تعبیر خواب ابراز علاقه (اظهار عشق)

سلام ودرودبرشما،من خواب دیدم دریک مکانی نشستم بعدمعشوقم هم به انجامی اید من ازجایم بلندشدم ورفتم بهش ابرازعلاقه کردم امااوبه من گفت که من رانمیخواهد درخواب خیلی ناراحت شدم ووقتی ازخواب بلندشدم دیدم گریه کرده ام

سلام ،خسته نباشید من صبح خیلی زود خواب دیدم که معلمم که به طور مجازی بم درس میده وتاحالا حضوری ندیدمش وفقط تلفنی باهم حرف میزنیم اومده به خوابم وتلفنی بم ابراز علاقه کرده وبعدش نمیدونم چی شد که با ماشین اون که زرد بود باخواهرم رفتیم تو خیابون بعد دوتامرد ماشینش رو دزدیدن وبعدش معلمم. یکم سرم داد زد گف چرا وقتی ماشین رودزدیدن تو پریدی سوارشدی منم گفتم زورم بشون نمیرسید به خاطر همین سوارشدم اون دزداهم پدروپسر بودن که پسر از خواهرم خوشش اومد تعبیر خوابم چی هس من خیلی نگرانم

سلام، من خواب دیدم دختر یکی از سلبریتی ها که البته در واقع آن سلبریتی اصلا دختر ندارد، به من علاقمند شده و سعی میکند با من صحبت و درد دل کند، آن دختر ۱۲ ساله بود از علاقه زیاد حتی مرا در خواب بوسید، و هر وقت که میتوانست مخفیانه با من صحبت میکرد البته در این خواب برادرم به شدت به همین دختر علاقمند میشه و سعی میکنه باهاش ارتباط برقرار کنه اما فایده ای نداشت، چون اون دختر از برادرم خوشش نمیومد… لطف کنید تعبیر خواب رو بفرمایید ممنون میشم

سلام،ممنون میشم خوابمو تعبیر کنید:-)

صبح بعد نماز که خوابیدم خواب دیدم یه لباس سفید و چادر سفید طرح دار سرم بود و اقوام نزدیکم بودن واسه ی عقد انگاری…داماد و خانوادش هنوز نیومده بودن من روی صندلی ای که جای عروس بود نشسته بودم منتظر جناب داماد و اون جاییم ک بودیم اصلا تا بحال نرفته بودم و ندیدم و انگار خونه ی قدیمی بود و ماهم همه روی حیاط بودیم و سفره عقدم اونجا پهن بود وقتی خانواده داماد اومدن بلند شدیم و سلام علیکی با همه اقوام کردن و بعد داماد کنار من ایستاده بود که پدر مادر داماد از خانوادم اجازه گرفتن قبل عقد بریم باهم صحبت کنیم مامانم گفتن برین تو اتاق حرف بزنید که داماد گفت نه میریم داخل خونه تویه هال حرف میزنیم که از بیرون هم ینی از حیاط همه میتونستن ما رو ببینن ولی صدامونو نمیشنیدن و اونم فکر میکنم به این خاطر بود که خیلی مذهبین البته من اون خانواده رو میشناسم و خوب ازش بدم نمیاد و وقتی دوم دبیرستان بودم حرفش پیش اومده بوده پیش خانوادم ولی خانواده جواب رد دادن چون سنم کم بوده خلاصه بگم که جناب داماد اولی که نشستیم که باهم صحبت کنیم گفت من از شما خیلی خوشم میاد و هرچی بیشتر رفتار و طرز برخوردتون و حرف زدنتون و…رو زیر نظر میگیرم بیشتر عاشقتون میشم اهان اینو بگم که انگار ما تا قبلش اصلا باهم حرف نزده بودیم دوتایی بعدشم شروع کرد به پرسیدن سوالای عجیب غریب:- مثلا یکیش که یادمه که بنظرم خیلی مسخره هم بود و هست این بود که یه صندلی چوبی قدیمی که گوشه ی هال بود رو برداشت کجش کرد و گفت این سطح شیب داره چوبی رو اگه در نظر بگیریم و یه سنگ داشته باشیم سنگه رو کجایه این سطح شیب دار بزاریم تا زودتر پرت شه پایین و منم گفتم چقدر سوالاتون عجیبه و میخواستم ج بدم که دیگه با صدای زنگ در خونه از خواب پریدم انگاری میخواست با حرفا و سوالاش نتیجه گیری کنه واسه زندگی ایندمون و اینو هم بگم که طرف داروسازه و منم تازه کنکور دادم ..اینوهم بگم که اصلا چند وقتیه بهش فکرم نکرده بودم و این خوابو دیدم..:-

سلام

من دو بار خواب دیدم که کلیت هر دو خواب به این صورت بود که یکی از اقوام که ازدواج هم کردن به من میگه که از خانومش و زندگیش راضی نیست و میگه میخوام طلاقش بدم و به من ابراز علاقه میکنه. ممنون میشم اگه جواب بدین

سلام وقت بخیر

من خواب دیدم دیدم پسری که دوستش دارم (نمیدونه)

توی خونه ماست و یه اتاق داره ! دیدم سربازِ ( در واقعیت نیست ) من هی دنبال اینم که چیزی در موردش بفهمم که میگن ادم خیلی کثیفیه !

از یکی از سربازا شیفتشو میپرسم که کی میاد اونم میگه فردا ظهر ساعت یک ولی انگار هماهنگ شده بود و اون بهش گفته بود بگو

دیدم تو خونه داره میاد بهم میگه کاملا معلومه عاشقم شدی

میرم تو اتاقش و سعی میکنم شب اونجا باشم که نمیزاره و برمیگرده میگه با اون قیافت اخه ارایش میکنی فکر میکنی چی شدی (اون لحظه ارایش نداشتم) من ازت خوشم نمیاد

تعبیرش چی میشه؟

سلام و خسته نباشید، ممنون از سایت عالیتون

من خواب دیدم پسر عموی مادرم که در واقعیت یکطرفه دوسشون دارم و در واقعیت من رو رد کرده بودن در خواب میخواستن انگار نامزد کنن، اومدن به خانواده ی من گفتن و دعوتمون کردن، خانواده ی من توجه چندانی نکردن و ایشون چندین بار دیگه تکرار کردن حرفشون رو، میخواستن از پدرم خداحافظی کنن که من پشت سرشون ایستادم و منتظر بودم‌برن، وقتی رفتن بیرون من هم دنبالشون دویدم و گفتم یک دقیقه صبر کن، از پشت بغلش کردم و شروع به گریه کردم سریع برگشت گفت چرا گریه میکنی، گفتم چرا منو دوست نداری، اون دختر چی داره که من ندارم، من که همه چیمو حاضرم برات بدم، نشستم رو زمین و گریه کردم، توی خوابم بردارش هم بود یهو اومد نشست و گفت چرا گریه میکنی، بردارش در خواب از عشق یکطرفه ی من خبر داشت، من رو پسر عموم گفتم نگا حتی داداشت و خواهرات هم‌میدونستن تو نمیدونستی از بس اون دختره چشاتو کور کرده لااقل بذار عکسشو ببینم، وقتی عکسش رو نشون داد اصلا فرد عادی ای نبود یک ابروش نازک بود یک ابروش کلفت، ابروهاش خط داشتن و در کل قیافه ی عادی ای نداشت، بردارش با کف دست زد تو سرش گفت اینه؟ خاک بر سرت با این انتخابت، من هم باز گریه میکردم و گفتم تو حتی حاضر نشدی باهام حرف بزنی، حتی به بدترین‌شکل ممکن ردم‌کردی اون وقت با این حرف میزنی؟؟ چرا واقعا، بعد یهو از خواب پریدم…

سلام وقت بخیر

من دیشب خواب دیدم با دو تا دختر در حد سلام علیک حرف زدم و به یکی از دخترا گفتم شماره اون دوستت رو بهم بده گفت نه نمیدم. گفتم برو از خودش شمارشو واسه من بگیر وقتی که رفت با اون دختری که من ازش خوشم اومده بود حرف زد برگشت بهم گفت تو چرا شماره منو میخوای منم گفتم چون ازت خوشم اومده

گفت من دختر زشتیم و نمیخوام با کسی دوست بشم

(زشت هم نبود) گفتم اگه زشت بودی من انتخابت نمیکردم

همینطور داشتیم حرف میزدیم پسر عمم اومد ی متلک ب دختری که من ازش خوشم اومده بود گفت و دختره هم در جوابش گفت خودتی و پسرعمم زد زیر خنده و رفت. البته اینم بگم پسر عممم حدود ۱۵ سالی از من بزرگتره و ۲ تا بچه داره و منم ۲۰ سالمه

دیگه صداقتش بقیه خوابمو یادم نیس فقط میدونم داشتم با حرف زدن به دخترو ادامه میدادم

وایستادنمونم اینطور بود که من اینطرف کوچه وایستاده بودم اونم روبروم اونطرف کوچه نشسته بود

ممنون میشم خوابمو تعبیر کنید

سلام من خواب دیدم یکی از دوستان پسریکه دوسش دارم گفته بود که بهم علاقه داره و چندتا اتاق بود

پسری که دوسش داشتم و دوستش که تو خواب بهم گفته بود دوسم داره رفتن سمت اتاقا من بهشون نگاه میکردم وقتی دوستش رفت تو یکی از اتاقا و درو بست برای پسریکه دوسش دارم به شوخی زبون دراوردم و اون دویید سمتم و به شوخی دستمو چنگ انداخت ولی خوشحال بودمو اصلا دردی نداشت و میخندیدیم

بعدشم که نمیدونم چرا رفته بودم خونشونو با مادرش صحبت کردمو گفتم که دوسش دارم ولی اون بهم بیتوجه و یه خوابی دربارش تو خواب دبده بودم که به مادرش گفتم و اون گفت که پسرش دوسم داره و وقتی منو میبینه خوشحاله و حتی بخاطر من میخواست شب قبل خونه بمونه و بخاطر مهمونای دیگه نمونده( شبی که خونشون بودم خونه نبود) و مادرش بهم گفت الان وقت خواب دیدن نیست

بعد تو خوابم اون پسریکه دوسش دارم اومد خونه و بهم یکی از تیشرتاشو داد که بوی خودشو میداد ولی بازم پیش بقیه مهمونا بهم توجه نمیکرد ولی من مطمعن شده بودم که دوسم داره تعبیرش چیه ؟

من تو دنیای واقعی باهاش ارتباط دوستانه ای دارم ولی از علاقم خبر نداره و بعضی وقتا ازم تعریف کرده ولی مستقیم تا حالا چیزی نگفته و تا جاییکه خودش بهم گفته رابطه ی عاشقانه نمیخواد

سلام من چند شبه خواب میبینم پدرم منو میکشه و چندوقتسه باهم بحث داریم

تعبیر چیه؟