تعبیر خواب چاه و افتادن در آن چیست؟

سلام من خواب دیدم برای نجات یه بچه که نمیدونم بچه ی خودم بود یا دیگری از یه لوله گرفتم و وارد چاه شدم . به انتهای چاه که رسیدم ته چاه موزاییک شده بود و فقط از اب خیس بود خیلی سطحی و من ناامید برگشتم بیرون و اثری از بچه نبود

سلام خواب دیدم بچه هام افتادن توچاه ولی چاه خشک بودیکی اون پایین بچه هامونگه داشته بودمنم داشتم سعی میکردم برم ته چاه بچه هامونجات بدم ک ازخواب پریدم

سلام .خسته نباشید مامانم خواب دیده که من به سمت چاه میدوم و خودش و خواهرم تمام سعی خودشون میکنن که حلو من بگیرن موفق نمیشن

سلام،من خواب دیدم یه دختر بچه (بچه ی یکی از بلاگر های معروف)جلوی در خونه ما بازی میکنه که من یه لحظه ازش غافل میشم و بر میگردم میبینم افتاده داخل چاه فاضلاب و در چاه رو باز میکنم و یه عروسک با همون لباس بیرون میارم و فکر میکنم این همون بچه اس که مرده و من خیال میکنم من مقصرم و منو باز خواست خواهند کرد و میترسم که در این حین با صدای اذان بیدار میشم ،ممنون میشم اگه تعبیرش کنید.

سلام. خسته نباشید.
این خواب رو مامانم دیده که راجب خودم هستش.
خواب مامان این بود: هوای به شدت گرد و خاک بود و مامانم به من می گه که توی همین هوا بریم اب بیاری توی مسید من درون چاهی می افتم که عمق زیادی داشت. همون لحظه ای که من داخل چاه بودم سطح اب در حال بالا امدن بود مامانم به هر زحمتی بوده منو بیرون اورده اما بعد از بیرون امدن من اب چاه تبدیل به گل می شه.

سلام ببخشید .من خواب دیدم مدرسه بودم بعد پسرمم همرام بود ما توی حیاط بودیم که یه ماشین اومد پارک کرد بعد پشتش یه چاه بود پسر منم کنار ماشین بود که دیدم پاش لب چاه هس همین که دویدم نزارم افتا تو چاه که خیلی تمیز بود منم فوری خودمو انداختم تو چاه که نجاتش بدم بعد دیدم هر دوتامونو اوردن بیرون چاه.

در خواب کسی را نمیشناسم به همراه برادرم کشتم و تکه تکه کردم و تکه های آن را در چاه فاضلاب مسجد انداختم

سلام وقتتون بخیر

من صبح خواب دیم از کنار چاهی در حال رفت و امد هستیم دخترم در مورد شهدا از من می پرسید منم داشتم بهش می گفتم اونها به درجه ای رسیدن که به راحتی جونشونو فدا می کنند و شهید می شوند باید به درجه اونها برسی دخترم در حال رد شدن از کنار چاه افتاد داخل چاه همسرم متحیر مونده بود و کاری نمی کرد منم فریاد می زدم برای چی وایسادی بچه مو نجات بده و از خواب پریدم ساعت چهارونیم صبح بود

ممنون میشم راهنمایی کنید.

سلام من خواب دیدم توی حیاط خونه ی خودمون هستم و کلی ابر در آسمان حیاط ما بود ن در کل فضا در سمت جنوب حیاط من یک ابر را دیدم ک در نزدیکی زمین است خواستم بگیرمش ک رفت بالا و بعد باد خفیفی وزید و من کنترل خود را از دست دادم و به درون چاهی پر عمق افتادم و بعد در آبی زلال بعد پدرم همراه با یک مار بزرگ انداخت درون چاه و من به وسیله ی مار نجات پیدا کردم و پدرم را در آغوش گرفتم تعبیر این خواب چیست؟

با سلام. من خواب دیدم توی باغ پدرم همراه خواهر و مادرم بودیم که بابرادر کوچکترم تلفنی صحبت کردم و برادرم به من گفت که از توی خونمون گنج پیدا کردن یعنی تو خواب مثل اینکه قبلا گنج پیدا کرده بودن و نمیدونستن که گنجه ومیگفت که گنجها خونی هستن و به نظرم اومد که از اول آغشته به خون بوده اند که کهنه شده بوده و دیدم که توی اتاق دارن چاهی رو میکنن از توی چاه لوبیا سبز میرویید و دو تا از لوبیا سبزها به شکل مار سبز رنگ بود ومن نمیدونم که اونا مار بودن یا لوبیا سبز که یک دفعه دراز شدن (هر دو باهم و موازی هم) وشاید لوبیا سبزهای دیگه هم پیششون بود ممنون میشم اگه تعبیر خوابم رو بگید و اگه تعبیر خوابم بده چکار کنم بد تعبیر نشه آیا راهی هست