تعبیر خواب ازدواج – ازدواج کردن در خواب چه تعبیری دارد؟

سلام من خواب دیدم با یه پسری ازدواج میکنم که قبلا قتل غیر عمدانجام داده ومنو هم خیلی دوست داره ولی هنوز به طور کامل ازدواج نکرده بودیم ومن مردد بودم

ممنون میشم تعبیرشو بگین

سلام من یه دختر مجردم ولی تو خواب دیدم شوهر و بچه هامو گم کردم و تو خیابونم انگار که مثلا یه دشمنی اونارو کشته بود ولی تو خواب حس میکردم زندن و میگفتم صد در صد تو خونه هستن و پامو تو یه خونه بزرگ میزارم میتونم بگم یه سرای بزرگ بود ولی تاریک ولی خیلی خوشگل بود تا به حال اونجارو ندیده بودم ولی همه چی شو تک و تک میدونستم چی کجاست و چیارو کجا گذاشتم و اونجا هم شوهرمو هم بچمو پیدا کردم وقتی پیدا کردم خونه نورانی شد انگار قبل اونا خورشید گرفتگی بود اصلا روز ندیدم ولی بعد اونا روز شد اون مرد رو ندیدم فقط یه چهره تار مونده تو ذهنم حتی بچه امو هم ندیدم فقط بهم گفت اون با منه الانم خوابه خودمم وقتی بیدار شدم انگار یه بار از رو قلبم برداشتن میشه تعبیر این خوابو بگین

سلام،من خواب دوست پسر سابقمو دیدم که الان از هم جدا شدیم و خارج از کشوره.به خودم قول دادم اسمشم نیارم.ولی شب خواب دیدم حاضر شدم باهاش ازدواج کنم تو یه جای خیلی عجیب.شبیه لب پرتگاه وایستاد حلقه دستم کرد.هم خوشحال بودم هم خیلی عصبی و نگرانو پشیمون.میشه بگید تعبیرش چیه؟

سلام من این خوابو ساعت ده صبح دیدم

خواب دیدم ک خواستگار دارم اما ب سرعت گفتن ک عقد کنیم من دامادو تو خواب دیدم

همه از ازدواج من خیلی خوشحال بودن

سلام من خواب فامیلمون یعنی پسرعموم و دیدم که الان خاستگارمه و من باشنیدن خبرازدواجش خیلی ناراحت بودم

سلام

من خواب دیدم پسر عمم ک خیلی دوسش دارم داره عقد میکنه واسه یکی دیگه ولی من بیرون خونه تو حیاط بودم هیچ چیزی ندیدم حتی عروس رو ققط وقتی از خونه بیرون اومد سرشو دست گرفته بود و احساس ناراحتی میکرد

تو رو خدا بگین تعبیرش چیه

زن عموي من خواب ديده من ازدواج كردم وخوشحالم هرجا ديدم معنيش مصيبت ومرگ بىد درسته؟

سلام میشه لطفاً تعبیر خواب منم بگید من مدتی هست با پسری درارتباطم ب قصد ازدواج چند بار هم ازمن خواستگاری کردن ولی پدرم مخالفت می‌کنه دیشب خواب دیدم تو خونه مادربزرگم با همین آقا دارم عقد میکنم و پدرم هم هست عقد ک تمام شد من نگران بودم ک شب بعد قراره لباس عروس بپوشم و اینکه چرا تا حالا نخریدم و استرس های دخترونه ی این چنینی داشتم.ک خواهرم گفت فعلا ب همین اندازه کافیه مدت چند ماه صبرکنید و بعد از اون مراسم عروسی رو بگیرید.یک باره ب این فکر افتادم ک من چطور نامزد کردم با این آقا و پدرمم اونجا بود درصورتیکه مخالف بود تو خواب حس کردم میخام از خوشحالی داد بزنم و ب اون آقا زنگ بزنم.ک بیدار شدم

سلام.من مجردم و خواب دیدم ک با ی اقایی مجلس عروسیمونه. و کاملا چهره اون اقا رو دیدم. هر دومون خیلی خوشحال بودیم و چهره و لباسامونم عالی بود. تو خواب من باید از چندتا پله بالا میرفتم تا ب مهمونا و داماد برسم. ب اخرین پله ک رسیدم. ی میز با ارتفاع زیاد بود ک پام نمیرسید و نتونستم برم. و رفتن ک برام چهار پایه بیارن. و من بعدش نرفتم پیش مهمونا و رفتم تو یه اتاق دیگه منتظر موندم تا صدام کنن. دو تا از آشناهامونم باهام اومدن. و من در همون حال یه عروس دیگه رو در حال رقص دیدم و دیدم ک اخرای عروسیشه. انگار ک تو یه مجموعه تالار چندتا عروسی بود. و بعد عروسی خودم یکی از عموهام ک در واقعیت باهاشون قهریم. اونجا خوشحال بودند. و یکی از بازیگرای اقای مشهورم حضور داشتند و تاکید کردند ک این میز خیلی بلنده و پات نمیرسه. من این خوابو تقریبا ساعت ۷ و ربع صبح دیدم. ممنون میشم بگین تعبیرش چیه.

خواب دیدم با یه مرد بزرگتر خودم در حد ۱۵ سال اینا ازدواج کردم که پولدار بود و یه دختر داشت دخترش ۱۴ سال اینا سن داشت بعد یه روز از دانشگاه برگشتم همینطوری که داشت کار میکرد بهم گفت چرا مانتو نازک پوشیده بودی گفتم کدوم مانتومو میگی گفت سفید گفتم اون نازکه؟ گفت اره و نپوش دیگه بعد یه آشپزخونه بزرگ داشت و ۴ تا کارکن رفتم اونجا دخترش مهربون بود بهم گفت چرا اون مانتو رو پوشیدی بعدش نگاش کردم گفت من به بابام گفتم و اینجا از این رسما نداریم مراقب رفتارت باش بعد به یه خانمه که اشپزش بود گفت اره اینجا دخترا اینجوری نیستن بعد بهش گفتم من فرهنگم اینجوری نیست اصلا واسم مهم نی این چیزا و بابام و اینا اصلا بهم گیر نمیدن بعد رفتم سراغ کشوم هی لباسامو نگا میکردم میگفتم خو اخه کدومشو بپوشم همه اینا که از نظر اینا جلفه ناراحت بودم تو خواب بعد رفتم پیشش گفتم میخوای یه ساحلی بلند بخرم گفت نه باد میزنه یه موقع بعد گفتم نه خیلی بلند میخرم و بعد بیدار شدم