تعبیر خواب زیارت و زائر

سلام

راستش قبل از اینکه بخوابم دعای مشمول رو که پیامبر برای استجابت دعا سفارش کرده بودن خوندم و بعد که خوابیدم دیدم که با خانوادم توی مشهد بودیم و داریم میریم برای زیارت خود حرمو ندیدم ولی میدونستم تو مشهدیم و حس و حالشم دقیقا جوری بود که انگار تو مشهدم چند تا از فامیلامون رو هم توی اون جمعیتی که داشتن میرفتن برای زیارت دیدم همینطور که داشتم میرفتم پیش خودم گفتم من اومدم حاجتمو از امام رضا بگیرم برگردم تو خواب هم مطمئن بودم اقا حاجتمو میده انگاری که رفتیم تو حرم ولی گنبد ندیدم دنبالشم نمیگشتم چون ما توی قسمتی بودیم که میدونستم از اونجا رد شیم میرسیم به حرم و زیارت میکنیم تو اون قسمت هم روشویی بود من هم تو دستم پر از کیسه ها و وسایل توش که نمیدونم چی بود بود من انگار از راه رفتن خسته شده بودم چون یه لحظه احساس کردم پاشنه بلند پوشیدم و داشتم راه میرفتم بخاطر همون یکم خسته شده بودم پس وسایلارو گذاشتم روی یه صندلی و خودم رفتم یه جایی که توش روشویی بود اونجا چند تا زن بودن انگار خادم بودن نمیدونم . اما دیدم که داشتن غذا درست میکردن دستامو شستم و بعد که سرمو برگردوندم دیدم یکی از این زنا داره اسپند دود میکنه بوی خوششم یکم تو خواب احساس کردم داشتم زنا رو دور میزدم تا به اون کسی که اسپند دود میکنه برسم چون من بوشو خیلی دوست دارم که همونجا از خواب پریدم.

راستش قبل خوابو که براتون توضیح دادم داشتم دعا میخوندم این دعا یه روایتی داشت که یه مردی که یه مردی که باباش عاقش کرده بود پیش امیرالمومنین رفته و ایشو گفتن این دعا توش اسم اعظم هست و اگه بخوانیش دعایت مستجاب میشود مرده که این دعا رو خونده بوده شبش رسول خدا به خوابش میاد میگه ما دعاتو مستجاب کردیم منم که این دعا رو خوندم پیش خودم گفتم یا رسول الله من شما رو شاهدم میگیرم پیش خدا که دعام مستجاب شه و خوابیدم که این خوابو دیدم

سلام من خواب دیدم تو صحن امام رضا پسری که دوسش دارمو دیدم کنار یکی از در های صحن نشسته بود ویه مفاتیح دستش بود داشت دعا میخوند بادیدن همدیگه خیلی خوشحال شدیم وکنارش نشستم بعد یکم صحبت کردن بهش گفتم چقدر خوب شدکه اومدی تونبودی من داشتم پیرمیشدم این تعبیرش چیه؟

سلام واحترام

این خواب رو خانم همسایه ما دیده برامون

در جایی بودید شبیه میدان رفت و شد یک اتوبوس اونجا بود که داشت مسافر سوار می کرد آبجی کوچک تون اونجا بود مامانت داشت گریه می کرد اون اتوبوس مقصدش کربلا بود خواهرت سوار شد گریه های مامانت بیشتر شد اتوبوس رفت بعد من رفتم دنبال اتوبوس گفتم خدا رو خوش نمیاد که دختر رو ببری زیارت ولی مادرش رو نه اون داره گریه میکنه راننده گفت حاج خانم می دانم می خواستم ببینم مادر چکار میکنه الان دور میزنم میام اونم سوار می کنم بعد که اومد و مادر تون رو سوار کرد مامانت گفت حاج خانم شریفی به خورشید هم زنگ بزن تا بیاد اونم سوار کنیم ببریم به راننده گفتم حالا که همه رو داری میبری کربلا ماهم رو ببر با خودت گفت بفرمایید بالا

و من مشغول تماس گرفتن با تو(خورشید) شدم تا آماده بشی و بیای سوار اتوبوس بشی و بریم کربلا

مچکرم از تعبیر خواب ما

سلام خواب دیدم که خونه عممینا بودیم و اتفاقی وقتی داشتیم فیلم های توی فلش رو نگاه میکردیم یهو فیلم حرم امام رضا اومد وقتی که اون فیلمو میدیدم انگار واقعا تو مشهد بودم و خیلی حس خوبی داشتم از اونجایی که من عاشقم وقتی داشتم فیلمو میدیدم به امام رضا سلام دادم و خواستمو از ایشون خواستم خیلی حس خوبی بود انگار واقعا تو مشهد بودم در حالی که داشتم فیلمشو میدیدم انگار یهو رفتم مشهد.

تعبیرش چیه؟

سلام، من دیشب خواب دیدم ک با یکی از دوستام رفتیم حرم حضرت معصومه، بعد پدرم اجازه نمیده تنها تا اونجا برم، همش تو فکر این بودم ک چطور شده اجازه داده، بعد رفتیم تو حرم نشستیم، مدام من گریه میکردم اشگ چشمم بند نمیومد، انگار دلم خیلی گرفته بود، خیلی ناراحت بودم اما نمیدونستم از چی، فقط گریه میکردم و دعا میکردم، ولی دوستم هیچ عکس العمل خاصی نداشت، از حرم اومدیم بیرون، از حیاط خارج شدیم من یهو دیدم مامانم و مادر بزرگم دارن میرن زیارت، گفتم شما اینجا چیکار میکنید بیاید ببرمت ن حرم،، آوا گفتن ن نمیخاد به موقه دیگه میریم، من گفتم ن باید ببرمت ن، بعد هر چی گشتم نتونستم حرمو پیدا کنم، دیگه شب شده بود، منم خیلی ناراحت بودم و گریه میکردم ک چرا نمیتونم برسم به حرم، رفتین توی یه مسجد داشتن نذری میدادن، همین ک وارد شدیم یه خانومه ک داشت غذا می‌کشید، گفت ععع شما زاعر حضرت معصومه این؟ گفتیم بله، گفت منتظرتون بودیم بفرمایید غذا، ما ام گفتیم ن نمیخوریم، و همچنان ناراحت بودم، ولی خانومه اصرار کرد و ما ام یه تیکه کوچولو خوردیم یهو چشمم افتاد به پنجره دیدم تو تاریکی هوا حرم حضرت معصومه داره میدرخشه، بعد گریم گرفت تو دلم یهو یاد عشقم افتادم و دعا کردم ک زودتر کارامون جور بشه به هم برسیم، بعد یهو از خانومه پرسیدم ک چطوری میشه رفت حرم امام رضا؟ زنه برگشت گفت امام رضا؟؟! امام رضا ک… گفتم امام رضا چی؟ گفت هیچی و من از خواب پریدم

میخاستم ببینم تعبیرش چی میتونه باشه

سلام و خسته نباشید من خواب دیدم که در مغازه ای که رهن کرده ایم کار می‌کنیم با خبر شدیم که کسی می‌خواهد اون مغازرو بخره و من گریه می کردم و به پدرم میگفتم خودت بخر خواهش میکنم بابام گفت پول از کجا بیارم منم گفتم یه خونه ی دیگه داریم اونو بفروش واسه اون مغازرو خریدن هم دلیل داشتم بعد وقتی مغازرو می‌بستیم یهو دیدم سه تا گربه تو مغازه موندن ولی درو کامل نبسته بودیم ولی انگار عین خیالمون هم نبود می‌گفتیم خب بمونن صبح میایم باز میکنیم میرن بعد یهو پدرم منو برد یه جایی که شبیه حرم امام رضا درست کرده بودن گنبد هم بود بعد پدرم گفت بیا نتونستیم امسال مشهد بریم آوردمت اینجا منم نگاه میکردم و گریه میکردم اشک هم میومد بعد دوباره رفتیم یه جای دیگه دوباره پدرم منو برد حرم ولی این دفعه مثل اونموقع نزدیک نبودم تو ماشین بودم پدرم گفت مگه مغازرو نمیخواستی اینجا دعا کن و بخوا ممنون میشم تعبیرش رو بگین

سلام من خواب دیدم که دختر داییم داره زیارت عاشورا میخونه برای سلامتی کسی که در واقعیت مرده بعد به من گفت بیا توام براش بخون بعد منم انگار حوصله نداشتم گفتم نه‌ بعد پشیمون شدم گفتم باشه ولی از خوندنش چیزی یادم نمیاد فقط یادمه دختر داییم نشون دادنی صفحه آخرش بود ممنون میشم تعبیرش رو بگین

سلام من خواب دیدم که رفتم حرم امام رضا بعد یجا نشستم یه برگه طلاق دستم بود یسری چیزا روش نوشته بود بعدش به بقیه گفتم میخام طلاق بگیرم در حالی که اصلا ازدواج نکردم بعد خوب دیدم عموم اینام اونجا بودن عموم انگار لباس خادمارو پوشیده بود بعدش به من تو حرم یهچیزی شبیه مدال طلا داده بودن اونو انداختم گردن عموم تا عکس بگیره ..