معنی درس آداب مطالعه ششم با آرایه های ادبی و معنی کلمات

معنی درس آداب مطالعه فارسی ششم که از «فُتوّت نامه‌ی سلطانی» نوشته‌ «کمال‌الدین حسین واعظ کاشفی» است و درباره آداب قصه خواندن به نظم و به نثر (حکایت خوانی) است را با آرایه های ادبی و معنی کلمات آن بخوانید.

معنی درس آداب مطالعه

ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – درس شانزدهم فارسی ششم متنی است از کتاب «فُتوّت نامه‌ی سلطانی» نوشته‌ی «کمال‌الدین حسین واعظ کاشفی». معنی درس آداب مطالعه را با آرایه های ادبی و معنی کلمات درس در این مطلب می‌خوانید. 

 

معنی درس آداب مطالعه
معنی درس آداب مطالعه پایه ششم

 

معنی درس آداب مطالعه فارسی ششم

بدان که قصّه خواندن و شنیدن، فایده‌ی بسیار دارد: اوّل آنکه از احوال گذشتگان خبردار شود. دویم آنکه چون عجایب بشنود، نظر او به قدرتِ الهی، گشاده گردد.

آگاه باش که خواندن و شنیدن داستان فواید زیادی دارد: فایده‌ی اول این است که انسان از سرگذشت پیشینیان آگاه می‌شود. فایده‌ دوم این است که انسان وقتی درباره شگفتی‌های جهان می‌خواند، شناخت او نسبت به قدرت خداوند بیشتر می‌شود.

معنی کلمات: گذشتگان: پیشینیان، درگذشته‌ها، کسانی که از دنیا رفته‌اند / دویم: دوم / نظر: نگاه

آرایه های ادبی: عجایب مجاز از سخنانی درباره شگفتی های جهان / نظر او گشاده گردد کنایه از اینکه شناختش بیشتر می‌شود. 

 

سیُم، چون محنت و شدت گذشتگان شنَوَد، داند که هیچ کس از بندِ محنت آزاد نبوده است، او را تسلّی باشد.

فایده‌ی سوّم این است که وقتی انسان قصّه‌ی رنج و سختی‌هایی که پیشینیان تحمل کرده‌اند را می‌شنود به این نکته پی می‌برد که هیچکس بدون رنج و درد نبوده و این سختی‌ها فقط برای او نیست در نتیجه موجب کم شدن غم و اندوه او می‌شود.

معنی کلمات: سیم: سوم / محنت : رنج، درد / شدت: سختی‌ها / تسلی : آرامش دادن، کاستن از غم و اندوه کسی

آرایه های ادبی: بند محنت: اضافه تشیهی / محنت، شدت: سجع

 

چهارم، چون زوال مُلک و مال سلاطین گذشته شنوَد، دل از مال دنیا و دنیا بردارد و داند که با کس، وفا نکرده و نخواهد کرد. پنجم، عبرت بسیار و تجربه‌ی بی‌شمار او را حاصل شود.

فایده‌ی چهارم این است که وقتی قصه‌ی نابودی کشور و اموال پادشاهان گذشته را می‌شنود دیگر به مال دنیا دل نمی‌بندد زیرا می‌فهمد که دنیا و مال دنیا برای هیچ کس باقی نمانده و نخواهد ماند. فایده‌ی پنجم هم این است که پند فراوانی می‌گیرد و تجربه زیادی به دست می‌آورد.

معنی کلمات: زوال : نابودی / سلاطین : پادشاهان / مُلک :کشور، پادشاهی / عبرت گرفتن : پند گرفتن / حاصل شود: به دست آید

آرایه های ادبی: دل از چیزی برداشتن: ترک علاقه و وابستگی کردن / دنیا وفا نکرده: شخصیت بخشی به دنیا (تشخیص) / بسیار و بی شمار: سجع

 

و خدای تعالی با حضرت رسول (ص) می‌گوید: «ای محمد، ما از قصه‌های رسولان و خبرهای پیغمبران بر تو می‌خوانیم؛ آنچه بدان، دل را ثابت گردانیم و فایده‌های کلّی تو را حاصل گردد» (قرآن کریم، سوره‌ی هود، آیه‌ی ۱۲۰).

خداوند بلند مرتبه به حضرت محمد (ص) می‌گوید: «ای محمد، ما اخبار و داستان‌های پیامبران پیش از تو را برای تو روایت می‌کنیم، این چیزی است که باعث آرامش تو می‌شود و از این قصه ها، سودهای بی‌اندازه به تو می‌رسد» (قرآن کریم، سوره‌ی هود، آیه ۱۲۰).

معنی کلمات: تعالی : بلند مرتبه، برتر / رسولان : فرستادگان، پیامبران / بدان: به آن / ثابت : پابرجا، استوار

آرایه های ادبی: دل را ثابت گرداندن: کنایه از به آرامش رساندن

 

پس معلوم شد که در قصه‌های گذشتگان، فایده‌ای هست و خواننده و گوینده و شنونده را از آن فایده رسد. 

پس مشخص شد که داستان‌های پیشینیان فوایدی دارد که هم برای خواننده، هم گوینده و هم شنونده مفید است. 

آرایه های ادبی: خواننده، گوینده، شنونده: تناسب

 

اگر پرسند که قصّه ‌خوانی، چند نوع است، بگوی دو نوع: اوّل حکایت و دویم نظم‌خوانی.

اگر از تو پرسیدند که قصّه‌گویی چند نوع است؟ در پاسخ بگو دو نوع: نوعِ اول، داستان‌هایی که به صورت حکایت (به نثر) است و نوع دوم، داستان‌هایی که به صورتِ شعر است.

معنی کلمات: نظم‌خوانی: شعرخوانی

 

اگر پرسند که آداب حکایت‌گویان چند است، بگوی: اوّل آنکه قصّه‌ای که ادا خواهد کرد، باید که بر استاد خوانده باشد و با خود تکرار کرده باشد تا فرو نماند. 

اگر از تو پرسیدند که حکایت‌گویان چه نکات و آدابی را باید رعایت کنند، بگو اول اینکه (حکایت‌گو) قصّه‌ای را که می‌خواهد بازگو کند باید آن را برای یک استاد بخواند و هچنین آن را با خود تمرین کرده باشد تا در هنگام قصّه‌گویی چیزی را از یاد نبرد.

معنی کلمات: ادا کردن قصه:‌ بازگو کردن قصه، خواندن قصه 

آرایه های ادبی: فرو نماندن کنایه از فراموش نکردن، از یاد نبردن

 

آرایه های ادبی و معنی درس آداب مطالعه
آرایه های ادبی و معنی درس آداب مطالعه

 

دویم آنکه چُست و چالاک به سخن در آید و خام نباشد.

دوم اینکه در فن سخن گفتن چابک و زرنگ باشد و بی‌تجربه نباشد.

معنی کلمات: چست : چابک، تند و تیز، چالاک 

آرایه های ادبی: چُست و چالاک: هم معنی (مترادف) / به سخن درآمدن:‌کنایه از سخن گفتن / خام بودن کنایه از بی تجربه بودن

 

سیُم باید که داند که جماعت، لایق چه نوع سخن است، بیشتر، از آن گوید که مردم، راغب آن باشند.

سوم اینکه باید بداند چه سخنی برای شنوندگانش مناسب و شایسته است (شنوندگانش در چه زمینه ای سررشته دارند و توانایی درک مطلبشان چیست) و بیشتر در مورد مطالبی حرف بزند که مردم می‌‌پسندند. (با توجه به شنونده اش سخن بگوید.)

معنی کلمات: جماعت : مردم / راغب : مایل، علاقه‌مند / لایق: شایسته، توانا، دارای سررشته

آرایه های ادبی: جماعت، مردم: هم معنی 

نکته دستور زبانی: ‌به کار بردن فعل مفرد (است) برای فاعل جمع (مردم) از ویژگی‌های نثر گذشتگان 

 

چهارم، نثر را وقت وقت به نظم آراسته گرداند که بزرگان گفته‌اند: نظم در قصّه خوانی چون نمک است در دیگ؛ اگر کم باشد، طعام بی‌مزه بوَد و اگر بسیار گردد شور شود؛ پس اعتدال، نگاه باید داشت.

چهارم اینکه باید در زمان‌های مناسب در بین قصّه‌ی خود از شعر هم استفاده کند زیرا بزرگان گفته‌اند: شعر در میان قصه خواندن مانند نمک زدن به غذا است؛ اگر کم بزنی غذا بی‌مزه می‌شود و اگر زیاد بزنی غذا شور می‌شود؛ پس باید میانه‌روی کرد.

معنی کلمات: طعام : غذا / اعتدال : میانه‌روی / وقت وقت: گاهگاهی / 

آرایه های ادبی: نظم، نثر:‌ متضاد / نظم چون نمک: تشبیه / قصه خوانی چون دیگ: تشبیه / طعام: استعاره از سخن / نگاه داشتن اعتدال: کنایه از میانه روی کردن

 

پنجم، سخنانِ محال و گزاف نگوید که در چشم مردم، سبک شود.

پنجم اینکه سخنان غیرممکن و بیهوده نگوید که در چشم مردم، ارزشِ خودش را از دست می‌دهد.

معنی کلمات: محال : ناممکن / گزاف : دروغ، لاف، بیهوده

آرایه های ادبی: سبک شدن: کنایه از بی ارزش شدن

 

اگر پرسند که آدابِ نظم‌خوانی چند است؟ بگوی: اوّل آنکه به آهنگ خوانَد. 

اگر بپرسند که آداب شعرخوانی چگونه است؟ بگو اول اینکه شعر را با وزن و آهنگ بخواند.

معنی کلمات: آهنگ : وزن، ریتم 

 

دویم، سخن را در دلِ مردم بنشاند.

دوم اینکه شعر را به گونه‌ای بخواند که در مردم تاثیرگذار باشد.

آرایه های ادبی: در دل نشاندن: کنایه از عزیز و دوست داشتنی کردن

 

سیُم، اگر بیتی مشکل پیش آید، شرح آن با حاضران بگوید.

سوم اینکه اگر در شعر بیتی بود که فهمِ آن برای دیگران پیچیده بود، معنی آن بیت را توضیح بدهد.

 

چهارم، چنان نکند که مُستَمع، مَلول گردد.

چهارم اینکه شعر را به گونه‌ای نخوانَد که شنونده خسته و دلسرد شود.

معنی کلمات: مستمع : شنونده / ملول : غمگین، خسته، دلسرد

 

پنجم، صاحب آن نظم را در اوّل یا آخر، یاد کند و فاتحه و تکبیر گوید.

پنجم اینکه در ابتدا یا پایانِ شعر، نامِ شاعر آن شعر را بگوید و برای او فاتحه‌ای بخواند و تکبیر بگوید.

معنی کلمات: فاتحه : آغاز کار، اوّل چیزی، گشایش، در اینجا خواندنِ سوره‌ی فاتحه (حمد) برای طلب آمرزش / تکبیر: بزرگ شمردن

 

شما می‌توانید معنی شعر به گیتی به از راستی پیشه نیست با آرایه های ادبی را نیز در ستاره بخوانید. 

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • سپیده کاظمی

    مرسی ممنون فقط یک چیزی من تعداد جمله و فعل و فاعل را هم می خواستم اما داخل متن تون نبود لطفاً یک خواهشی در حق من بکنید بگزارید

نظر خود را بنویسید