تعبیر خواب سگ شدن انسان چیست؟

سلام وقت شما بخیر
ببخشید من خواب دیدم یه نفر یه سگ و گذاشت تووی بغلم و اون سگه تبدیل به آدم شد
تعبیرش چیه؟

سلام من خواب دیدم مادرشوهرم با یه قیافه خیلی وحشتناک ومثل یه سگ مریض شده زرد ولاغر اومده خونمون من بغلش کردم وکلی گریه کردم گفتم چرا اینجوری شدی

سلام خسته نباشید
من خواب دیدم که داخل خانه پدری جمع بودیم چند سگ و گربه وارد خانه شدند من خیلی از سگ ها میترسیدم و به همسرم میگفتم آنها را بیرون کند ولی همسرم از آنها نمی‌ترسید و اطرافشان راه می‌رفت بعد چند انسان با شمایل سگ وارد خانه شدند که روی دو پا راه می‌رفتند
دختر کوچیک دوساله ام از من خیلی می‌ترسید میرفتم نزدیک که بغلش کنم فرار می‌کرد چند لحظه خودم را از چشم او دیدم که موهام دور صورتم ریخته بود و خیلی وحشتناک شده بودم
ممنون میشم تفسیر خوابم را بهم بگین

سلام خواب دیدم که یک تو له سگ بغل کردم میبوسم که ظاهرش شبیه یک کودک است در خواب خودم تعجب کردم ولی عاشق بودم وبیشتر بغلش می کردم کهوروی لبه پنجره نشسته بود م که اقوام اومدن خونه ی ما وناراحت که میگفتن اونهامردن در خواب دیدم که پدر ویکی دیگر گم شده بودن اما از ته دلم متمان بودم زندن وبه اقوام می گفتم اما جوابم نمی دادن

سلام. من در خوابم سگی رو دیدم که صاحبشم کنارش بود. سگ بسیار تربیت شده و مهربانی بود، به شکلی که جذبش شدم تا باهاش بازی کنم. هرچقدر بیشتر باهاش بازی کردم بهم نزدیک تر شد و کم کم توی خواب داشتم حس تجاوز می کردم تا اینکه از دستش فرار کردم و دنبالم اومد و یک باره انگار که لباس سگیش رو دراورد و در ظاهر یک مرد ترسناک دراومد و من بازهم فرار کردم. تعبیرش چیه؟

سلام من خواب دیدم که تو خونه هستم و یهو از خونه تو ماشین خودمون قرار گرفتم پشت فرمون و دستی رو پایین کشیدمتا ماشین رو پارک کنم خیلیا با دقت رومزوم بودن و این منو میترسوندزیاد کسانی رو درخواب میدیدم که همسایه و غریبه بودن وهمشون مرد یادم نمیاد زنی دیده باشم به جز مامانم که تو خوه وقتی بودم دیدمش بعد از این که ماشین رو نگهداشتم انگار ماشین تو دستم تبدیل به ماشین کوچیک سیاه شد روبهروم راننده ای با تیشرت سیاه ونوشتهای قهوهای رنگ تو ماشین شاسی بلند سیاهی نشسته بود هرچقدر سعی میکردم بینم کیه انگار نمینوتسم و میترسیدم که نگاهش کنم ولی خیلی خوب میدونسم که روم زوم بود و انگار که از نگاهش کلافه شده باشم سرم روی ماشینی که پشتش بودم والان تبدیل به ماشین اسباب بازی سیه شده بود گذاشتم وانگار که خسته باشم سرمو ازروش برداشتم یهو جلوی چشمام همهچی سیاه شد و هوا گرفته و خیلی ترسناک و اون ماشین سیاه که دستم وسرم روش بود تبدیل به سگی سیه شد که ترسیدم و داد زدم همون موقع تو خونه ظاهر شدم انگار که تو خواب داشتم خواب میدیم عجیب بود و با ترس داد زدم پریدم از جام که همراه من داداش بزرگترم و مامام وبابا