نسخه صوتی این مطلب را بشنوید! 🎧
ستاره | سرویس فرهنگ و هنر – انسان با تفکر زاده شده و از همان روزهای کودکی، کنجکاوی در کشف ناشناختهها و یافتن پرسش پاسخهایش، امری اجتنابناپذیر است. این غریزه کنجکاوی با رشد و آگاهی بیشتر، نه تنها کمتر نشده، بلکه دایره تفکر و تعقل را روز به روز گستردهتر کرده و در مواردی، مبنای جهانبینی فرد را شکل میدهد. همین عطش سیریناپذیر انسان در دانستن و جستجوی معنای حقیقی زندگی، حضور دانش فلسفه در زندگی بشری را به عنوان یک مرجع پاسخگوی مستدل، تبیین و تثبیت کرد.
چنانچه در معنای لغوی، فلسفه را عشق به دانایی و خرد ترجمه میکنند؛ اما متون فلسفی همواره از سختترین فرصتهای مطالعاتی برای عموم مردم به شمار میآید. در نوشتار پیش رو، قصد داریم بهترین و سادهترین کتب فلسفی را به شما معرفی کنیم که میتوانند در زندگیمان مورد استفاده قرار گرفته و دریچههای تازهای از دانش و آگاهی به رویمان باز کنند.
بهترین کتابهای فلسفی که کیفیت زندگی ما را تغییر میدهند
۱. جمهوری افلاطون/ رساله جمهور (افلاطون)
جمهوری افلاطون مهمترین یادگار یکی از بزرگترین فلاسفه جهان، از عمیقترین و محبوبترین کتابهای فلسفی و از تأثیرگذارترین متون کلاسیک فلسفه سیاسی در غرب است. کتاب شامل ۱۰ بخش (نمایشنامهی گفتگو محور) میشود که با عنوان کتاب اول تا دهم از آن نام برده شده و گفتگوی سقراط و چند فرد دیگر، درباره مسایل مهمی، چون عدالت، سیاست، اخلاق، برابری جنسیتی، روانشناسی و … را در بر میگیرد.
در جامعهی خیالی که سقراط تصورش میکند، عدالت را ابتدا در جامعه و سپس در فرد باید جستجو کرد. جامعهای که سپاهیان خبرهاش از کودکی، به پرورش و تربیت تن و روح همزمان پرداخته و شعرا و نویسندگانش، تنها اجازه پخش شعر و داستانهای خوب و مضامین نکو دارند و نوای موسیقیاش، شادمانی و شجاعت را برای جامعه هدیه میآورد. در بخشهایی از کتاب چهارم این اثر مشهور و تاثیرگذار میخوانیم:
دو چیز سبب فساد همهٔ حرفهها میگردد یکی توانگری و دیگری تنگدستی. توانگری سستی و زیاده روی و بیکارگی بار میآورد، و تنگدستی سبب میشود که حاصل کارها بیارزش گردد و مردمان فرومایه و ناراضی شوند. اما عدالت، در جامعه هر کس باید تنها به یک کار مشغول باشد: کاری که با طبیعت و استعدادش سازگار است. هر یک از طبقات سهگانهٔ پیشهوران و سپاهیان و پاسداران تنها به انجام وظیفهٔ خود اکتفا کند، عدل است، و جامعهای که چنین وضعی در آن حکمفرما باشد، جامعهای است عادل. |
۲. چنین گفت زرتشت (فریدریش نیچه)
این شاهکار فلسفی و شاعرانه، مشهورترین اثر نیچه، فیلسوف شهیر آلمانی است که صرفا با الهام از نام زرتشت پیامبر به رشته تحریر درآمد. نیچه، عقاید خود را از زبان زرتشت نمادینی بیان میکند که بعد از ده سال عزلت نشینی، ریاضت و کشف و شهود، از کوه پایین میآید تا صدای خود را به گوش مردم برساند. مردمی که به تماشای یک بندباز مشغولند و توجهی به او ندارند.
پس زرتشت به دنبال حواریونی میگردد که دانستهها و یافتههای شهودیاش را با آنان در میان بگذارد. لحن خاص و نظرات شخصی نیچه، شاید به کام برخی مخاطبان تلخ و گزنده باشد، اما پیامهای تاملبرانگیز و تاثیرگذار او پیرامون ماهیت هستی و گذر از انسان به اَبَر انسان، به نقل از عنوان کتاب، “کتابی برای همهکس و هیچکس” آفریده است. این اثر برجسته در چهار بخش روایت میشود که در بخش دوم این کتاب میخوانیم:
به راستی، بهرِ دردمندان چهها که نکردهام. اما از آن زمان که آموختهام خود را شادتر کنم اینکار را همیشه به از آن کار یافتهام. انسان از آغاز وجود، خود را بسی کم شاد کرده است. برادران، «گناه نخستین» همین است و همین! هرچه بیشتر خود را شاد کنیم، آزردن دیگران و در اندیشهٔ آزار بودن را بیشتر از یاد میبریم. از اینرو، چون دستام دردمندی را یاری کند میشویماش و با اینکار روانم را نیز میشویم. |
۳. در باب حکمت زندگی (آرتور شوپنهاور)
شوپنهاور آلمانی را از بزرگترین فلاسفهی اروپا و فلسفهی تاریک او را منشاء فلسفهی مدرن میدانند. کتابهای او در میان دیگر فلاسفه، به نثر روان و درک سادهتر شهرت دارد. این اثر هم از حیث روانی در صدر کتابهای فلسفی ساده و لذتبخش اوست، که در اواخر عمر دست به نگارش آن زد. «در باب حکمت زندگی» چنانچه از نامش برمیآید، کتابی درباره زندگی و ارتباط آدمیان در راه رسیدن به سعادت است.
سعادتی که در میان آنچه هستیم و آنچه داریم و آنچه میکنیم، تنها در “آنچه هستیم” خلاصه میشود. به عبارتی سرمنشاء تمام غم و شادیهای انسان در ذهن و درون او جای دارد و “آنچه انسان در خود دارد برای خرسندیاش کافی است.” در قسمتی از کتاب آمده:
تفاوت میان خودپسندی و غرور در این است که غرور اعتقاد راسخ به ارزش فوقالعاده خویش در زمینهای خاص است. اما خودپسندی، خواستِ ایجاد چنین اعتقادی در دیگران است و معمولا با این آرزوی نهان همراه است که در نهایت، خود نیز بتوانیم به همان اعتقاد برسیم؛ بنابراین غرور از درون انسان نشات میگیرد و در نتیجه، قدردانی مستقیم از خویش است. اما خودپسندی کوششی است برای جلب قدردانی از بیرون، یعنی دستیابی غیر مستقیم به قدردانی است. از این رو، خودپسندی آدمی را پرگو، و غرور کم گو میکند. |
بیشتر بخوانید: معرفی کتاب در باب حکمت زندگی اثر آرتور شوپنهاور
۴. درمان شوپنهاور (اروین یالوم)
اروین یالوم در این اثر جذاب سعی کرده با استفاده از نظرات «آرتور شوپنهاور» فیلسوف بزرگ و متفاوت آلمانی، تلاقی فلسفه و روانشناسی را با چیرهدستی به رشته تحریر درآورد. او اندیشههای پیچیده فلسفی را با زبانی ساده در فضایی داستانگونه وارد کرده و در کنارش، گروهدرمانی و رفتاردرمانی را هم شرح میدهد. یالوم داستان جولیوس، رواندرمانگری مبتلا به سرطان را روایت میکند که هم خود باید با مساله مرگ کنار بیاید و هم به مراجعانش در این امر کمک کند تا به رشد شخصیتی برسند.
در این بین یکی از بیماران سابقش که، چون شوپنهاور فیلسوفی منزوی است، بهکارگیری اندیشههای این فیلسوف را تنها راه نجات و درمان میداند. حال جولیوس میخواهد به او ثابت کند که معنای زندگی را ارتباطات انسانی شکل میدهد. در بخشی از این کتاب روانشناسی- فلسفی زیبا به نقل از شوپنهاور، میخوانیم:
برترین خرد آن است که لذت بردن از زمان اکنون را والاترین هدف زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیتی است که وجود دارد و مابقی چیزی نیست جز بازیهای فکر. ولی میشود آن را بزرگترین بیخردی هم نامید، زیرا آنچه تنها برای یک لحظه هست و بعد همچون رؤیایی ناپدید میشود، هرگز به کوششی جانفرسا نمیارزد. |
۵. تسلیبخشیهای فلسفه (آلن دو باتن)
تسلی بخشیهای فلسفه، کتابی مشتمل بر شش بخش و شش فیلسوف نامدار و روشهای مقابلهی آنها با مشکلات زندگی است. کتاب از نگاه سقراط، اپیکور، سنکا، مونتنی، شوپنهاور و نیچه، راهکارهایی برای عدم محبوبیت، کمپولی، ناکامی، ناتوانی، قلب شکسته و سختیهای زندگی ارائه داده و نظریات این فلاسفه را با زبانی ساده در اختیار مخاطب قرار میدهد.
این اثر مشهور و پرفروش، در واقع تلاش دارد زندگی روزمره را با فلسفه آشتی داده و آنرا به شکلی قابل فهم به مخاطب عام تقدیم کند تا از این طریق به آرامشی نسبی دست یابد. از این روی فلسفهی تسلیبخش و دلگرمکنندهی دو باتن سوئیسی، معنای تازهای از جهان هستی را فارغ از تشویشها و اضطرابهایش به ارمغان خواهد آورد. در قسمتی از کتاب، چنین آمده است:
وقتی عشق ما را در هم شکسته، تسلیبخش است که بشنویم خوشبختی هرگز جزئی از برنامه نبوده است. فقط یک اشتباه مادرزادی وجود دارد، و آن این است که میپنداریم زندگی میکنیم تا خوشبخت باشیم… تا زمانی که بر این اشتباه مادرزادی پافشاری کنیم جهان پر از تناقض به نظرمان میرسد؛ زیرا در هر قدمی، در مسائل کوچک و بزرگ، مجبوریم این امر را تجربه کنیم که جهان و زندگی قطعا به منظور حفظ زندگی سرشار از خوشبختی آرایش نیافتهاند. به همین دلیل سیمای تقریبا همه افراد سالخورده حاکی از احساسی است که ناامیدی خوانده میشود. |
۶. درباره معنی زندگی (ویل دورانت)
اثر خواندنی ویل دورانت، مجموعه نظرات انسانهای متفاوتی از همه اقشار جامعه در باب اهمیت زندگی و چیستی و چرایی هستی است. ماجرا از جایی شروع شد که روزی جوانی که قصد خودکشی داشت از جناب مورخ درباره معنای زندگی پرسید و ظاهرا پاسخهای او، جوان را قانع نکرد. ویل دورانت روی مساله خودکشی در آمریکا دست به تحقیق میزند و در نامهای به شخصیتهای مشهور سراسر جهان، اعم از رهبران، سیاستمداران، هنرمندان، نویسندگان، ورزشکاران، مبلغان مذهبی و … پرسشی بنیادی را مطرح میکند.
سوال او پیرامون معنای زندگی از نگاه آنها و علل و انگیزه و اهداف شخصیشان، به دریافت پاسخهای جالبی میانجامد که در نهایت توسط ویل دورانت گردآوری و به همراه دیدگاه شخصی خودش، در این کتاب منتشر میشود. کتابی که تلاش دارد تا به یکی از مهمترین سوالات بشر که از یأس فلسفی و تفکر پوچگرایش نشأت میگیرد، پاسخی جامع داده باشد. متاسفانه ترجمه این اثر خالی از اشکال نیست، اما محتوای خواندنی و در خور تاملی دارد. در پاسخ یک محکوم حبس ابد به سوال ویل دورانت میخوانیم:
حقیقت زیبا نیست، زشت هم نیست. چرا باید یکی از اینها باشد؟ حقیقت حقیقت است، همانطور که عدد و رقم، عدد و رقم است. وقتی کسی میخواهد وضعیت دقیق کار و کسب خود را بسنجد، از اعداد و ارقام استفاده میکند. اگر ارقام حاکی از وضع غمانگیز کسب او باشند، آنها را محکوم نمیکند و نمیگوید آنها نامطبوعاند و متهمشان نمیکند که او را از توهم درآوردهاند. پس چرا باید حقیقت را محکوم کند وقتی حقیقت در امور زندگی فقط به او خدمت کرده همانطور که اعداد و ارقام در کارهای تجاری به او خدمت کردهاند؟ |
۷. در ستایش بطالت (برتراند راسل)
ذهن خلاق راسل از یکی از معمولیترین عناصر زندگی بشر، موضوعی چالشآفرین و قابل تامل ساخته و نظرات و نتایج جالبی ارائه میدهد. در ستایش بطالت در واقع مقالهای چهل صفحهای و در ستایش فراغت است. فراغتی که راسل عقیده دارد با کاهش ساعات کاری و محدود کردن آن به زمانی کوتاه، اما مفید و مثمر ثمر، به رشد فضائل شخصی و کسب آرامش روحی میانجامد.
در باور راسل، “سعادت انسان در گرو کاهش نظاممند کار” نهفته شده و با توزیع یکسان درآمد، فراغت به صورت حقی یکسان و مساوی در جامعه توزیع میشود. چیزی که از نگاه این متفکر و فیلسوف بزرگ انگلیسی حائز اهمیت شمرده شده، کیفیت کاریست که انجام میدهیم نه کمیت آن! از این روی اگر هرکس تنها روزی چهار ساعت کار کند، بیکاری کاهش و شادمانی و نشاط مردم افزایش مییابد. از میان ایدههای جالب توجه او میخوانیم:
در دنیایی که هیچکس مجبور نباشد بیش از چهار ساعت در روز کار کند، هر فرد شیفتهی کنجکاوی علمی میتواند این میل خود را ارضا کند، و هر نقاشی میتواند بدون گرسنگی کشیدن نقاشی کند، حال نقاشیهایش هر کیفیتی که میخواهد داشته باشد. نویسندگان جوان مجبور نخواهند بود با کارهای بازاری مهیج جلب توجه کنند تا به استقلال اقتصادیای برسند که لازمهی (خلق) آثار ماندگار است، و وقتی هم که سرانجام موعدش برسد، ذوق و توانایی (خلق چنین آثاری) را از دست داده باشند. |
۸. فلسفه تنهایی (لارس اسونسن)
فلسفه تنهایی همانطور که از نامش پیداست به چیستی و ماهیت تنهایی انسانها و واکاوی این حس درونی میپردازد. نویسنده از نگاهی فلسفی در هشت فصل ابعاد و انواع مختلف تنهایی را بررسی کرده و با تکیه بر منابع روانشناسی و علوماجتماعی، وجه تمایز تنهایی و تنها بودن را مشخص میکند.
تنهایی (خلوت گزینی) که با توجه به نگاه فلاسفه میتواند از نظر شخصیتی سازنده و در صورت احساس تنهایی مخرب باشد. بر این اساس این نویسنده و فیلسوف نروژی معتقد است: “مشکلی که امروزه با آن مواجهیم نه تنهایی در حال رشد بلکه برجا نماندن خلوت است. ” در بخشی از این کتاب شگفتانگیز میخوانیم:
شکل دیگری هم از تنهایی هست، شکلی مثبت، که ما مشتاقانه به دنبالش هستیم، چون بر ارزشهای زندگی ما میافزاید. آنچه در بُنِ تنهایی نهفته است نوعی نقص و عیب است، حال آنکه خلوت و خلوتگزینی نوعی گشودگی نامعین دربرابر انواعی از تجارب، اندیشهها و احساسات است. تنهایی لزوماً با احساس درد یا ناراحتی توأم است، حال آنکه خلوت و خلوتگزینی لزوماً با هیچ احساس خاصی همراه نیست _ هرچند غالباً تجربهای مثبت بهحساب میآید، اما در ضمن میتواند از نظر احساسی خنثی باشد. |
۹. در ستایش عشق (آلن بدیو)
آلن بدیو بزرگترین فیلسوف زنده فرانسوی، در این کتاب به دنبال شرح فلسفه عشق میگردد. او بر خلاف بیشتر فلاسفه، عشق را شرط لازم برای پرداختن به فلسفه میداند. (کسی که از عشق شروع نکند، هیچ گاه به ماهیت فلسفه پی نخواهد برد.) عشق ستیزهجویی که از نگاه بدیو، دردناکترین تجربهی شخصی هر فرد لقب گرفته و از دو ناحیه امنیت و انکار میتواند مورد تهدید قرار گیرد.
بدیو اعتقاد دارد عشق نیازمند ابداعی دوباره است. ابداعی که عشق را از ورطه امنیت و آسایش، به وادی مخاطره و کنجکاوی میکشاند و ماهیت ماجراجویانه تازهای از آن ارائه میکند. او خودخواهی را تنها دشمن عشق میداند و در رابطه، تفاوتها را به مشابهتها ارجحیت میدهد، چراکه مرکز ثقل هر عشقی بر تفاوت استوار است. پس برای پایداری عشق، باید خود را و عشق را از نو آفرید. در قسمتی از کتاب میخوانیم:
اعلام عشق لزوما فقط برای یک بار نیست؛ اعلام عشق میتواند طولانی، پرطول و تفصیل، پیوسته، ابهام آمیز و درهم باشد؛ میتواند بارها و بارها اظهار شود و حتی چنین مقدر شود که باز هم از نو اظهار شود. شانس در همان لحظهای مهار میشود که شما به خود میگویید: من باید با طرف مقابل درباره ماوقع، درباره مواجهه و حوادث صحبت کنم. من آن چیزی را که ملزم و مقید به آمدنم کرد، حداقل از نظر خودم، به او خواهم گفت؛ در یک کلام: دوستت دارم. |
۱۰. مردی در تبعید ابدی (نادر ابراهیمی)
آخرین کتابی که قصد معرفیاش را دارم، نه کتابی صرفا فلسفی، که داستانی دلنشین و جذاب از بخشهایی از زندگی و تفکرات بنیانگذار مکتب فلسفی «حکمت متعالیه» است. کتابی که سرگذشت ملاصدرای شیرازی فیلسوف و عارف بزرگ ایرانی اسلامی را به قلم شیرین و توانمند نادر ابراهیمی روایت میکند.
ابراهیمی تلاش دارد مخاطب عام را در فضایی داستانی و فارغ از پیچیدگیهای فلسفی، با تفکرات و نگاه فیلسوفانه ملاصدرا به زندگی آشنا کرده و اثری زیبا و در خور تامل بیافریند. این کتاب یکی از معدود آثاری است که ایرانیان را با یکی از بزرگترین متفکران و فلاسفهی دیار خویش آشنا کرده و در روایتی جذاب و بعضا خیالپردازانه، نظراتی فلسفهمحور را با زبانی ساده و قابل درک در قالب گفتگو، در اختیار مخاطب میگذارد. در بخشی از این کتاب دلنشین آمده:
ملاصدرا شیوه ناصرخسرو قبادیانی را شناخته است؛ در محضر فلاسفه و علما چنان سخن بگو که جهت ادراک کلامت، کمرشان دو تا شود و در محضر عامه چنان سخن بران که کودکان نیز کلامت را از بر شوند…؛ای برادر! خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان؛ اما به قدر فهم تو، کوچک میشود و به قدر نیاز تو فرو میآید و به قدر آرزوی تو گسترده میشود و به قدر ایمان تو، کارگشا میشود و به قدر نخ پیرزنان دوزنده، باریک میشود و به قدر دل امیدواران گرم میشود. |
سخن آخر
عموما همهی ما در مواجهه با کتابهای فلسفی، نوعی ترس و نگرانی در وجودمان داریم. ترس از وارد شدن به دنیایی سخت و نگرانی از خستگی و دلزدگی جملات و عباراتی غیر قابل درک! اما دنیای فلسفه مثل کوه مرتفعی است که فتح قلهاش لذت و شیرینی بیشتری را به همراه خواهد آورد. با این وجود، همهی سعی ما در این مطلب بر این امر استوار بود که دانش سخت، اما زیبای فلسفه را در نگاهی عمومیتر و فارغ از پیچیدگیهای معنایی و در قالب بهترین کتابهای فلسفی که میشناسیم، به شما معرفی کنیم.