تعبیر خواب سر بریده شده

سلام خسته نباشید ممنون میشم تعبیر خوابمو بگید. من خواب دیدم سرِ بریده ی خودمو در دست داشتم اما خونی نبود. رو بدنمم سر بود.یعنی هم رو بدنم سر بود هم سر بریده ی خودمو تو دستم داشتم.لباس سبز پوشیده بودم و سرِ بریدم که تو دستم بود بهم لبخند زد و صورتم سفید و زیبا بود.تعبیرش شهید شدن نیست؟آخه یه جایی خوندم اگه کسی سرش بریده شده باشه و دوباره به حالت اولش برگرده شهید میشه البته خب خواب من یکم فرق داشت.همزمان من هم سر بریدمو که تو دستم بود دیدم هم سرِ خودمو که رو بدنم بود.ممنون میشم خوابمو تعبیر کنید

سلام من خواب دیدم دارم مسافر کشی میکنم بعد یک خانومی ماشین منو دربست گرفت تا براش یک سر بریده جابه جا کنم ازش پرسیدم سربریده میخادچکارکنه گفتش میخاد بخوره در ضمن سر بریده شده توی قصابی بود و چندین سر دیگر هم تو مغازه بود من دیدم که قصاب با چاقو سرومیبرید(ازتن جدا نمیکرد سعی داشت تکش کنه) اما تکه تکه نمیشدودر اخر سرو تو پلاستیک گزاشتمو رفتم ممنون میشم تعبیرش رو بگین

سلام من خواب دیدم توی یه مجلسی وارد میشم که سر امام حسین رو میچرخوندن و عزاداری میکردن من خواستم برم بیرون چون ترسیدم ولی یکدفعه سر از بالای من رد شد و خونش روی من ریخت و اولش ترسیدم ولی بعد بهم الهام شد که خیلی خوب بوده که خونش رو من ریخته و بعد رفتم صورتم رو شستم تعبیرش چیه؟مجلس خیلی ترسناک بود

سلام

من خواب دیدم که رفتم استخر بعد رفتم دستشویی دیدم تو یکی از دستشویی ها یه سر بریده آدم قریه هست ساعت دیدن این خوابم هم صبح بود 4یا5 صبح میشه بگین تعبیرش چیه ممنون

باسلام ودرود.اگرامکانش هست خواب منم تعبیرکنیدممنونتون میشم.

من خواب دیدم یه خونه ی قدیمی تومحله ای که الان هستیم ویه پیرزن توی این خونس وخونه مال اونه مال ماهستش ومن ازکنارخونه رد شدم دیدم یکمی ازکاه گل(خونه قدیمیه ودیواراش باگل)بالای دیوار خونه ریخته،همسایه هاخبرازدزد دادن بعدش پدرم به من گفت بروتوخونه وچراغای خونه روهم خاموش کن ولی من میترسیدم وزنگ زدم ب داداشم ک باهم بریم بعدخودپدرم باعموم اومدن دربازکردن ورفتیم توخونه خونه رو تابه حال داخلش ندیده بودم خیلی قدیمی بود وازگل بودهمه جاش،درهاش چوبی بود ولی سالم عموم تعریف میکردکه اگه میراث فرهنگی بیادخوبه درهای خونه سالم بعد از دوتا در، به حیاط خونه رسیدیم که چند نفرغریبه داخل حیاط زندگی میکردن تامارسیدیم اومدن سمتون تا ماجراروتعریف کنن.یکیشون خیلی چاق بود یه کیسه گرفت سمت ما وگفت اینم مال اونه بعدسمت من تعارف کردمنم دست گزاشتم به کیسه ازبیرونش وبعدش گرفتم وقتی درکیسه رو بازکردم ۳تاسربریده شده داخلش بود که یکیش مال یه بچه بود اون دوتا رو یادم نمیاداخه توخواب فقط سراون پسربچه واضح بود.تادیدم ترس تمام وجودم گرفت وازداخل حیاط به داخل خونه نگاه باخشم میکردم چون اون آدم چاق که کیسه روبهم دادمنظورش این بود که کار جن بعدش که من باخشم وترس به داخل خونه نگاه میکردم اون زن فهمید و من دعواکرد گفت اونطرف نگا نکن وسرمن چرخوند بعدش من ازخواب پریدم

ممنون میشم تعبیرش بگید