تعبیر خواب ستاره و ستاره دنباله دار

سلام من دیشب ی خواب عجیب دیدم اون هم این بود داخل مراسم ختم یک آدم بزرگ هندی حضور داشتم و درحال نگاه کردن ب ازدحام و جمعیت بودم بعد که مراسم تموم میشه من از اونجا خارج میشم درحین خارج شدن یک مرد با لباس خونی سمت من میاد و چون من تنها بودم من رو میدزده من رو به داخل خونه میبره و داخل حموم من رو زندانی میکنه بعد از اون من به اون مرد پیشنهادی میدم ک دقیق یادم نمیاد اون چی بود ولی اون رد میکنه توی اون تایم جشن تولد ی که من نمیشناسم توی نزدیکی صورت میگیره شلوغی دوباره ایجاد میشه من فرار میکنم و به پدرم خبر میدم و برای اینکه پدرم بیاد کنار جاده کنار درختی وایمیستم بعدش بالای درخت میرم و منتظر پدرم میمونم

سلام ببخشید من خواب دیدم که وارد حیاط خانه شدم و شب بود که انگار می خواستم بیرون بخوابم،یک ستاره توی اسمتن دیدم که قرمز بود. بعد من رفتم یک شلنگ آب برداشتم که چند تا پشه بزرگ را باهاش بکشم که اولش خوب پیشرفت و بعدش دیدم به سمتم حمله کردند و فکر کنم بعد شتر خواب بلند شدم

سلام خواب ديدم شوهر خالم كه از خالم جداشده توي خونه خالم كفنش كردن توي يك اتاقه وقتي ميبينم ميترسم واز اتاق خارج ميشم ، منتظرن كه بعد مراسم ناهار دفنش كنن بعدش ميبينم شوهر خاله سابقم كه كفن شده روي يك تخت داخل حياطه اما داره نفس ميكشه همه مخصوصا خالم منتظرن بميره تا دفنش كننداما ميبينم مادرم كه كنار خالم نشسته كاري ميكنه كه شوهر خالم بميره بعد جيغ ميزنه و فرار ميكنه از ترس و شوهر خالم ميميمره و ميخوان دفنش كنن همه خوشحالن كه مرد بجز من همون حين يكي مياد مادرمو بكشه من ميرم جلوي مادرم كه اسيبي بهش نرسه اما چند تا تير به من ميخوره اما ميبينم جاي تيرا خوب شده و زندم.

درود وقتتون بخیر
خواب دیدم که با پسر بچه ای با موهای نارنجی همبازی شده ام و کلی باهم میخندیم در صورتی که آن بچه را اصلا نمیشناختم! بلافاصله از خواب پریدم و مجددا خواب دیدم که در خانه هستم کنار مادرم و همسرم که همسرم به مادرم احترام نگذاشت و من بسیار دلخور شدم و همین موضوع باعث مشاجره بین من و او شد و در نهایت حین گریه کردن از خواب بیدار شدم
ممنونم که وقت میگذارید و پاسخ میدین 🙏

درود صبحتون بخیر
من داشتم خواب میدیدم که پایه ۸ راهنمایم و خودم به تنهایی وارد قسمتی که ماشین های راه هست میشم و میگم منو ببرن بندر گز و تویه ماشین کنار دستم دو تا خانون یه بچه فک کنم با به دو تا ادم جلو که راننده اقای چاق بود و پیرمرد بود نشسته بودن داشتن منو میبردن بندر گز. بعد اون خانوما از من سوال پرسیدن میری بندر گز چیکار کنی گفتم میخوام برم دریارو ببینم و دریارو تو ذهنم تصور کردم و کنار نصیم ملایم نشسته بودم داشتم درس میخوندم و تویه دستم تو راه ۴ تا کتاب یه کیف کوچیک بود میخواستم برم دوتا از کتابارو پس بدم خانوما ازم سوال پرسیدن منم گفتم دیگه قصد ندارم که امتحان تیزهوشان بدم و این کتاباش اصلا خوب نبود به خاطر همین میخوام پسش بدم بعد میرم تویه پاساژ که کتابارو پس بدم همونجا یکی دیگم در مورد تیزهوشان ازم میپرسه میگم الان سطحه مدرسه های دیگه بهتر از تیزهوشانه میرم اون مدرسه ها و امتحان نمیدم و اونجا دخنر اون خانومه یه اسبابازی شانسی میخره و بازش میکنه توش کلی جواهرات چیزای قشنگ در میاد بعد این شانسیش با شانسی که من میخوام پس بدم همراه کتابه قاتی میشه میا جداشون کنم داداش دختره یه چمدون بر میداره میره بدو طرف پله ها دخترم میره بگیرتش جیع میزنه ولی خب هیچ طورش نمیشه میرن منم اون شانسیایه دختترو میریزم تو بسته خودم به خانومه میگم دوتاشو حساب کن چون واقعا شانسش خوب در اومده بود و دوباره میرم که امتحان تیزهوشان بدم کل خوابم همین بود واینکه من امروز کنکور دارم به نظرتون معنیش چی میتونه باشه؟

سلام ودرودبرشما.
خواب دیدم پدرم یک کتری پرازآب جوش روخواست به سمتون پرت کنه اما یک مترجلوترازپاهاش،روی زمین ریخت. ومدام فحاشی میکرد وبه من میگفت که چراازخونه ی من بیرون نمیری.به بقیه، یکی دوقطره ای اب جوش پاشید اما چون من دورتربودم،چیزی حس نکردم.

سلام
دایی و زندایی من در حال طلاقن در حال حاضر و من توی خوابم دیدم که زنداییم یک لباس سفید عروسی تنش کرده و داخل خونه مادربزرگمن و میخان ببرنش برای ازدواج و این درحالیست ک تو واقعیت خانواده مادریم الان از اون تنفر دارن لطفا تعبیرشو بهم بگین.

سلام وقت بخیر
خواب دیدم خونه مامان بزرگم فامیل ها دارن میرقصن بعد خالم از تو کمد یه ظرف پر از شیرینی شکلات و نبات اورد بیرون گفت چرا مامان یادش رفته شیرینی بیاره واسه مهمون ها

درود و خسته نباشید، من مادرم خواب دیدن که بنده با دایی ایشان به سفر خارجه رفتم و وقتی برگشتم تیکه و پاره بودم و لباسامم پاره شده بوده و ازم میپرسن که تو رفتی اینطوری نرفتی الان چرا اینطوری برگشتی و من گفتم رفتیم خوب رسیدیم و هتل بودیم، وقتی داشتیم میومدیم برگردیم ما رو کتک زدن و لباس هامون پاره شد و همه وسایلمونم گرفتن اگه میشه تعبیرش کنید

سلام خسته نباشید. من خوتب دیدم به آسمون نگاه میکنم که ستاره زیاد داشت و با خدا حرف میزدم و ازش درمورد یه خواسته که توی زمان بیداری دارم نظر میپرسیدم درمورد اینکه برای رسیدن به شخصی که بهش علاقه دارم صبر کنم یعنی به خواستنش ادامه بدم پرسیدم و گفتم اگه اینو میخواد برام نشونه بفرسته که همون موقع توی آسمون ستاره دنباله دار دیدم. تعبیرش چیه و ارتباط یا نشونه ای از خواسته‌م هست یا نه؟