ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – واقعه طبس یکی از قابل تاملترین وقایعی است که پس از انقلاب اسلامی در کشورمان اتفاق افتاد. طی این حادثه چند نیروی آمریکایی کشته شدند و عملیات آنها شکست خورد. اما واقعه طبس چه بود؟ تنها شهید واقعه طبس چه کسی بود و چگونه به شهادت رسید؟ در ادامه مطلب بطور خلاصه به این سوالها و تحقیق درباره تنها شهید واقعه طبس پاسخ خواهیم داد.
خلاصهای در مورد واقعه طبس
در ۴ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ بود که نیروهای امریکایی در عملیاتی موسوم به «دلتا»، با هدف آزاد کردن گروگانهای خود که سفارت آمریکا موسوم به لانه جاسوسی امریکا تحت مراقبت بودند، در صحرای طبس پیاده شدند.
طی این عملیات قرار بود تا نیروهای آمریکایی که در میان آنان افسران حکومت پهلوی و افراد وابسته به ساواک نیز حضور داشتند، از طبس با هلیکوپتر به سوی تهران حرکت کنند و در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی) فرود آیند. سپس از آنجا با لباس مبدل به سفارت امریکا در تهران حمله کرده و جاسوسان خود را آزاد کنند. طبق این نقشه، آنان پس از آزادای گروگانها قصد داشتند از همین راه به طبس رفته و از آنجا با هواپیما از ایران خارج شوند.
برای انجام این عملیات پیچیده، نیروهای امریکایی در «فورت برگ» (Fort Bragg) یک پایگاه نظامی واقع در کارولینای شمالی، آموزشهای نظامی دیده بودند و در فرودگاه کارولینای شمالی انجام آن را تمرین کرده بودند. از اینرو نیروهای آمریکایی برای شروع عملیات به پایگاههایی در مصر و عمان منتقل شدند.
فرودگاههای نظامی مصر، عمان و عرشه ناو هواپیمابر امریکا در دریای عمان از مراکز عمده برخاستن هواپیماها و هلیکوپترهای مهاجم امریکا برای فرود در منطقه طبس بود. حمله نظامی امریکا به طبس، دو هفته پس از آن صورت گرفت که دولت این کشور در اقدامی یکجانبه، روابط کشورش را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرد.
نیروهای امریکایی شامل ۱۳۲ نظامی، ۸ هلیکوپتر و سه هواپیمای باربری هرکولس ۱۳۰ C، پس از استقرار در طبس و قبل از حرکت به تهران دچار حوادث مختلفی شدند و از ادامه مأموریت بازماندند.
طی این حوادث دستگاه هیدرولیک یکی از هلیکوپترها از کار افتاد، هلیوکپتر دیگر بر اثر طوفان شن و عدم دید کافی با یکی از هواپیماهای هرکولس برخورد کرد و هر دو وسیله نقلیه آتش گرفتند و در این آتش سوزی ۸ تن از نظامیان در شعلههای آتش سوختند.
به هرحال در پی این حادثه و فرار باقی ماندهی هواپیماها و هلیکوپترهای امریکایی به سوی ناو «نیمیتس»، جیمی کارتر رئیس جمهور امریکا شکست این عملیات مداخله جویانه را پذیرفت. پس از این مداخله، کتابهای بسیاری در این خصوص منتشر شد و از اهداف پشت پرده امریکا در این حمله ماجراجویانه و ناموفق و همچنین ابعاد رسوایی کاخ سفید پرده برداشته شد. در ابتدا سعی کردیم تا بطور خلاصه شما را با عملیات ناموفق آمریکاییها و واقعه طبس آشنا کنیم؛ اما در ادامه قصد داریم تا به این پرسش پاسخ دهیم که تنها شهید واقعه طبس چه کسی بود و چگونه به شهادت رسید؟ با ما همراه باشید.
تنها شهید واقعه طبس چه کسی بود و چگونه به شهادت رسید؟
تنها شهید واقعه طبس، شهید محمد منتظر قائم است. داستان به شهادت رسیدن شهید منتظر قائم به این شرح است:
پس از فرار آمریکاییها از طبس، کاخ سفید در گزارشی اعلام کرد که «آمریکا در عملیاتی در صحرای طبس جهت آزادی جان گروگانهای اسیر در ایران با شکست روبه رو شد و اسناد سری و مهمی در درون هلیکوپترها به جای مانده است».
پس از مدت کوتاهی از پخش این اعلامیه از جانب کاخ سفید، به دستور مستقیم بنی صدر، که در آن زمان سمت فرماندهی کل قوا را در دست داشت، هلیکوپترهای به جا مانده از عملیات آمریکاییها بمباران شد و اسناد سری و مهم باقی مانده در آتش سوختند و محمد منتظر قائم که در آن زمان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد بود و در منطقه از هلیکوپترها محافظت میکرد، به شهادت رسید.
بیشتر بخوانید: تحقیق در مورد سردار شهید حسن طهرانی مقدم و یاران دانشمندش
شهادت محمد منتظر قائم به روایت همرزمانش
ظهر جمعه پنجم اردیبهشت از ستاد مرکزی سپاه تهران با برادر شهید محمد منتظری قائم در یزد تماس گرفته میشود و به او خبر میرسد که چند فروند هلیکوپتر آمریکایی مردم را در کویر به گلوله میبندد و یک آمریکایی زخمی شده نیز در بیمارستان یزد بستری است.
پس از این خبر بلافاصله در بیمارستانها تحقیق میشود و قسمت دوم خبر تکذیب میگردد. ولی بعد از ساعتی از دفتر آیت الله صدوقی با سپاه یزد تماس گرفته میشود که اینجا یک راننده تانکر است و ادعا دارد تانکر نفتش را آمریکاییها در جاده طبس آتش زدهاند.
در پی این گزارشات شهید منتظر قائم تصمیم میگیرد تا هر چه سریعتر به منطقه رفته و از نزدیک در جریان جزئیات حادثه قرار گیرد. آخرین دستخط شهید نشان میدهد که وضع منطقه را حساس و حضور آمریکاییهای مسلح و مهاجم را بنا بر اخبار و گزارشات رسیده قطعی میدانسته است.
یکی از برادران پاسدار یزدی آن روز را این چنین روایت میکند:
«وقتی قرار شد برویم محمد گفت اول نمازمان را بخوانیم… ما که نماز خواندیم و برگشتیم محمد هنوز در گوشه حیاط سپاه مشغول نماز بود. او نماز را همیشه خوب میخواند. اغلب در جمعها او را به دلیل تقوایش پیش نماز میکردند. با اینهمه این بار نمازش حال دیگری داشت. بعد از آنکه تمام شد یکی از برادرها به شوخی گفت: “نماز جعفر طیار میخواندی؟!”
او با خوشحالی پاسخ داد: «به جنگ آمریکا میرویم. شاید هم نماز آخرمان باشد…» و اینچنین بود که ایشان در این حادثه به شهادت رسیدند.
اما محمد منتظر قائم که بود؟
شهید محمد منتظر قائم در سال ۱۳۲۷ هجری شمسی در یک خانواده مذهبی و در شهر فردوس در استان خراسان به دنیا آمد. وی پس از پایان سوم دبستان به یزد نزد اقوام پدری خود رفت و در آنجا به ادامه تحصیل پرداخت. همزمان با قیام ۱۵ خرداد، محمد همراه پدر در صف مبارزه با طاغوت درآمد و به تکثیر و پخش اعلامیههای امام خمینی پرداخت.
محمد بعد از پایان دبیرستان به خدمت سربازی رفت و پس از پایان خدمت در شرکت برق توانیر مشغول به کار شد. در همین حین همزمان با هدف برانداختن نظام شاهنشاهی و استقرار حکومت اسلامی با تشکیل گروهی به مبارزه پرداخت. اما در سال ۱۳۵۱ اعضای گروه شناسایی و محمد نیز دستگیر و زندانی شد.
محمد منتظر قائم تحت شکنجههای وحشیانهی مأموران ساواک قرار گرفت اما جانانه در مقابل شکنجهها مقاومت کرد و شکنجه گران را به ستوه آورد. سرانجام پس از ۱۵ ماه تحمل شکنجه و زندان در حالی که هیچ اعترافی نکرده بود به ناچار او را آزاد کردند.
پس از پیروزی انقلاب شهید محمد منتظر قائم به عنوان نخستین فرمانده سپاه پاسداران استان یزد انتخاب و مسئول بنیانگذاری و تشکیل سپاه یزد و تصفیهی کمیته گردید. او سپاه را گسترش داد و با قاطعیت با ضد انقلاب به مبارزه برخاست.
ویژگیهای اخلاقی شهید منتظر قائم از زبان همرزمانش
شهید منتظر قائم با آنکه فرمانده نظامی خوبی بود، یک معلم اخلاق و عقیده نیز بود. او با آنکه در مواقع لازم از قاطعیت و همچنین خشم و جسوری فراوان برخوردار بود اما در مواقع عادی از همه پاسداران متواضعتر و معمولی تر بود.
وی از اینکه به او به چشم یک فرمانده نگاه کنیم ناراحت میشد و با اینکه او میبایست بیشتر نقش فرماندهی و تصمیم گیری و طرح و نقشه را داشته باشد ولی علاوه بر آن همواره خود پیش قدم بود و بویژه در مواقع خطرناک حتما خودش نخست اقدام میکرد.
شهید منتظر قائم از خودنمائی بشدت پرهیز داشت، حتی زیر گزارشات یا اطلاعیههایی که اصولا با نام فرمانده سپاه اعلام یا ارسال میشد، از نوشتن نامش خودداری میکرد. رفتار او بگونهای بود که اگر کسی وارد سپاه میشد، امکان نداشت تا مدتی بفهمد او فرمانده ما است. بیشترین کارها را خودش انجام میداد.
اغلب شبها نیز بخانه نمیرفت و حتی بجای ما هم پست میداد. غذا خیلی كم و ساده میخورد؛ بیشتر روزه میگرفت و روز قبل از شهادتش نیز كه پنجشنبه بود، روزه بود…