تو ماشين نشسته بودم و گريه ميكردم و حضرت ابوالفضل رو صدا ميزدم و ازشون حاجتمو ميخواستم

البته نا گفته نمونه كه من مدتيه كه به حضرت ابوالفضل توسل كردم