تک بیتی های ناب برای مشاعره با ژ
ژغ ژغ دندان او دل میشکست
جان شیران سیه میشد ز دست
«مولانا»
✿☆✿
ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر
راست بر عارض گلبوی عرق کرده ی یار
«سعدی»
✿☆✿
← مشاعره با ژ →
ژاله بر لاله فرو می چکد از دامن ابر
خیز و با لاله رخی ساحت گل زار ببوی
«فروغی بسطامی»
✿☆✿
ژاله سپر برف ببرد از کتف کوه
چون رستم نیسان به خم آورد کمان را
«انوری»
✿☆✿
ژولیده زلف فتنه خو، مخمور چشم کینه جو
موها پریشان کرده او، خونها چکان از هر طرف
جانها و دلها چون خسی در راهش آب هر کسی
می رفت جان و دل بسی گیسوکشان از هر طرف
«امیر خسرو دهلوی»
✿☆✿
ژاله بر برگ سمن همچون عرق بر روی او
لاله در صحن چمن مانند آن رخسار نیست
«سیف فرغانی»
✿☆✿
← شعر با ژ →
ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد
چشم مست او که مژگان را به قتلم تیز کرد
خنجر زهرآب داده در کف قصاب داد
«امیر خسرو دهلوی»
✿☆✿
ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته اند
«خاقانی»
✿☆✿
ژاله گشته سرشک من ز عنا
لاله گشته دو چشم من ز سهر
«مسعود سعد سلمان»
✿☆✿
ژنده پیلان کز در دریای سند آورده ای
سال دیگر بگذرانی از لب دریای نیل
«فرخی سیستانی»
✿☆✿
ژرف بحریست پر از آب حیات
موج زن آمده از کل جهات
«جامی»
✿☆✿
← مشاعره با ژ →
ژاله از روی لاله دور مکن
تا نسوزد ز شعله بستان را
«عراقی»
✿☆✿
ژاله ای بر عارض لاله نشیند در نظر
گر چه سیراب است اما جان ما را شبنمی است
«شاه نعمت الله ولی»
✿☆✿
ژالهٔ باران، زده بر لالهٔ نعمان نقط
لالهٔ نعمان شده از ژالهٔ باران نگار
«منوچهری»