تعبیر خواب زیارت و زائر

سلام من خواب دیدم که مشغول خواندن زیارت عاشورا هستم و قسمت ۱۰۰ مرتبه سلام به امام حسین رسیده بودم با صدای بلند میخوندم البته نه زیاد بلند ولی در حدی بود که صدای خودمو میشنیدم ( در واقعیت حاجتی دارم که به امام حسین علیه السلام متوسل شدم ) ممنون میشم تعبیرشو بگید

سلام،من خواب دیدم با چندتاخانم یه جایی بودیم که سقف نداشت شبیه قبرستون که روی زمین سنگ داره و سمت راستمون هم مثل مسجد مهرو…بود که یهو سه تاخانم که من میدونستم خادمین امام رضاهستند اومدند و سه بسته مهر امام رضا رو بین ما تقسیم کردن،اون صحنه ای که مهر رو به دستم داده باشن یادم نمیاد ولی میدونم که به همگی ما رسید و بعد یه دختر بچه که کنارم بود مهرمنو خواست و من دلم نیومد بگم نه و مهر رو بهش دادم و رفتم که مهر دیگه ای بردارم ،کنار مهر ها یه جعبه بود که من توخواب فهمیدم کافورهست ،لطف میکنید بگید تعبیرش چیه؟

سلام خواب دیدم درحال سفرم و در جاده هستم و ماشین برای استراحت نگه میدارد و بعد خودم را در حیاط یک امام زاده میبینم که دارم سلام میدم. و نه میدانم اسم امامزاده چیست و نه داخل امامزاده را میبینم. فقط از بیرون و حیاط به آن قبر متبرک سلام میدم. تعبیر این خواب چیست ممنونم

سلام من چند شب پیش خواب پری دیدم که میخواست منو بکشه و از خواب پریدم و خیلی ترسیده بودم بعد با زمزمه عمو عباس خوابم برد و تو خواب حضرت ابوالفضل رو دیدم که به من گفتن که من خودم مراقبتم و تو روز جمعه برای ظهور آقا امام زمان شش تسبیح صلوات بفرست البته چهرشون خیلی واضح نبود برام شایدم بعد خواب به اون صورت یادم نمیومد.بعد یهو حضرت رفت و مامانمو دیدم که بهم میگفت میتونی آخه شش تا زیاده منم گفتم میتونم اینکه چیزی نیست .لطفا تعبیرشو بهم بگید ممنون

سلام

من چند وقت پیش خواب دیدم که یک جای خیلی شلوغ هستم و مردم با لباس سفید دارن دوره یک مکانیکه خالیه طواف میکنن.میدونستم که اونجا حرم امام رضا است ولی دور مرم طواف نمیکردن.بعد خالم و مادربزرگم به همراه برادرم و مادرم و خالم بودیم که خالم گفت سریع بیاین تو اسانسور تا بریم بالا حرم امام رضا رو ببینیم .وقتی رفتیم بالا احرم امام رضا سفید و زیبا بود یه جایی بود که میدونستی تو هوا معلقه و سرسبز و زیبا.حرم هم خلوت بود.مادرم بهم گفت نذر کن اگه بچت شد پسر اسمشو بزاری رضا. البته من مجردم و ازدواج نکردم.

من دوسال پیش ۲بار با پای پیاده تا حرم رفتم.

این ادامه خوابمه:

مادرم تو حرم به من گفت نذر کن اگه خدا بهت پسری داد اسمشو رضا بذاری.

)من مجردم و ازدواج نکردم)

من دو سال پیش برای حاجتی که داشتم دو بار تا حرم از خونه پیاده رفتم.حس خیلی خوبی بود تو خواب احساس میکردم که امام رضا خیلی دوستم داره چون حرمش خیلی خلوت بود.

ممنون از تعبیرتون

باسلام

خواب دیدم دارم عکس یکی از دوستانمو که رفته بوده سفر حج میبینم، و میخوام به کسی نشون بدم که میبینم پاکش کرد، همین که عکسارو میببنم خودمو جایی میبینم که بعد از نماز به سمت جایی میرم برای زیارت، زیارت گاه ضریح نداشت فقط دور تادور میله آهنی بلند گذاشته بودن همینطور تابوتی که معمولا برای امامزاده ها میذارن اونم نبود، فقط روی سنگ پارچه ی مخصوص گذاشته بودن، همه کسایی که زیارت میکردن خانوم بودن، رفتم جلو برای دعا کردن، با خودم گفتم اول باید برای دیگران دعا کنم، گفتم هر کسی هر مشکلی داره دعاشو مستجاب کن بعد گفتن این دعا چشمم حلقه اشک جمع شد، دو تا خانوم که داشتن زیارت میکردن اومدن نزدیک من، منم تصمیم گرفتم یک بار دیگه زیارتمو کامل کنم،

سلام وقت بخیر خسته نباشید من دیشب خواب دیدم یه جای زیارتیم و این حس بهم القا شد که خونه خدا هست مکه و منم خیلی هیجان داشتم روی کف زمین یادمه یه دریچه هایی کوچک بود که نگاه کردم پام گیر نکنه بهشون و رفتم زیارت بعد برگشتم با مامانم حرف زوم و نگاه کردم پشت سرم رو دیدم چند تا قبر هست که روشون اسم ائمه بود از جمله امام جواد. منم باورم نمیشد من اینجا باشم خوشحال شدم و شروع کردم به دعا و جالب اینجاس که من و عشقم که اسمش جواد بود وقتی جدا شدیم و من حال روحیم خوب نبود همش از خدا و امام جواد برگشتنش رو میخواستم که نشد و اون ازدواج کرد و من الان سعی کردم بپذیرم این مسیله رو و براش ارزوی خوشبختی کنم ولی دیشب بازم توی خواب توی اون حال و احوال بازم حاجتم برگشتن اون بود. بعد شب رو همونجا خوابیدم توی خوابم و از اینکه انقدر خلوت بود تعجب میکردم بعدش رفتم دوباره زیارت که داخل همونجا یه ضریح بود و من با تکرار دعام داشتم خداروشکر میکردم که اونجا چقدر خلوته و من به راحتی زیارت میکنم در حالی که باید خیلی شلوغ باشه. و عجیب حس ارامش داشتم توی این خواب

سلام

من چندشب پیش خواب دیدم تو دشت کربلا ام،امام حسین همون لحظه به شهادت رسیدن و اسب ایشون (اسب سفید)زخمی و تیر خورده اومد سمت من اشکش ریخت منم سر اسبو گرفتم بغلم گریه کردم اشکام میریخت همینطوری

خیلی خواب عجیبی بود خیلی واقعی بود

انگار صحنه ی واقعی کربلا بود،انگار همون زمان بودو من روز عاشورا حضور داشتم

ممنون ازشما

سلام وتشکر ازشما.خانومم دیروز صبح خواب دیده همراه با مادرم و پدرم (چندساله فوت شده)قصد رفتن به زیارت امام رضا دارند که خیلی هم خوشحال بودن ولی خانومم جورابهاشو پیدا نمیکرده که بپوشه.لطفا تعبیرش کنید