معنی حکایت فوت کوزه گری فارسی هشتم به همراه معنی کلمات و آرایه‌های ادبی

حکایت فوت کوزه گری، یکی از حکایت‌های کتاب فارسی پایه هشتم است. در این مطلب به بررسی معنی حکایت فوت کوزه گریُ معنی کلمات و آرایه‌های ادبی آن می‌پردازیم.

حکایت فوت کوزه گری

معنی حکایت فوت کوزه گری

کوزه گری ماهر و ورزیده، شاگردی داشت که چندین سال نزد او کار کرده و فنون کوزه گری را از او فرا گرفته بود.

معنی: کوزه‌گری با‌مهارت و خبره، شاگردی داشت که چندین سال پیش او کار کرده بود و مهارت‌های کوزه‌گری را از استادش یاد گرفته بود.

معنی کلمات:

  • ماهر: دارای مهارت
  • ورزیده: کارکشته، کسی که کاری را زیاد انجام داده باشد
  • فنون: جمع فن، مهارت ها
  • فرا گرفته بود: آموخته بود

روزی شاگرد دستمزد بیشتری از استاد درخواست کرد. کوزه گر بر دستمزد او افزود.

معنی: یک روز شاگرد از استاد درخواست کرد که دستمزد بیشتری به او بدهد. کوزه‌گر دستمزد شاگرد را بیشتر کرد.

معنی کلمات:

  • دستمزد: حقوق
  • افزود: اضافه کرد

پس از مدتی باز، شاگرد سر ناسازگاری گذاشت و گفت: «دیگر فن کوزه گری را به تمامی آموخته ام و قصد دارم در کارگاه خود، استادکار شوم.»

معنی: بعد از مدتی، شاگرد با استاد خودش مخالفت و ناسازگاری کرد و گفت: «من تمام مهارت‌های لازم برای کوزه‌گری را یاد گرفته‌ام و می‌خواهم برای خود کارگاهی داشته باشم و دیگر شاگرد کسی نباشم و خودم استاد شوم.»

معنی کلمات:

  • ناسازگاری: بدرفتاری

کوزه گر از او خواست به پاس حقی که بر گردن او دارد، چند ماهی بماند و یاری اش کند.

معنی: کوزه‌گر از او درخواست کرد برای قدردانی و جبران کردن کاری که برای او انجام داده، چند ماه بیشتر پیش کوزه‌گر بماند و به او کمک کند.

معنی کلمات:

  • به پاس: به خاطر، به احترام
  • یاری اش کند: به او کمک کند

شاگرد، بی اعتنا به درخواست استاد، او را رها کرد و کوشید در کارگاه خود برای رقابت با استاد، مرغوب ترین کوزه ها را بسازد. او با دقت شروع به ساختن کوزه کرد اما لعاب هیچ یک از کوزه ها زیبا و شفاف از کار درنیامد.

معنی: شاگرد بدون توجه به درخواست استاد او را رها کرد و از او جدا شد و سعی کرد با استاد خود رقابت کند و در کارگاه خود بهترین کوزه‌ها را بسازد. اما لعاب هیچ‌کدام از کوزه‌ها زیبا و شفاف نمی‌شد.

معنی کلمات:

  • بی اعتنا: بی توجه
  • مرغوب ترین: باکیفیت ترین، مطلوب ترین
  • لعاب: پوشش نازک شیشه‌ای که هنگام پختن ایجاد می‌شود

شاگرد، ناگریز نزد استاد بازگشت. استاد او را واداشت مدتی دیگر نزد او بماند تا اِشکال کار را دریابد. سرانجام یک روز استاد گفت: رمز مرغوب بودن کوزه ها در این است که هر کوزه را پیش از آنکه در کوره بگذارم فوت می کنم تا گرد و خاک از روی آن پاک شود. تو همین یک نکته را در نظر نداشتی و اِشکال کار تو تنها یک فوت بود؛ فوت کوزه گری!»

معنی: شاگرد به ناچار پیش استاد بازگشت. استاد او را مجبور کرد مدتی دیگر پیش او بماند تا اشکال کار خودش را پیدا کند. سرانجام یک روز استاد گفت: «رمز بهترین و باکیفیت‌ترین کوزه‌ها این است که من هر کوزه را قبل اینکه در کوره قرار بدهم، آن را فوت می‌کنم تا گرد و خاک روی آن پاک شود. تو به همین نکته عمل نمی‌کردی و ایراد کار تو فقط یک فوت بود؛ فوت کوزه‌گری!»

معنی کلمات:

  • ناگزیر: ناچار
  • واداشت: مجبور کرد
  • مرغوب: پسندیده، برگزیده، دلپسند، برازنده، دلپذیر

درباره نویسنده حکایت فوت کوزه گری

مصطفی رحماندوست، شاعر، قصه نویس و مترجم کتاب های کودکان و نوجوانان، اول تیر سال ۱۳۲۹ در همدان به دنیا آمد. وی پس از اخذ مدرک کارشناسی خود در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، به عنوان کارشناس کتاب های خطی در کتابخانه مجلس مشغول به کار شد. رحماندوست پس از سال ۱۳۵۷ با عنوان مدیر مرکز نشریات کانون پرورش فکری کودکان نوجوانان مشغول به کار شد.

از او بیش از ۱۱۶ اثر به صورت مجموعه داستان و مجموعه شعر برای کودکان و نوجوانان منتشر شده است.

برخی از آثار مصطفی رحماندوست: «۲ پر، ۲ پر، ۴ پر»، «آسمان هم خندید»، «ترانه های نوازش»، «بازی شیرین است»، «درسی برای گنجشک»، «توپ در تاریکی»، «بچه ها را دوست دارم»، «مرغ قشنگ تپلی»، «پرنده گفت: به! به!»، «صدای ساز می آید»، «خروس غصه خورد»، «زیباتر از بهار»

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید