ضرب المثلها سخنان کوتاه و پندآموز هستند که با استفاده از استعارهها مفاهیم عمیقی را به خواننده و شنونده منتقل مینمایند. جملاتی که به صورت سینه به سینه از گذشتگان به ما رسیده و ما میراثدار این فرهنگ غنی در زمان حال هستید. آب به دلیل ماهیت حیات بخش و کاربردهای فراوانش نقش مهمی در انواع ضرب المثل های فارسی داشته است. در ادامه شما را با مجموعهای کامل از انواع ضرب المثل با آب (ضرب المثل درباره آب) آشنا خواهیم کرد.
انواع اصطلاح و ضرب المثل با آب
۱. آب از دستش نمیچکه.
معنی: اشاره به آدم بسیار خسیس.
۲. آب از سرچشمه گلآلوده.
معنی: این ضرب المثل مصداق بی کفایتی و تدبیر نادرست شخصی ست که در رأس آن امور است.
۳. آب از آب تکان نمیخوره.
معنی: زمانی به کار می رود که شرایط بر وفق مراد باشد و همه چیز به خوبی پیش رود.
۴. آب از سرش گذشته.
معنی: اشاره آن به بدشانسی و رسیدن ناملایمتی های فراوان به فرد است و در اصطلاح به فردی که گرفتاری های زیادی دارد می گویند آب از سرش گذشته
معنی: وقتی کسی به امید موفقیت و انجام خواسته ای مدتها تلاش و فعالیت کند، ولی با صراحت و قاطعیت پاسخ منفی بشنود و دست رد به سینه اش بزنند و یکباره او را از کار ناامید کنند، برای بیان حالش این ضرب المثل را به کار می برند و می گویند: «بیچاره این همه زحمت کشید ولی آب پاکی روی دستش ریختند».
۶. آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم.
معنی: کاربرد این ضرب المثل وقتی است که ناگهان متوجه داشته ها و استعدادهای خود می شویم در حالی که تا پیش از آن، آن چیز را در جاهای دیگر جستجو میکردهایم.
۷. آب را گلآلود میکنه که ماهی بگیره.
معنی: یعنی در موقعیت های نابسامان و آشفته، نهایت سوء استفاده را می کند.
۸. آب را باید از سرچشمه بست.
معنی: این ضرب المثل به این موضوع اشاره دارد که هر مسئله ای باید ریشه ای حل شود و اصطلاحا با ماست مالی هیچ کاری درست نمی شود.
۹. آب زیر پوستش افتاده.
معنی: کمی چاق شده است، وضع مالیش بهتر شده است.
۱۰. آب که یه جا بمونه، میگنده.
معنی: کاربرد این ضرب المثل در مواردی است که انسانی به خاطر بیکاری و سستی به فساد کشیده شده باشد. همینطور به افرادی که هرگز حاضر به تغییر و پیشرفت نیستند و بر افکار و جایگاه قبلی خود تعصب دارند نیز گفته میشود.
۱۱. آب که از سر گذشت، چه یک ذرع چه صد ذرع ـ چه یک نی چه صد نی.
معنی: یعنی شخصی که در دام مشکلات گرفتار می شود ، دیگر برایش فرقی ندارد که این گرفتاری کم باشد یا زیاد.
۱۲. آب که سر بالا میره، قورباغه ابوعطا میخونه.
معنی:
- این ضربالمثل حکایت از بینظمی و هرج و مرج دارد. میدانیم که آب سر بالا نمیرود و قورباغه هم طبیعتا نمیخواند.
- این ضربالمثل در واقع بر این موضوع تاکید دارد وقتی که یک بخش یا یک نفر کار و وظیفه خود را به درستی انجام ندهد، به تبعیت از آن دیگر بخشها هم آن نظم لازمه را ندارند و کار بقیه سیستم هم مختل میشود.
- در واقع در این مثل اشاره بر این است که اگر آب بتواند سر بالایی برود، هیچ بعید و دور از ذهن نیست که قورباغه هم ابوعطا بخواند.
داستان:
روزی و روزگاری ماهی کوچکی که در حال شنا کردن بود، احساس کرد که مثل قبل نمیتواند شنا کند و به اجبار مسیر حرکتش عوض میشود و او هرچه تلاش میکند، نمیتواند در مسیر دلخواهش حرکت کند.
کمی که دقت کرد، دید که آب در حال بالا رفتن است و او به سطح آب نزدیک میشود. در همین حال صدای آوازی را شنید و دید که قورباغهای در حال آوازخواندن است. در این حال با خود فکر کرد که وقتی در این اوضاع عجیب و غریب آب سر بالا رفت، خب قورباغه هم آوازخوانی میکند دیگر
۱۳. آب نمیبینه وگرنه شناگر قابلیه.
معنی: درباره کسی می گویند که ظاهر خوبی دارد و این ظاهرسازی اش به دلیل نبود زمینه های انجام کار زشت است؛ اگر آن زمینه ها برای او فراهم شود ظاهر خوبش نیز از بین خواهد رفت.
۱۴. آبشان از يک جوی نمیرود.
معنی: این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بین چند نفر سازگاری و توافق وجود نداشته باشد بنابراین می گویند آبشان به یک جوی نمیرود یا آبشان از یک جوی نمیرود.
۱۵. آبی از او گرم نمیشه.
معنی: این ضرب المثل را درباره کسانی به کار می برند که در هیچ موقعیتی سودشان به دیگران نمی رسد و هیچ گاه نمی توان در مواقع سخت به کمک آنها امیدوار بود.
۱۶. استخری که آب نداره، این همه قورباغه میخواد چه کار؟
معنی: این مثل در موردی گفته می شود که ظاهرسازی و زرق و برق، بیش از ماهیت کار باشد.
۱۷. افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
معنی: یعنی اگر می خواهی زندگی ات سرشار از برکت و نعمت های الهی شود، همیشه با مردم و بخصوص با زیردستان خود با تواضع و فروتنی رفتار کن.
۱۸. اگر برای من آب نداره، برای تو که نان داره.
معنی: ضرب المثل اگر برای من آب نداره برای تو که نون داره در مورد افرادی به کار می رود که می دانند این کار برای صاحبکار سودی ندارد برای خودشان دستمزد دارد. ضرب المثل اگر برای من آب نداره برای تو که نان داره
۱۹. اگر چاه آب ندارد، برای مقنی نان دارد.
معنی: این ضرب المثل دقیقا معادل ضرب المثل “اگر برای من آب نداره، برای تو که نان داره” است.
۲۰. باید گذاشت در کوزه آبش را خورد.
معنی: اغلب، این ضرب المثل را به عنوان تمسخر یا تحقیر کسی به کار می برند که به مدارک تحصیلی خود مغرور شده است. با گفتن این ضرب المثل، او را متوجه می سازند مدرکش حتی به قدر آب کوزه هم ارزشی ندارد.
۲۱. بز گر از سر چشمه آب میخوره.
معنی: وقتی که یک بز به گری مبتلا می شود (یک نوع بیماری پوستی) او را از گله جدا می کنند تا باعث بیماری دیگر حیوانات نشود. اما وقتی از سرچشمه آب میخورد، کل آب را آلوده می کند. این ضرب المثل برای افرادی به کار می رود که در عین نالایقی و مهارت نداشتن، باز هم اعتماد به نفس بسیار زیادی دارند.
۲۲. جایی نمیخوابه که آب زیرش بره.
معنی: آدم زرنگ و زیرکی که کاملاً مراقب بوده و کاری نمی کند که باعث ضرر و زیانش شود.
۲۳. خوشا چاهی که آب از خود بر آرد.
معنی: در موردی گفته می شود که کسی به فضل و مزایای دیگری بنازد.
۲۴. دسته گل به آب داده.
معنی: وقتی کسی کاری را که قرار است انجام بدهد خراب می کند میگویند دسته گل به آب داد
۲۵. دنیا را آب ببره او را خواب میبره.
معنی: بی غم و بی خیال، آدم خوسرد و آسوده خاطر.
۲۶. ز آب خرد، ماهی خرد خیزد
نهنگ آن به که با دریا ستیزد
معنی: محیط کوچک مردان بزرگ پرورش نمی دهد چنان که در رودخانه نهنگ دیده نمی شود.
۲۷. عاقل به کنار آب تا پل میجست
دیوانه پا برهنه از آب گذشت
معنی: وسوسهی عاقلانه رفتار کردن در هر امر جزیی، جز شکست یا اتلاف وقت نتیجهیی نخواهد داشت. برخی اوقات برای گذر از مشکلات باید جسارت به خرج داد.
۲۸. کور کور را میجوره آب گودال را.
معنی: کنایه از دوشخص به درد نخور و بنجل که دنبال هم بیفتند
۲۹. کوزهگر از کوزه شکسته آب میخوره.
معنی: معمولاً کسی که صاحب هنر و حرفه ای است، خودش از آن بهره ای نمی برد و در استفاده از هنر خویش تنبل است.
۳۰. ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازهاست.
معنی: یعنی هیچ وقت برای انجام کاری دیر نیست و همیشه میتوان شروع کرد. همیشه برای شروع و تلاش فرصت هست.
۳۱. نون اینجا آب اینجا؛ کجا بروم به از اینجا؟
معنی: هنگامی که فردی به دنبال راحت طلبی است و به خود هیچ زحمتی نمی دهد و تلاشی نمی کند این ضرب المثل را به کار می برند.
۳۲. نونت را با آب بخور منت آبدوغ نکش.
معنی: در مقابل انتظارات و توقعات سایرین، مقاومت کردن
۳۳. هر سرکهای از آب، ترشتره.
معنی: آب آب است و سرکه سرکه. در ذات آب، بی بویی است و در ذات سرکه ترش مزگی، پس فرقی نمی کند چه نوع سرکه ای باشد و با چه اندازه از غلظت باز هم از آب ترش است این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند که بعضی از خواص ذاتی است و با این خواص است که کارآیی مشخص می شود
۳۴. آب آمد تیمم باطل شد.
معنی: وقتی اصل کار بیاید انجام کارهای فرع بیهوده است.
۳۵. آب آب را پیدا می کند آدم آدم را
معنی: هرکسی به همنوع و همدل و همزبان خود می گرود.
۳۶. آب به پستی (سرازیری) میرود
معنی: آدم پست و حقیر فرد حقیر را پیدا میکند. هر کس به سمت همنوع خود کشیده میشود. این ضرب المثل معادل کور کور را میجوره آب گودال را است.
۳۷. آب دریا به دهان ماهی دریا خوش است
معنی: هر کسی به چیزی علاقهمند است. سلیقه افراد با هم متفاوت است. این ضرب المثل برگرفته از بیت زیر است.
نیست پروا تلخکامان را ز تلخی های عشق
آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است
صائب
۳۸. آب اگر قوت داشت قورباغه نهنگ میشد
معنی: این ضرب المثل برای افرادی به کار میرود که مشغول انجام کار بیهودهای هستند. یعنی اگر انجام این کار فایده و سودی داشت قورباغه (فرد ضعیف) تبدیل به نهنگ (شخص قوی) میشد.
۳۹. آبی که میره به رودخانه چه خودی خوره چه بیگانه
معنی: چرا باید مانع استفاده دیگران شد از چیزی که به هر حال در تملک کسی باقی نمیماند
۴۰. آدمی که خیس است از آب (باران) نمیترسد
معنی: باران که می آید هر کس می خواهد به طریقی از آن فرار کند ، یکی زیر سرپناه می رود، یکی چتر به دست می گیرد، یکی از خانه بیرون نمی آید …همه این تلاش برای این است که خیس نشوند اما آدمی که خیس شده دیگر برای باران فرق نمی کند و از آن نمی ترسد ، این ضرب المثل معادل ضرب المثل «آب که از سر گذشت، چه یه وجب چه صد وجب » و معنای آن این است که وقتی درگیر کار یا مسالهای شدی ، بیشتر درگیر شدن خیلی مهم نیست
این ضرب المثل بر گرفته از بیت زیر از شیخ اجل است:
آنکه در بحر قلزم است غریق
چه تفاوت کند ز بارانش
۴۱. از بی آبی مردن بهتر است تا از قورباغه اجازه گرفتن
معنی: این ضرب المثل زمانی به کار میرود که فرد بهتر است بدون منت کشیدن از دیگران کار خودش را راه بیندازد. مترادف: نه شیر شتر خواهم نه دیدار عرب
۴۲. اگر آب نمی آورد کوزه را هم نمیشکند
معنی: در توجیه عمل کسانی گفته میشود که اگر سودی نمیرسانند باری زیانی نیز به بار نمیآورند. معادل: مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان
۴۳. اول عمق آب را بپرس بعد توش شنا کن (بیگدار به آب نزدن)
معنی: همه جوانب احتیاط موضوع را در نظر بگیر سپس وارد آن قضیه شو.
۴۴. ای دوست گلِ سِرِشته را آبی بس
معنی: آنکه دست و دلش سیر است به اندک میسازد
۴۵. دو دفعه آب جای یک دفعه نان را نمیگیرد
معنی: تاثیری که یکبار خوردن نان در سیری دارد را چند بار نوشیدن آب ندارد. یعنی برای رفع مشکل از ابتدا باید به فکر راه حل درست بود.
۴۶. روغن زیر آب نمیماند
معنی: حقیقت بر همگان آشکار خواهد شد. مترادف: آفتاب زیر ابر نمی ماند
۴۷. فکر نان کن که خربزه آب است
معنی: یعنی به جای اینکه به امور بیهوده فکرکنی، کار های ارزشمند انجام بده که در آخر پشیمان نشوی.
۴۸. قُوّت آب از سرچشمه است
معنی: آبی که از سرچشمه پر زور باشد می تواند به جاهای دورتری برود و مکان های زیادتری را سیراب کند. در دنیای انسان ها هم تربیت درست و انگیزه زیاد است که می تواند توان آدمی را برای انجام کارها مشخص کند.
می دود مجنون به زور عشق بر گرد جهان
آب دارد قوت از سرچشمه هر جا می رود
۴۹. گشنه خواب نان میبیند، تشنه خواب آب
معنی: اشاره این مثل به تمرکز و توجه فرد نیازمند به نیازهای اساسی خود است.
۵۰. مشک خالی و پرهیز آب؟
معنی: «پرهیزِ آب!» عبارتی است که سقایان و آبکشان هنگامی که با مشک یا سبوی پر آب از جای پرتردد میگذرند بانگ میکنند تا عابران را توجه دهند که خیس نشوند. این ضرب المثل کنایه از سر و صدای بیاساس راه انداختن و به دروغ خود را صاحب قدرت و اختیار جلوه دادن است.
۵۱. ناله آب از ناهمواری زمین است
معنی: هیچ چیز بیانگیزه و علت نیست.
۵۲. نقش بر آب شدن
معنی: بیهوده و بی نتیجه شدن
۵۳. نقش خود را در آب دیدن
معنی: کنایه از به فکر خویش بودن و دلبسته وجود خود و کارهای خویش بودن
۵۴. آب از دریا بخشیدن
معنی: معادل از کیسه خلیفه بخشیدن
۵۵. یک چشمه آب درون، به زِ صد چشمه آبِ بیرون
معنی: ارزش مختصر چیزی که در مالکیت خود شخص باشد بیش ار هر چیز گران بهائی است که در تعلق او نیست
۵۶. از آب در آمدن
معنی: نتیجه
۵۷. خشت به دریا زدن
معنی: زحمت بی حاصل کشیدن
۵۸. مثل آب خوردن
معنی: سهولت و آسانی
۵۹. سفره بی نان جُل است، کوزه بی آب گِل است
معنی: هر چیزی بر اساس ماهیت درون آن سنجیده میشود وگرنه که سفره بدون نان پارچهای بیش نبوده و ظرف گلی بدون آب هیچ ارزشی نخواهد داشت.
۶۰. کوزه نو دو روز آب را سرد نگه میداره.
۶۱. نون بدو، آب بدو، تو به دنبالش بدو.
۶۲. بزرگی یک دَمَش آب است یک دَمَش آتش
۶۳. تنبل به آب نرفت ، وقتی که رفت خِِمره برد
۶۴. هرکجا دیدیم، آب از جو به دریا می رود
۶۵. هر کسی کارِ خودش، نان خودش، آبش به انبار خودش
۶۶. هرکه خواب است روزیش در آب است
۶۷. آب روشنائی است
۶۸. مثل آبی که روی آتش بریزند…
۶۹. مثل ماهی از آب بیرون افتاد
۷۰. مهمان منی به آب، آن هم لبِ جو
۷۱. از آب، کره گرفتن
۷۲. از آب گذشتن
۷۳. از آب و آتش درآمدن
۷۴. از آب و گِل درآمدن
۷۵. بالا رفتن و یک آب هم رویش
۷۶. برخلاف جریان آب شنا کردن
۷۷. سر و گوش به آب دادن
۷۸. به هیچ آبی نخیسیدن: به هیچ آبی خیس نشدن
۷۹. خوردن و یک آب هم رویش
۸۰. سر طرف را زیر آب کردن
۸۱. فوت آب بودن
۸۲. لب آب بردن و تشنه برگرداندن
از اینکه با مجموعه ضرب المثل با آب (ضرب المثل درباره آب) همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما به اشتراک گذارید.
Hadi
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود