تعبیر خواب دوست و یار

سلام . من دو بار خواب یکی از فامیلای دورمو دیدم . اون پسره . ولی من حسی بهش ندارم . توی اولین خوابم تو خونمون اومده بودن و منم یه لباس مجلسی زرشکی بی استین با روسری سرم بود که خیلی تیپ چرتی بود :/ خواب دومی توی یه خونه بودیم و اونجا تاریک بود . سفره پهن بود چند تا مرد با همون فامیلم اونجا نشسته بودن . من با دختر خاله هام غذاهارو میبردیم سر سفره . منم کفش پاشنه بلند سفید با یه تیپ مجلسی نسبتا خوب داشتم . تا ما همه غذاهارو بیاریم مَردا غذاهاشونو خورده بودن . سفره خالی شد و من با دختر خاله هام نشستیم غذا خوردیم .تعبیرش چیه ؟؟

سلام هم خواب ديدم جماعتي از مردم و مسولين نماز ميخوندن و بعدش رهبر ايران رو ديدم بهش احترام گذاشتم ورفت داخل اتاقي وبعدش دوست قديمي ام رو ديدم كه گفت به شهردار زنگ ميزنه تا كارم رو درست كنه و بعدش اينم كه با ماشين رانندگي ميكردم با يه سري افراد تا رسيديم به جايي توي راه كه راه بسته بود و همه پياده شدن تا راه كه بسته بود با مانع رو باز كنن ممنون ميشم بگين تعبيرش چيه

سلام.من چند شب پیش خواب یکی از دوستان قدیمی ام رو دیدم که به دردسر افتاده بود و قصه ی طولانی برای من تعریف کرد و از من درخواست کمک کرد . بعد از اون شب هرروز در استوری های این دوستم میبینم که حالش اصلا خوب نیست و یقینا اتفاقی برایش افتاده است اما به دلیل اینکه او فردی درونگرا و مغرور است من جرعت نمیکنم که به او پیام بدهم و از احوالش بپرسم . چند شب قبل از این خواب هم باره دیگر خواب او را با دیدم که اتفاقات مشابهی را برایم تعریف میکرد و این خواب مانند ادامه ی خواب آن شب بود . من بسیار نگران او هستم و نمیدانم باید چه کاری انجام دهم تا او در امان بماند . ممنون از شما

سلام من خواب دیدم که دوستم به جای بقل دستیم نشسته منم بهش می گم سلام پارمیس جونم تعبیرش چیه؟

سلام من خواب دیدم دوستم که چند ماه ازش بی خبرم اومده منزل من و وسایل منو بر میداره و موقعی که اعتراض میکنم اهمیت نمیده

با سلام .

من تابستون پارسال عاشق یک دختر شدم ک نمیشناختمش و هیچی ازش نمیدونم و هنوزم تو فکرمه . داخل یک روستا کنار یک خانواده نشستیم و تا عصر موندیم . این دختره بنظرم از اهالی طرقبه مشهد بود .

یادمه پارسال با یک پورن استاری آشنا شدم که به نظرم بسیار زیبا میومد و واقعا دلم سوخت چرا داخل صنعت پورن شده ؟

دیشب تو خواب دیدم ک :

قرار بود یک جایی بریم نمیدونم کجا بود . تبلت داشتم و نقشه رو نگا میکردم ک یه وقتی راهو گم نکنیم . دختره داشت رانندگی میکرد و از دست من ناراحت بود . منظره ی واقعا قشنگی بود . داشتیم میرفتیم و دختره ناراحت بود . سرعت ماشینو خیلی زیاد کرده بود . اولای راه ک رفتیم منظره ابری و یکم ترسناک بود . یکم ک گذشت منظره ابری آفتابی شد و مناظر زمینای کشاورزی و راه های فرعی زیادی کنار جاده دیدم و ما قرار بود از یکی از این راه ها بریم به مقصد ک یادم نمیومد . فکر کنم جنگ بود نمیدونم اصلا مقصد یا مبدا مون چی بود ؟ . خلاصه خیلی خواب خوبی بود این قسمت آخرش ک با دختره همراه بودم . مدام نقشه راه رو چک میکردم و میدیدم . فکر کنم پنج دقیقه با سرعت زیاد اون تو راه بودیم . نزدیک ک شدیم نگا کردم بهش گفتم بپیچ سمت راست . اونم با عصبانیت پیچید سمت راست و یکم از جاده رفت بیرون . نرفت داخل جاده فرعی ، تا خواست بپیچه از بس سرعتش زیاد بود جلوتر رفت . این قسمتو واقعا نمیدونم هر چی فکر میکنم یادم نمیاد : بهش گفتم خب من سواری میکنم تو ک ناراحتی . سوار شدم و همون راه فرعی رو رفتم .

حالا ؛ من کلا این دو تا دختر رو ، اولی ک عاشقشم اسمشو گذاشتم رویا ، دوستشون دارم . اولی عاشقشم ، دومی چون چهره نازی داره دوستش دارم .

در کل در وصف طبیعتی ک تو جاده داشت باید بگم : اولای مسیر خیلی می ترسیدم و واقعا آسمون عصبانی بود و هوای بارونی داشت و بسیار ابر بارونی بودند . یادمه از یک قله که جاده سر بالایی بود رد شدیم دیگ رسیدیم جایی که هوا خیلی آروم شد ، خورشید مثل زمان بعد از بارون می تابه ، می تابید ، و زمین های کشاورزی و گندم ها بسیار قشنگ می در خشیدند و این وصف منظره بود.

در مورد حال و احوال من در این همراهی : اولا می ترسیدم ولی یه جور حالت ناز کشان از دختره داشتم . چون به خاطر من ناراحت بود ، نمیخاستم ناراحتش کنم و می خندیدم و دختره با من حرف نمیزد .

حالا اینک این دختری ک همراهش بودم کدوم از دو تای بالا بود ؛ واقعا سوال سختیه ( چون این دو دختر از لحاظ ظاهری به یک شکل اند . هر دو خوش قیافه و هر دو از لحاظ اندام شبیه به هم ، منتهی یک سری نکات ظاهری این دو را از هم جدا میکند که گفتنش در اینجا وقت تلف کردن است . فقط بگویم با اینک چهره آن دختر در ماشین را دیدم اما نتوانستم بعد از خواب بگویم کدام بودند ؟ اما فکر میکنم همان دختری بود که پورن استار بود )

بعد از خواب ، حس هیجان و ترس داشتم . هیجان از اینک کسی رو دیدم ک دوستش داشتم و همیشه می خواستم یه لحظه رو باهاش باشم . و حس ترس به خاطر اینک فکر میکردم اون دختره پورن استاره و از اونجایی ک دیدن زن قحبه در خواب خوب نیست واقعا ترسیدم و گفتم نه بابا ، گفتم حتما اون دختر مورد علاقمه ولی نمیشه آدم خودشو گول بزنه .

چیزی ک از تعابیر فهمیدم اینه که عزم و جزممو برای رسیدن به اون دختر ( ، دختری ک عاشق شده بودم در روستا ، اسمشو گذاشتم رویا ) جمع کنم .

من نسبت به این دختر علاقه ی زیادی دارم . شاید به خاطر ظاهرش باشه ، اما تقریبا نزدیکای یک و نیم ساله تو فکرشم . من نمیتونم شهر به این گندگی رو بگردم و پیداش کنم ، پس عقیده زیادی دارم زمین گرده و دوباره می بینمش و اون موقع زمان خواستگاری و ازدواج خواهد بود . هر چند ک نمیدونم تا اون زمان ازدواج میکنه یا نه . برا همین هدفم اینه تو زندگی و منظور از عزم و جزم جمع کردن و انگیزه همینه تو زندگیم .

واقعا ممنون میشم جوابم را هم به ایمیلم بدهید هم در اینجا به نمایش بگذارید .

سلام من خواب دو تا از دوستام رو دیدم که ما نزدیک ۶ ماهه همدیگه رو ندیدیم،یعنی بینمون فاصله و کدورت افتاد،تواب دیدم پله برقی ولی از این پیاده برقی ها بود من این لاین مخالف دوستام بودم همدیگه رو دیدیم اون دو تا هر دو آرایش غلیظ تری کرده بودن یکیشون رژ قهوه ای زده بود یکی دیگه شون موهاش رو صاف کرده بود با روسری انچنانی رنگی بمن لبخند زد گفت منا جانم و لبخند و از هم دور شدیم،تعبیر خوابم چیه؟ هم دلتنگشونم هم شرایطی که بوجود آمد بعید میدونم بتونم ببینمشون. البته قهر نیستیم

سلاممم…من خواب میبینمم ک یه پسری از آشناهمون ک توی واقعیت هم دو دفعه بیشتر ندیدمش و اصلا قافشم خوب یادم نمیاد و بهش فکر نمیکنم توی خونه خودشون بهم شماره میده منم بی توجهی میکنم بهش که هی اونم منو یه گوشه گیر میندازه و اذیت میکنه

خواب دیدم دوپسر ادعا میکردن که در کودکی باهم هم بازی بودیم ولی من اونارو نمیشناختم خیلی هم زیبا بودند

عکسایی از زمان کودکیم نشونم دادن که کنارشون بودم

سلام من تو خواب دیدم که با پدرم از یه پارکی میگذشتیم که یه دفعه چشمم به دوست قدیمی که قبلا به دلایلی ترکش کرده بودم افتاد که روی چمنا انگار مشغول خوردن بود! از اون گذشتیم و من پشت سرمو دیدم که داره دنبالمون میاد. وسط راه که با پدرم راهو عوض کردیم و به خانواده پیوستیم همون دوستم رو به شکل خانم دیدم انگار تغییر جنسیت داده بود! به ما نزدیک شد و خانواده شناختنش و دورش حلقه زدن. منم همینطور رفتم به ملاقاتش ولی یه حالت غم و اندوهی داشت که صحبت نمیکرد. شال سفیدی داشت و یه مانتوی زرد هم تنش بود. همونطوری با غم از اون جدا شدیم… ببخشید طولانی شد ولی خیلی این خواب فکرمو مشغول کرده. نمیدونم تعبیرش چی میتونه باشه.