تحمل زندگی مشترک به خاطر فرزندان، درست یا غلط؟

تحمل زندگی مشترک به خاطر فرزندان درست است؟ به خاطر فرزندانتان به تحمل زندگی مشترک ناسالم و غم‌انگیز تن ندهید. افسردگی و احساس بدبختی شما تاثیری مخرب‌تر بر بچه‌ها می‌گذارد تا طلاق.

ستاره | سرویس روانشناسی – همواره دردناک‌ترین و دشوارترین مسئله به هنگام گرفتن این تصمیم که به ازدواج پایان دهیم یا نه، حضور فرزندان است. هیچ پدر و مادری دوست ندارد منبع درد و رنج و ناشادی بچه‌هایش باشد؛ بچه‌هایی که همواره عزیزتر از خود زندگی هستند. بنابراین احساس گناهی که همواره متعاقب چنین افکار و تصمیماتی به سراغ آدم می‌آید بسیار دلخراش و دردناک است. آیا تحمل زندگی مشترک ناسالم و ناشاد بیشتر به نفع فرزندانمان است یا خارج شدن از یک ازدواج ناموفق.

 

آیا تحمل زندگی مشترک ناسالم به خاطر فرزندان درست است؟

هرگز برای خاطر فرزندانتان به یک رابطه ناشاد، غم‌انگیز و ناسالم تن ندهید. ناشادی، افسردگی و عدم رضایت و احساس بدبختی شما به مراتب تاثیری مخرب‌تر بر بچه‌ها می‌گذارد تا طلاق. بچه ها دوست دارند خوشحالی و خوشبختی پدر و مادرشان را ببینند. آنان در قبال خوشحالی و خوشبختی پدر و مادرشان احساس مسئولیت می‌کنند. باور کنید هنگامی که شما احساس خوشحالی و خوشبختی نمی‌کنید هر قدر هم که این حقیقت را از دید آنان پنهان کنید آنان متوجه می‌شوند. اگر شما به ازدواج ناسالم و عاری از خرسندی تن دهید، آن هم فقط برای خاطر بچه‌ها، بیشتر از طلاق موجب درد و رنج و صدمات و لطمات روحی – عاطفی خواهد شد. چراکه آنان به این دلیل که شما زندگیتان را فدای‌شان کرده‌اید احساس گناه خواهند کرد و این احساس گناه فشار زیادی به آنان وارد می‌کند. اینکه به فرزندتان بگویید: «برای خاطر خوشبختی شما سوختم و ساختم و جوانی خود را فدا کردم» هیچ وقت او را خوشحال نمی‌کند.

کودکانی که شاهد طلاق پدر و مادرشان بودند در بزرگی عشق و خوشبختی خود را حال چه در صورت تجرد چه در صورت تاهل پیدا کرده‌اند، و در بزرگسالی احساس بهتری نسبت به خودشان و حتی پدر و مادرشان دارند. این گونه کودکان نگرش و عملکردی سالم‌تر در قبال عشق و روابط دارند، به این دلیل که در کودکی الگوهایی مثبت‌تر را در مورد دوست داشتن خودشان و موفقیت در عشق و ازدواج آموخته‌اند. در مقام مقایسه، ناشادترین و ناراضی‌ترین افراد، کسانی هستند که پدر یا مادرشان به تحمل زندگی مشترک ناشاد ادامه داده و به ازدواجی که با خشم سرکوب شده همراه و خالی از هرگونه عشق و محبت و شور و حرارت بوده، تن داده‌اند. این مردان و زنان همواره نسبت به عشق بی‌اعتماد هستند و در ابراز و نشان دادن عشق و احساس شایستگی برای برخورداری از آن همواره ضعیف و ناتوانند، آن هم به این دلیل که الگوهای مخرب و نادرست در زمینه عشق و موفقیت در ازدواج داشته‌اند.

 

تحمل زندگی مشترک ، طلاق ، تعارض همسران ، بچه های طلاق

 

خلاصه کلام اینکه چنانچه بچه‌های شما شاهد این باشند که کسی شما را دوست دارد، آنان نیز احسایس دوست‌داشتنی بودن می‌کنند و امیدواریشان به اینکه آنان نیز در آینده رابطه و ازدواجی سالم داشته باشند بیشتر می‌شود. چنانچه بچه‌های‌ شما شاهد این باشند که در کنار کسی احساس دوست‌نداشتنی بودن می‌کنید، آنان نیز احساس دوست نداشتنی بودن خواهند کرد و این، آنان را به روابط و ازدواج بسیار بدبین می‌کند. سال‌ها طول می‌کشد تازخم‌های روحی – روانی که ازدواج ناشاد پدر و مادر برای فرد باقی می‌گذارند التیام یابد.هیچ وقت بزرگسالی که در کودکی شاهد درد و رنج پدر و مادر خود بوده را ندیده‌ام که بخواهد به پدر و مادر خود بگوید: «مادر و پدر، می‌خواستم بدانید که با اینکه زندگی دردناک و خالی از هرگونه عشق، محبت و شور و حرارت و چهل سال سوختن و ساختن، شما را به لحاظ روحی – احساسی تکیده، بی‌رمق و سرد کرده است به پاس این فداکاری‌تان و تحمل زندگی مشترک همراه با ناراحتی، از شما بسیار بسیارممنون هستم…»

 

بچه‌های کوچک دوست ندارند پدر و مادرشان از هم جدا شوند

چنانچه از بچه‌های کوچک بپرسید احساسشان درباره جدایی مامان و بابا چیست، همگی خواهند گفت دوست ندارند پدر و مادرشان از هم جدا شوند و اینکه دوست دارند آنان کنار هم بمانند. اما همین که بچه‌ها بزرگ می‌شوند و با جنس مخالف خود روابطی برقرار می‌کنند و ازدواج می‌کنند و می‌توانند با دید و نگرشی دیگر به زندگی نگاه کنند، به ناگهان متوجه می‌شوند که پدر و مادرشان با تحمل زندگی مشترک ناسالم چقدر احساس بدبختی می‌کرده‌اند و دلشان برای آنان می‌سوزد که چرا به آن روابط دردناک ادامه دادند و از هم جدا نشدند.

وظیفه و مسئولیت شما در مقام پدر و مادر این است که بدانید صلاح و خیر بچه شما در چیست. چه فرزند شما با این تصمیم شما مبنی بر جدایی موافق باشد چه نباشد، چنین تصمیمی به نفع اوست. هنگامی که دختر کوچک شما از شما می‌خواهد به جای شام به او بستنی بدهید و شما پاسخ می‌دهید نه، ممکن است گریه کند و ناراحت شود و حتی ادعا کند شما پدر و مادر خوبی نیستید. اما شما می‌دانید که بستنی نمی‌تواند جایگزین یک وعده غذا باشد. بنابراین قادرید بر تصمیم درست خود با وجود گریه و زاری او پابفشارید چرا که در قلب خود می‌دانید تصمیمی که برای فرزندتان گرفتگید به صلاح استنظیر همین برخورد در مورد جدایی و طلاق نیز صدق می‌کند. شکی نیست که بچه‌های شما گریه و زاری خواهند کرد و به شما اصرار خواهند کرد نباید از همسر خود جدا شوید، اما همین بچه‌ها موقعی که بزرگ می‌شوند و می‌توانند شما را انسانی بدانند که حق و حقوق و رویاها و امیدها و آرزوهایی داشته است، شما و موقعیت دشواری را که با آن روبرو بودید بهتر درک خواهند کرد و با شما همدردی خواهند کرد و خواهند فهمید که تصمیمی که گرفته‌اید نه تنها برای خوبی خودتان بلکه برای خوشبختی آنان نیز بوده است.

البته شما وظیفه دارید برای خاطرخوشبختی بچه‌هایتان تا سر حد امکان تلاش کنید و هر کاری از دستتان برمی‌آید انجام دهید تا ازدواجی موفق داشته باشید. اما چنانچه به جایی رسیدید که تحقق این تصویر آرمانی ناممکن بود و تحمل زندگی مشترک برایتان سخت بود باز در قبال بچه‌های خودتان مسئول هستید و برای خاطر آنان هم که شده از همسرتان جدا شوید و خودتان را آزاد کنید تا عشقی را که استحقاق آن را دارید بیابید و رابطه و ازدواجی را که بتواند روزی الگویی مثبت و آموزنده برای آنان باشد بنا کنید.

 

منبع: از باربارا بپرسید

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید