تعبیر خواب عزرائیل (ملک الموت) بسته به شرایط خواب تفسیری متفاوت خواهد داشت. اگر عزرائیل چهره اش غمناک باشد مرگ بیننده خواب نزدیک است.
ستاره | سرویس سرگرمی – دیدن عزرائیل یا فرشته مرگ در خواب برای بیننده خواب چندان مناسب نخواهد بود و در برخی موارد نزدیک بودن مرگ فرد را نشان میدهد. به گفته مطیعی تهرانی به طور کلی دیدن چهره و شمایل غم زده فرشتگان مقرب درگاه الهی در خواب نیکو نیست.
تعبیر خواب عزرائیل (فرشته مرگ)
-
اگر کسی ملک الموت را به خواب بیند چنانکه در آسمان او را بیند و خودش را در زمین دلیل که هر کاری دارد از آن بر کنار میگردد.
-
اگر عزرائیل را در زمین نزدیک خویش بیند دلیل بر اینکه اجلش نزدیک است.
-
اگر ملک الموت را شادمان بیند دلیل که شهید گردد.
-
اگر بیند که با عزرائیل کشتی گرفت و او را نینداخت دلیل که زود از دنیا رود و توبه باید نماید.
-
اگر بیند ملک الموت را بینداخت دلیل که بیمار گردد به حال مرگ بعد از آن شفا یابد.
جابر مغربی گوید:
-
اگر عزرائیل را شادمان بیند دلیل که زندگی او دراز گردد.
-
اگر بیند که عزرائیل به او سلام کرد دلیل که عجلش نزدیک است و پایان عمرش با شهادت تمام گردد.
-
اگر بیند عزرائیل بر وی با خشم نگاه کرد دلیل که حال وی پر مخاطره باشد.
-
اگر بیند که عزرائیل او را چیزی شیرین داد دلیل بر اینکه جان کندن برایش آسان شود.
-
اگر بیند که به او چیزی تلخ داد دلیل که جان کندن بر او سخت گردد.
-
اگر بیند که عزرائیل او را وعده ومژده نیکو داد دلیل که تعبیرش همان مواردی است که تو را بشارت داده.
-
اگر بیند که او را خبر دادند که عزرائیل در فلان جا ست و او از دور بر او نگاه نمود دلیل که او را با پادشاه با هیبت کار افتد.
-
اگر بیند که عزرائیل را کشت دلیل که دشمن خلق گردد.
مطیعی تهرانی: دیدن فرشتگان در حالت غم زده و چهره گرفته در خواب خوب نیست بخصوص دیدن میکائیل و عزرائیل و نشان آن است که مرگ بیننده خواب نزدیک است.
سلام پدرم خواب دیده در دنیای دیگر خودش و ۱۵ نفر دیگر دور یک میز نشستن منتظر محاکمه هستن بعد عزرایل در پوشش یه ادم معمولی تک تک از شون سوالاتی می کنه بعد سر هر کسی لای یه وسیله ای شبیه شوک برقی منتهی بدون سیم و
.. قرار داده و می پیچونه طوری که گردن فرد می شکنه بعد نوبت پدرم می رسه پدرم به عزرایل می گه یه لحظه صبر کن به بچه هام خبر بدم کجا هستم بعد عزرایل می گه نه دیگه تو اون دنیا فرصت داشتی هر کاری که باید می کردی کردی بعد از خواب می پره لطفا تعبیر خوابم بگید خیلی نگرانم
من تو خواب دیدم ازراییل با ی لباس سفید ی مرد خوش تیپ پیر با ریش سفید با لباس احرام حج واستاده منو نگاه میکنه ب من گفت تو با برق گرفتگی میمیری من جایی رفتم توی خونه ک برق نباشه بعد بخاری بغلم بود خواستم بخاطر گرماش دورش کنم یهو چون برقی بود منو برق گرفت و ازراییل گفت با خنده و خوش رویی ک نمیتونم فرار کنم وقت مردنم رسیده بود و مردم فک کنم تو خواب چون یهو پریدم ار خواب … لطفا تعبیرش را بگین متشکرم
من در خواب دیدم که فرشته مرگ مطیع من است و هرچه به او میگویم انجام میدهد و از من محافظت میکند و حتی در خواب دیدم که در بیمارستان هستم و یک دختر که برایم نا اشنا بود رو در بیمارستان دیدم و عزارائیل لحظه مرگ اون رو که خودشو دار زده بود به من نشان داد
من دیشب خواب دیدم اعزراییل با یه داس خیلی بزرگ و یه سن سیاه و صورت چروک و سیاه جلو تختم ایستاده بود بعد قدش نزدیک به سقف بود خیلی بلند .. بهم گفت بیا برام من گفتم نه تو رو خدا نه نمیام مامان و بابام تنها هستن گناه دارن من نمی تونم بیام اینجا خیلی کار دارم ….
تعجبم از اینجاست که رفت ححخخخ
واز جای دیگه تعجبم اینه که من یه دختر محجبه و چادریم چطور برای من اینقدر زشت و ترسناک ظاهر شده
به مامانم گفتم میگه خاک تو سرت از بس شبها فیلم ترسناک نگاه میکنی خخ
ولی از شوخی گذشته خیلی ترسیدم ینی باید بمیرم اخه من هنوز ۲۳ سالمه خیلی حیف شد
انقدر از دیشب ترسیدم که پا بیرون نذاشتم
من دیشب خواب دیدم که روز قیامته و یک کاغذ قدیمی که داخلش روش انجام یک کاری است رو خدا به وسیله یک فرشته به من میرسونه و من باید اون نامه رو بخونم و بر اون اساس کارم را انجام بدم و قبل از اون میگه باید نامه را دوباره بنویسم در یک کاغذ جدید و مردم فرار میکنن از دست جبرئیل و چندتا شون منو روی زمین درحال نوشتن می بینن و میان پیش من پناه می برن منم باید بعد از نامه یه کاری که دستوالعملش تو نامه بود انجام میدادم
همش ذهنمو مشغول کرده
تعبیرش چیه لطفا
من خواب دیدم ملک الموت بالباس سفیدحج بایه چوب تودستش توخونمونه بعدش چوبشوزدزمین ومن مردم خیلی ترسیدم تعبیرش چیه؟
سلام
من خواب دیدم انگار دوتا سایه رو دیوار بودن ک یکیش عزاییل بود عادی بود سایش کت و شلوار تنش بودو اراسته بود بعد یهو کم کم ب سمت اسمون رفتن
لطفا جواب بدین
با سلام و خسته نباشید خدمت شما
من دیشب خواب دیدم که جلوی آینه وایسادم میگم که خدایا منو ببخش اگه گناهی کردم و این حرف ها و همون لحظه که داشتم توبه می کردم یه سیاهی پشتم ظاهر شد با یک عصای بلند و من جیغ کشیدم و روحم از بدنم جدا شد و از ترس زیاد از خواب پریدم .
تو خوابم حس کردم که اون سیاهی عزرائیله .
خیلی نگرانم اگه میشه تعبیر این خواب من رو بگید
منم عزراییلو دیدم تو خواب خودش بهم گفت داشتن منو میزاشتن تو تابوت یهو اومد بالای سرم گفت منو میشناسی من عزراییلم تو مردی منم همش میگفتم من نمردم ولی چهره زیبا و لبخند به لب داشت سر تا پا سفید چوشیده بود قدی بسیار بلند تا اسمون میرسد ولی من چهرشو جلوی صورتم میدیدم تعبیرش چیه همش لبخند میزد
سلام، من چندین بار خواب حضرت عزرائیل رو دیدم وهر بار ایشون به صورت مردی بلند قد و سبزه چهره بود، لباسی آبی رنگ برتن داشت، دفعه اول که دیدمشون بهشون گفتم که شما خیلی زیبایید پس چرا همه از شما میترسند و به بدی یاد میکنند،حضرت عزرائیل گفتند حالا که فهمیدی من زشت و ترسناک نیستم به دیگران هم بگو تا از من نترسند، من همیشه درکنارشان هستم و از جان آنها محافظت میکنم تا زمانی که امر پروردگار بر من برسد
خواب دیدم کسی عزرائیل را به من نشان داد و بعد خیلی ترسیدم، دقت کردم دیدم خودم هستم که چهره ام وحشتناک هست ولی گفتن این عزرائیله، حالا تعبیرش چیه؟
خوبه میگن که خوابو تعریف نکنین
سلام من پیمان هستم من در خواب حضرت عزراییل رادر خواب دیدم که به شکل مادرم درامده بود وما با2نفر از اقوام خود ان را بستیم واو خود راباز کرد وبه سمت ماحمله کرد ان دونفر فرار کردن ومن پنهان شدم که ناگهان او مرا دید وبه سمت من امد
من خواب دیدم روی زمین خوابیدم و حالم اصلا خوب نیست در حدی که حتی توان تکون دادن دستو پام هم نداشتم بعد روی دیوار رو به رو سایه عزراییل رو میدیم که بهم میگفت نمازت رو بخون وگرنه جونت رو میگیرم بعد من از ترس زیاد و وحشتی که داشتم گریه میکردم و میخواستم پاشم که نماز بخونم اما نمیتونستم دو تافرشته یکی سمت چپ و یکی سمت راستم بودن که داشتن کمکم میکردن که از جام پاشم
صبح که از خواب پاشدم تا یه ساعت حتی میترسیدم اینور اونورو نگاه کنم
اما اینجا تموم نشد این خوابم
بخدا یه ماهه بعد خواب دیدم دوباره ادامشو
خواب دیدم روی پله های خونمون نشستم و در حالی که خونه تنها بودم در اتاق هی دستگیرش بالا پایین میرفت یهو در وا شد و من چهره ی عزراییل رو دیدم…خیلی ترسناک…اون اصلا به من هیچ کاری نداشت اما من از دیدنش به اون شکل ترسناک یهو قلبم گرفتو و حس کردم که تو خواب دارم میمیرم بعد خودمو دیدم که روی پله ها نشستم اما روحم داره به طرف پایین پله ها میره همون لحظه گفتم خدایا فقط یه بار دیگه بهم فرصت بدههه جبران کنم همون لحظه از خواب پریدم خیلی ترسناک.بود
از این خوابم سالها میگذره اما به هیچ وجه فراموشم نمیشه و هر وقت بهش فکر میکنم واقعا برام عجیبه
بعضی وقتا فکر میکنم خدا خیلی سعی میکنه راه درستو به هر طریقی به بنده هاش نشون بده اما….الان بعد این چند سال که دوباره به خوابم فکر کردم فهمیدم خدا خیلی منو دوست داشته…میخوام دیگه نمازمو از این به بعد بخونم
سلام خسته نباشيد
من تو خواب خودمو ميديدم كه كجا خوابيدم و… دقيقا همونجايي كه خوابيدم بود خواب ميديدم دارم از يه چيزي فرار ميكنم هي به خودم ميگفتم من عزراييل را بردم
تا اون سياهي يا هرچيزه ديگه اومد سمتم و حالت خفگي دست داد بهم تا اين كه داد زدم و از خواب پريدم
خيلي برام عجيبه كه سياهي چ ربطي به عزراييل (ع) داره
ممنون ميشم جوابمو بدين مرسي
منوخواب ديدم عزرائيل امد و به من گفت قول ميدم خيلى راحت باشه مرگت بعد منو انداخت جلوى ماشين و مردم بدون درد بعدش رفتيم قبرستون سر قبرى كه برام كنده بودن نشستيم و عزرائيل برام قران خوند سوره ى ياسين رو خوند خودم هم چند ايه اولش رو از حفظ خوندم اخه سوره ياسين رو حفظم،،توروخدا بگيد تعبيرش چيه
با سلام.من همیشه خواب های عجیبی می بینم که هیچکس برایم تعبیر نکرده.مثلا دیشب خواب دیدم در میوه فروشی دو قطعه طلا دیدم ا نها را به صاحب مغازه دیدم ا نها تمام مغازه را گشتند اما طلا نمی دیدند اما من باز دیدم طلایی که روی آن نوشته بود ۹۰۴ سپس در جیب خود گذاشتم به خاطر اینکه نگویند چرا فقط این طلا می بیند بعد به خانه آمدم دستم را شستم و چشمانم را بستم و تصور کردم می توانم طلا بسازم سپس از بین دو دستم سکه ای که رویش آیه ای قرآنی بود و طلا بود و عدد ۹۰۴ هم رویش بود در دستانم ظاهر شد
سلام من دیروز خوابی دیدم که تو جایی مثل قبرستون که تاریکه 3 نفریم یه اتاقی بود وارد اتاق شدیم یه کمی بزرگ بود بعد یهو پنجره ها باز شد باد شدیدی وزید یکی هم هی بیرون اتاق میرفتو میومد سیاه پوش بود بعد در باز شد و عزراییل اومد صداش هم خیلی ترسناک بود عصبانی هم بود میخواست با داسش منو بزنه که یهو خوابم عوض شد لطفا کمکم کنین خیلی ترسیدم
سلام من خواب دیدم عزراییل اومد. بهم گفت اومدم دنبالت بریم منم بهش گفتم نمیام از دستش فرار کردم بعد اونم دنبالم دوید ک بیا جای خوبی میبرمت منم گفتم نمیام نمیخوام بمیرم بعد دیگه از خواب بیدار شدم خواستم ببینم تعبیرش چیه
سلام .من حدود ساعت شیش تا هفت صبح خواب دیدم عزارائیل بهم یخ چیزی داد که میخواستم مسموم بشم ولیدبا هر بار خوردنش خودمو پرت میکردم تو یک اب خیلی زلال و روشن و جون سالم به درمیبردم .تو لحظه اخر خوابم بهم گفت دوشنبه هفته دیگه پدر بزرگت میمیره .الان این خواب جنبه خبری داره یا طبق تعبیر بالا مرگ من نزدیکه؟