ستاره | سرویس علوم – اصطلاحهای صفات جنسی اولیه و ثانویه به خصوصیات ویژه جسمی اشاره میکنند. این صفات جنسهای مذکر و مؤنث را در گونههای دارای دو شکل مختلف از یکدیگر جدا میکنند. گونههایی که جنسهای مذکر و مؤنث در آنها ظاهر متفاوتی از یکدیگر دارند، گونههای دارای دو شکل نامیده میشوند. صفات جنسی اولیه از همان ابتدای تولد وجود دارند (برای مثال آلتهای تناسلی جنس مذکر در برابر مؤنث). اما صفات جنسی ثانویه در سن بلوغ سر بر میآورند (برای مثال شاخ گوزن ها، تاج خروس ها، یال شیرها و …).
صفات اولیه و ثانویه عبارتند از صفات جنسی موجود در گونههای خاصی از جانواران. این صفات ظاهر و رفتار جنسهای مذکر و مؤنث را در این گونهها از یکدیگر متمایز میکنند. صفات اولیه از همان ابتدای تولد حضور دارند. این صفات توسط تأثیراتی که کروموزمها بر روی هورمونها میگذارند، مشخص میشوند. فرآیند تأثیرات مزبور در رحم پستانداران اتفاق میافتد، اما این فرآیند در گونههایی از تخم گذاران تحت تأثیر عوامل دیگری از قبیل: دمای تولید شده هنگام خوابیدن مادر روی تخم اتفاق میافتد.
از سوی دیگر، صفات جنسی ثانویه در دوران بلوغ ظاهر میشوند. این صفات در زاد و ولد جنسی کاربردی ندارند، اما برای جذب جفت جنسی یا توانایی نگهداری از نوزادان حائز اهمیت هستند.
جنس مذکر (نرها) در گونههای دارای دو شکل متفاوت معمولاً دارای ظاهر و رفتاری آراسته هستند (برای مثال، پرهای زینتی طاووسها یا رقصها و آوازهای ویژه تعداد فراوانی از گونههای مختلف پرندگان). آنها از این آرایش برای جذب جنس مؤنث (ماده ها) استفاده میکنند. نظریه “مؤنث انتخاب کننده” به این معنی است که آرایش بزرگتر، روشنتر و بهتر نرها امکان انتخاب شدنشان را برای زاد و ولد با جنس مؤنث افزایش میدهد. آنها به این طریق این پیام را میرسانند که نر دارای ژن بهتر را برمی گزینند. اما در فرضیه دیگری به نام فرضیه “پسران جذاب”، وجود چنین خاصیتی در میان جنس مؤنث با مسئله دیگری در ارتباط دانسته میشود. آنها میگویند احتمال انتقال صفات جذاب جفت مذکر و جاودانه شدن ژنها در پسران آنها تقویت خواهد میشود. از سوی دیگر، نظریه “ژنهای خوب” چنین استدلال میکند که آن صفات با قدرت و مقاومت در برابر بیماری در ارتباط است. به این معنی که آنها از این طریق احتمال زنده ماندن خود برای زاد و ولد را افزایش میدهند.
صفات جنسی ثانویه
جفت گزینی جنس مؤنث
بسیاری ماندگاری آراستگی جنس مذکر در جمعیت جانوران را با “جفت گزینی جنس مؤنث” یا “رقابت میان نرها” مرتبط میدانند. نظریه مؤنث انتخاب کننده به این مفهوم است که جنس مؤنث برای افزایش پایداری فرزندان خود جفتهای دارای ژن خوب را انتخاب میکند. به این ترتیب آنها به انتخاب جفتهایی تمایل دارند که دارای آرایشی بزرگتر، روشنتر و بهتر هستند. البته افزایش پایداری میتواند با مکانیسمهای مختلفی محقق شود: (۱) فرضیه پسران جذاب و (۲) فرضیه ژن خوب.
در فرضیه پسران جذاب چنین استدلال میشود که جنس مؤنث به این خاطر جفت مذکر زرق و برق دار را انتخاب میکند که آراستگی موجود به پسران آنها نیز انتقال یابد. به این صورت، شانس زاد و ولد و جاودانگی ژنهای خود را در پسران خود افزایش میدهد. اما فرضیه ژنهای خوب از زاویه دیگری به این قضیه مینگرد. آنها میگویند، جنس مؤنث به این دلیل جفت درخشانتر را انتخاب میکند که آراستگی او نشانی از بیشینه بودن مقاومت در برابر بیماری یا فایدههای سازواری است. پس احتمال انتقال این خصوصیات به فرزندان بیشتر خواهد بود.
رقابت میان نرها
شماری از صفات جنسی ثانویه فایدههایی برای نرهای برجسته و مسلط به همراه دارند. از جمله این فایدهها میتوان به توانایی تسلط بر رقیبان خود در نزاعهای فیزیکی اشاره کرد. آنها از این طریق احتمال پیروزی در به دست آوردن حق جفت گیری با ماده خاصی را افزایش میدهند. بنابراین، مشارکت ژنتیکی خود را در تکثیر جمعیت گونه خویش بالا میبرند. عضو نر مسلط در مقایسه با شکست خوردهها قادر به جفت گیری با تعداد بیشتری از مادهها خواهد بود. او این حق را از طریق صفات برجستهتر خود از قبیل: عاجها و شاخها خود کسب کرده است. این صفات در درگیریهای میان نرها به عنوان یک اسلحه عمل میکنند.
پس توانایی جفت گیری با تعداد مادههای بیشتر موجب میشود تا ژنهای دارای خصوصیت جنگندگی بیشتر در میان جمعیت گونه حیوانی بیشتر تکثیر شود. به عبارت دیگر، این صفات به طور طبیعی انتخاب میشوند.
اما صفات جنسی اولیه کدامند؟
برخی گونههای خزندگان از قبیل اغلب لاک پشتها و کروکودیلها برای تعیین نسبت جنسی (شمار مذکرها و مؤنث ها) فرزندان از تعیین جنس وابسته به دما استفاده میکنند. در این گونه ها، تخمی که مادر با دمای پایینی روی آن میخوابد موجب زایش یک جنس و تخمی که مادر با دمای بالاتری روی آن میخوابد، جنس دیگر را به دنیا میآورد.
نیان
این سایت بهترین سایت است من همه مطلب هایم را از این سایت برداشت میکنیم