تعبیر خواب جشن تولد

خواب دیدم در حال خداحافظی کردن از فامیل پدری برای ترک جشن تولد پسر عمه ام بودیم (جشن تمام شده بود) عمهی دیگرم مرا سخت در آغوش گرفته بود.زمانی که پایین آمدیم و میخواستیم حرکت کنیم برای رفتن گویا مادرم دو عروسک دخترانه خریده بود یکی برای جشن تولد پسر عمه ام و دیگری را برای من.عروسک من را پایین پله ها به ن نشان داد.عروسک زشتی نبود اما مادرم زمانی که میخواست روسری عروسک را درست کند اشتباها کل صورت عروسک را با روسری پوشاند.بعد از حرکت با ماشین میانه های راه متوجه شدیم پسر عمه ام (که تولدش بود) به همراه برادرش در ماشین ما هستند.پدرم آنهارا پیاده کرد تا پیاده به خانه شان بروند اما من مخالفت کردم که راه طولانی است و آنها را برسانیم و پدرم قبول کرد.با اینکه خانه عمه ام تهران است گویا در خواب خانه شان کرج بود و ما داشتیم به تهران باز میگشتیم.بعد از اینکه به تهران رسیدیم گویا پدرم زمانی که رفتند پسرعمه هایم را برسانند مارا پیاده کرده بودند و ما خود به تهران باز گشته بودیم و مادرم از این امر ناراحت بود. (در خواب نه خوشحال بودیم و نه حتی صحنه ای از جشن تولد را دیدیم تنها میگفتیم هزینه زیادی کردیم اما خوش نگذشت)

سلام من خواب دیدم تو خونه تنها بودم و احساس میکردم که قراره یه اتفاق غیرمنتظره بیفته و توی خونه قبلیمون هم بودم و از در و دیوار و اطرافم صدا میومد و من ترسیده بودم و همینجور چمپاتمه زده بوم روبه روی در وروری خانه نشسته بودم که یهو صدای زنگ اومد کل تنم میلرزید از ترس خیلی طول کشید تا بتونم برم سمت در وقتی از چشمی نگاه کردم کسی نبود واب درو باز کردم و با تعداد زیادی از دوستان قدیمیم مواجه شدم که با خنده بهم گفتن تولدت مبارک امروز چهارشنبه است که من از خواب پاشدم و یادمه که تو خواب من میکفتم من چطور تولدمو یادم رفته و ناراحت و ترسون بودم و تو خواب روز سه شنبه بود و خواهرم با مادرم دعوا میکرد که روز تولد چهارشنبست چرا سه شنبه سوپرایزش کردید

با سلام و وقت بخیر خدمت شما مدیر محترم و با تشکر از شما

من در خواب دیدم که در منزل ما جشن تولد قرار هست برپا بشه (دقیقا بخاطرندارم ک برای خودم بود یا برادرانم)و خونه آماده و تزئین شده بود و یسری بچه های کوچیک داشتن باهم بازی میکردن و ما منتظر آمدن مهمان ها بودیم و صدای آهنگ هم بلند بود که ناگهان زنگ خانه به صدا درامد و من رفتم در رو باز کردم، 4 مرد چوپان با هیبت های قوی و تنومد در حالی ک لباس های مخصوص چوپانی ک از جنس نمد هست پوشیده بودن و آراسته و مرتب از من پرسیدند منزل فلانی؟ و من گفتم بله تشریف بیارید داخل اینجا تولد هست و آنها به منزل ما آمدند.

ممنون میشم اگر تعبیر خوابم رو بدونم.

با سپاس

با سلام من علی هستم و 13 سالمه .

من خواب دیدم که عروسیه خواهر بهترین دوستم است و من و مامان و بابام و خواهرم دعوت شده بودیم .و به نظر می امد که داماد ادم بدی است و همه میگفتند که داماد ادم بدی است.

سلام من خواب دیدم تولد یکی از دوستای کلاس زبانمه ک ۵ساله دارم میرم دعوت شده بودیم بعد یهو در زدن بهم میگه در رو وا کن من نمیدونستم کیه درو وا کردم ی نفر بود ولی ندیدم

از اونجا کسی ک روش کراش دارم میاد دستمو میکشه صحنه رمانتیک میشه با اینکه کسی خبردار نی…..:|

سلام وقتتون بخیر من۱۹ سالمه خواب دیدم که تولد پسرعموم که همسن خودمه بااینکه تو واقعیت تولدش نزدیک نیست و اصلا بهش فکر نکرده بودم تو خواب میخواستیم غافلگیرش کنیم و براش جشن بگیریم بیشتر کارای برگزاری جشن و تزیینات رو من انجام میدادم و فامیلای نزدیکمون هم همه بودن و بیشتر خوابم موقع تزیینات بود جشن رو هم خونه مادربزرگ مادریم گرفتیم که اون خونه الان تخریب شده ممنون میشم تعبیرش رو بگید

من خواب دیدم که خودم مامان و ابجیام دور یک میز جمع شدیم و میخواهیم تولد مامان بزرگمون رو جشن بگیریم از وقتی هم بیدار شدم دلم اشوبه میشه تعبیرش بگید؟

سلام من خواب دیدم تولد کسی که قبلا باهاش بودم و بهم خیانت کرد نزدیکه

در صورتی ک توی خواب میدونستم سه ماه پیش تولدش بود اما باز همه توی هولو ولا بودن ک تولدش نزدیکه و باید براش یکاری بکنیم

سلام خسته نباشین خواب دیدم که روز تولدم بود خیلی ناراحت بودم که کسی یادش نیست بیرون بودیم خواهروبرادرم یه دسته گل میدن میگن تولدت مبارک منم تشکر میکنم و یه کم خوشحال میشم ولی خب به دسته گلشون کوچیک و خراب بود یعنی مثل این بود از کنار درختا چیده باشن. بعدش میریم خونه یهو میرم تو میگم چه خبره همه میگن تولدت مبارک و کلی خونه رو تزیین کرده بودن پسرعموم کلی زحمت کشیده و خیلی خوشحال بود یه جورایی احساس نزدیکی بهش میکردم ولی تو واقعیت من مجردم .بهشون گفتم شما که گل بهم دادین این دیگه چیه گفتن قرار بوده سرکارت بزاریم و سوپرایزت کنیم من کلی خوشحال شدم بعدش از خواب میپرم که اذان صبح بود . ممنون میشم تعبیرشو بگین