معنی و مفهوم ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست با داستان آن

در این مطلب می‌توانید ریشه و مفهوم ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست را بخوانید. این ضرب المثل در کتاب نگارش پایه ششم ابتدایی هم آمده‌است.

ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست

ضرب المثل‌های مختلفی در ادبیات فارسی آورده شده که بر انتخاب صحیح دوست تاکید فراوانی دارد. به طور مثال نمونه‌ای از آن «ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست» بوده که در کتاب نگارش پایه ششم ابتدایی هم به آن اشاره شده‌است. اما ریشه‌ی این عبارت چه بوده و چه مفاهیمی در آن نهفته‌ است؟ برای یافتن پاسخ این سوال‌ها با ادامه مطلب همراه شوید.

پادشاه در داستان ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست

مفهوم و کاربرد ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست

ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست به طور کلی بر انتخاب صحیح دوستان تاکید دارد. از سوی دیگر این عبارت از دو بخش تشکیل شده که هر کدام از این دو، مفاهیم مهمی را در خود جای داده‌است:

در بخش اول آمده «دشمن دانا بلندت می‌کند»: این عبارت به این موضوع اشاره دارد که گاهی حتی یک دشمن هم در صورت توانمند و موفق بودن می‌تواند بهانه‌ای برای تلاش بیشتر انسان شود. می‌تواند حس رقابت را در او ایجاد کرده و باعث شود فرد تلاش بیشتری برای دست‌یابی به موفقیت انجام دهد.

در بخش دوم آمده «بر زمینت می‌زند نادان دوست»: این بخش که مفهوم اصلی ضرب المثل را هم انتقال می‌دهد، به این نکته اشاره می‌کند که دوست نادان و انتخاب افرادی نادرست به عنوان دوست و همراه می‌تواند باعث شکست و تباهی در زندگی شود.

داستان ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست

در روزگاران قدیم، شهری توسط فرمانروایی عادل و مهربان اداره می‌شد. او به نیازمندان کمک می‌کرد و از ضعفا در برابر ظلم و ستم ثروتمندان حمایت می‌نمود. با این حال، این رفتار او باعث شده‌بود دشمنان زیادی پیدا کند. بسیاری از آن‌ها طی سال‌ها تلاش کرده‌بودند که در لباس محافظان، شبانه او را به قتل برسانند.

همسر فرمانروا که شاهد خیانت‌های مکرر اطرافیان وی بود، پیشنهاد داد تا میمونی را به قصر بیاورند و تربیت کنند تا شب‌ها کنار فرمانروا پاسبانی دهد. او معتقد بود میمون به عنوان حیوانی که از روابط انسانی و حسادت‌های آن‌ها بی‌خبر است، تنها کسی را که با محبت رفتار می‌کند، می‌شناسد و به او خدمت می‌نماید.

روزی مردی که به دلیل دزدی در شهرش آواره شده‌بود، به شهر فرمانروا رسید. او خسته و گرسنه بود و چون کاری بلد نبود، تصمیم گرفت شبانه با دزدی وارد خانه‌ای شود. او در کوچه و بازار دربارهٔ مهربانی‌های فرمانروا و زیبایی قصر او شنیده بود، بنابراین تصمیم گرفت مستقیماً به قصر رفته و چیزهای ارزشمندی بدزدد.

شب هنگام، مرد با حیله‌گری‌های خود موفق شد وارد اتاق خواب فرمانروا شود. او اتاقی زیبا با پرده‌های ابریشمی، مجسمه‌های طلا و نقره و عاج فیل را دید. دیوارهای اتاق با زیباترین تزئینات آراسته شده‌بودند. در گوشه‌ای میمونی را دید که مشغول بازی بود. مرد پشت پرده‌ای پنهان شد تا فرمانروا بخوابد و بتواند یکی از اشیای گران‌بها را بدزدد.

ناگهان مارمولک بزرگی وارد اتاق شد و روی سینه فرمانروا نشست. میمون خنجری برداشت تا آن را بکشد که مرد دزد بی‌اختیار فریاد زد: نکن! او دست میمون را گرفت. فرمانروا از خواب بیدار شد و متحیر شد که مردی دست میمون را گرفته‌ است.

مرد دزد، میمون را رها کرد و به فرمانروا احترام گذاشت و گفت: من دشمن دانای شما و این میمون دوست نادان شماست. من دزد هستم و برای دزدی آمده‌ام. اگر من نبودم، شاید این دوست نادان شما را می‌کشت. خداوند مرا برای نجات جان شما فرستاد.

وقتی فرمانروا متوجه ماجرا شد، سجده شکر کرد و گفت: خداوند جان دوباره‌ای به من عطا کرد که از طریق تو بازگشت. بی‌شک دشمن دانا بهتر از دوست نادان است.

شعر ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست

کودکی از جمله آزادگان
رفت برون با دو سه هم‌زادگان

پایش از آن پویه درآمد ز دست
مهر دل و مهره پشتش شکست

شد نفس آن دو سه هم‌سال او
تنگ‌تر از حادثه حال او

آنکه ورا دوست‌ترین بود گفت
در بن چاهیش بباید نهفت

تا نشود راز چو روز آشکار
تا نشویم از پدرش شرمسار

عاقبت‌اندیش‌ترین کودکی
دشمن او بود در ایشان یکی

گفت همانا که در این هم‌رهان
صورت این حال نماند نهان

چون‌که مرا زین همه دشمن نهند
تهمت این واقعه بر من نهند

زی پدرش رفت و خبردار کرد
تا پدرش چاره آن کار کرد

هرکه در او جوهر دانایی است
بر همه چیزیش توانایی است

دشمن دانا که غم جان بود
بهتر از آن دوست که نادان بود

بند فلک را که تواند گشاد؟
آن‌که بر او پای تواند نهاد

چون ز کم و بیش فلک درگذشت
کار نظامی ز فلک برگذشت

دشمن دانا که غم جان بود
بهتر از آن دوست که نادان بود!

نقاشی ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست

نقاشی ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست
نقاشی ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست
معنی ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست
ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست

همانگونه که در ابتدای مقاله نیز گفته شد، ضرب المثل‌های زیادی درباره دوست و انتخاب دوست وجود دارد. اگر به خواندن اینگونه ضرب المثل‌ها علاقمند هستید، پیشنهاد می‌کنیم مقالات زیر را نیز در سایت ستاره مطالعه کنید:

سخن پایانی

امیدواریم از خواندن حکایت و مفهوم ضرب المثل دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست لذت برده‌باشید. شما می‌توانید با گشتی در سایت ستاره با دنیایی از ضرب المثل های زیبای فارسی و مفاهیم آموزنده‌ی آن آشنا شوید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید