تفسیر و تعبیر خواب دمپایی

سلام من خواب دیدم زن داداشم بچه هاش به دنیا اومدن یه جف دمپایی صورتی تنگ پاش کرده ممنون از تعبیرتون

سلام خسته نباشین.

این خواب رو عصر داشتم. خواب دیدم که در یک منطقه سردسیر ناشناس هستیم که زیر پامون کاملا سفید و برفی هست اما نه زیاد که توش فرو بریم. پدر و مادر و خواهر برادرام بودن و من و پدربزرگم که سنش خیلی بالاست.در نظر داشتیم که به یه جایی بریم ک انگار توی خواب خیلی برام خوشایند بود که اونجا بریم به پدر بزرگم گفتم شماهم بیا چون دوست داشتی بری اونجا اما گفت نمیتونم خستم امابهش اصرار کردم اومد.دیدم چیزی پاش نیست و گشتم توی مسیرمون و یه جفت دمپایی براش پیدا کردم اما ازون راضی نبود بازهم گشتم و یه جفت دمپایی مشکی پیداکردم و گفت که اره همیناخوبه براش جلوی پاش جفتشون کردم که بپوشه.توهمین حین یهو بارش برف شروع شد و یهو باد شدیدی همراه برف شدید میومد که من برادر کوچیکم رو برداشتم بردم به یه سرپناه خیلی کوچیک که در امان باشیم.نیمه های شب بود که یه موجود عجیب غریب و ترسناک قصدداشت بیادتوی سرپناه به زور که من باهاش درگیر شدم.

سلام خواب دیدم مادرم از سفر زیارتی یک جفت دمپایی سفید برام خریده وقتی ازش گرفتم گف که پولش رو برادرم که باهاش قهر هستم داده منم دمپایی رو پسش دادم و نخواستمش به نطرتون تعبیرش چی میتونه باشه

سلام .من در خواب دیدم دختری که دوستش دارم و بهش درخواست ازدواج دادم یک لنگه کفش روشن به پا دارد و یک لنگه دمپایی سفید و جلوی من راه می رود .ممنون

خواب دیدم شوهر عمه م از زیارت برام دمپایی سوغاتی اورده وبدوبدو بهم گفت بیا بپوشش منم پوشیدمش دمپایی نصفش قرمز ونارنجی بود تعبیرش چیه

سلام خواب دیدم دمپایی هایی که دارم از زیر بهش میخ زده بودن طوری کی نوک میخ ها از توش زده بود بیرون و وقتی میخواستم بپوشم پام زخمی میشد. دمپایی رو گذاشتم جلوم و میخ ها رو دونه دونه بیرون کشیدم و به هرکی که این کارو کرده بود نفرین میکردم. تعبیرش چیه؟

سلام. من دیشب خواب دیدم توی راه پله های طولانی که برای یک ساختمان هست بودم و در مشهد بودم و میخواستم برم زیارت و حرم راه را نمی دانستم . یهو دیدم یک دختر بچه که صورتش نورانی بود و مشخص نبود میخواد راه رو بهم نشون بده ولی نمی ده هر کاری میکردم راه درست نمی امد و طولش می داد. نگاه کردم دیدم دمپایی نامناسب راه رفتن پوشیده . دیدم رفتیم روی یک ایوان خانه کلی کفش بود از بین اونا یه دمپایی سبز پاش کردم بعد گفتم این سخته بازم و دستمو بردم و یه کفش دخترونه سرمه ای و با گل صورتی و سفید برای برداشتم یه جوری بهم فهموند که شاید صاحب کفش راضی نباشه گفتم تو منو ببر من ازش رضایت می گیرم. پاهاش سفید و تمیز بود عین فرشته و گذاشتم تو کفش و بند کفشاشو میزون کردم و بستم و دیدمک گفت حالا خوبه و داره منو میبره که برم حرم.

جدا از خواب،خواستم بگم من بچه دار نمیشمو متوسل به آقا امام رضا شدم. ممکنه بخواد خدا شفام بده این خوابو دیدم ؟؟؟