ستاره | سرویس مذهبی – شام غریبان چیست؟ وقتی نام عاشورا به گوش میرسد، آتش سوزناكی از غم، دل را در بر میگیرد و اشك، امان را میبرد. وقایع دردناك عاشورا تا بعد از ظهر كه هنگام شهادت امام حسین ع بود یكسری جنایات را به خود دید و از شهادت امام حسین (ع) به بعد سرزمین كربلا شاهد فجایع و جنایاتی خاص در مورد اهل بیت پیامبر بود. در واقع شام غریبان از این زمان به بعد برای اهل بیت پیامبر آغاز گردید.
غارت خیمه ها بعد از واقعه عاشورا
سال ۶۱ ه.ق عصر روز دهم محرم لشكر یزید بعد از این كه امام حسین (ع) را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود دست به غارت و آتش زدن خیمهها و آزار و اذیت خاندان نبوت زدند. آن نامردان به سوی خیمههای حرم امام حسین (ع) روی آوردند و اثاث و لباسها و شتران را به یغما بردند و گاه بانویی از آن اهلبیت پاك با آن بیشرمان بر سر جامهای در كشمكش بود و عاقبت آن لعنت شدگان الهی جامه را از او میربودند. دختران رسول خدا (ص) و حریم او در شام غریبان از خیمهها بیرون آمده و میگریستند و در فراق حامیان و عزیزان خود شیون و زاری مینمودند. بعد از این اموال اهلبیت را با سر و پای برهنه و لباس به یغما رفته به اسیری گرفتند و آن بزرگواران را از كنار پیكر امام حسین (ع) گذراندند. وقتی نگاه اهلبیت به كشتهها افتاد فریاد كشیدند و بر صورت خود زدند.
لگدمال کردن اجساد شهیدان
بعد از به اسارت گرفتن اهل بیت، عمر سعد ملعون در میان یارانش فریاد كشید: چه كسی حاضر است كه اسب بر پشت و سینه حسین (ع) بتازد! ده نفر داوطلب شدند و پیكر مطهر امام حسین (ع) را با سمّ اسبان لگدكوب كردند. در عصر عاشورا عمر سعد سر مبارك امام حسین (ع) را با خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی نزد عبیداله بن زیاد به كوفه فرستاد و سرهای یاران و خاندان او را جمع كرده (كه هفتاد دو سر بود) و به همراهی شمر بن ذیالجوشن و قیس بن اشعث به كوفه فرستاد. سپس كشتههای خودشان را جمع كرده و دفن نمودند ولی جنازه بی سر و زیر پای اسبان لگدكوب شده امام حسین (ع) و یارانش تا روز دوازدهم محرم عریان در بیابان كربلا بود تا این كه توسط قبیله بنیاسد و به راهنمایی امام سجاد (ع) دفن شدند.
شام غریبان اهل بیت امام حسین
شب یازدهم محرم را گویا اسرای اهلبیت در یك خیمه نیمسوخته سپری نمودند در این رابطه در مقاتل چیزی از احوال اهلبیت (علیهمالسلام) نقل نشده ولی میتوان تصور كرد كه چه شب سختی را بعد از یك روز پر سوز و از دست دادن عزیزان و غارت اموال و اسارت و سوختن خیمهها و اهانتها و… داشتهاند.
اسرا در کوفه
عمر سعد ملعون در روز ۱۱ محرم بعد از شام غریبان دستور حركت از كربلا به سوی كوفه را میدهد و زنان و حرم امام حسین (ع) را بر شتران بیجهاز سوار كرده و این امانتهای نبوت را چون اسیران كفار در سختترین مصائب و غم و غصه كوچ میدهند.
در هنگام حركت از كربلا عمر سعد دستور داد كه اسرا را از قتلگاه عبور دهند. قیس بن قرّه گوید: هرگز فراموش نمیكنم لحظهای را كه زینب دختر فاطمه (س) را از كنار كشته بر خاك افتاده برادرش حسین عبور دادند كه از سوز دل مینالید. (گویا اسرای كربلا را دوبار به قتلگاه میآورند، یك دفعه همان عصر روز عاشورا بعد از غارت خیمهها و به درخواست خود اسرا و یك بار هم در روز یازدهم محرم هنگام كوچ از كربلا و به دستور عمر سعد و این كار عمر سعد شاید به خاطر این بود كه میخواست اهلبیت (علیهمالسلام) با دیدن جنازههای عریان و زیر آفتاب مانده شكنجه روحی به اسرا داده باشد.)
بعد از این كه روز یازدهم محرم اسرا را از كربلا به سوی كوفه حركت دادند به خاطر نزدیكی این دو به هم روز ۱۲ محرم اسرا را وارد شهر كوفه نمودند گویا شب دوازدهم را اسرا در پشت دروازههای كوفه و بیرون شهر سپری كرده باشند. در اثر تبلیغات عبیدالله بن زیاد علیه امام حسین (ع) و خارجی معرفی كردن آن حضرت، مردم كوفه از این پیروزی خوشحال میشوند و جهت دیدن اسرا به كوچهها و محلهها روانه میشوند و با دیدن اسرا شادی میكنند. ولی با خطابههایی كه امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) و سایرین از اسرا ایراد میكنند و خودشان را به كوفیان و مردم میشناسانند و به حق بودن قیام امام حسین(ع) اذعان میكنند شادی كوفیان را به عزا تبدیل میكنند.
رسوایی عبیدالله در کوفه
در طول مدتی كه در كوفه و در میان مردم به عنوان اسیر جنگی حركت میكردند سرها بالای نیزه بود و اسرا در كجاوهها جا داده شده بودند و آنان كه خیال میكردند اسرا از خارجیان هستند و بر خلیفه یزید عاصی شدهاند، جسارت و اهانت میكردند، عدهای هم از نسب اسرا سؤال میكردند با این وضع وارد دارالاماره میشوند و در مجلس عبیدالله بن زیاد كه حاكم كوفه و باعث اصلی شهادت امام حسین، این ملعون جلوی چشم اسرا و مردم با چوبدستی به سر مبارك میزد و خود را پیروز میدان قلمداد میكرد و كشته شدن امام حسین (ع) را خواست خدا قلمداد مینمود ولی با جوابهایی كه از جانب حضرت زینب و امام سجاد (علیهماالسلام) میشنید بیشتر رسوا میشد.
شام غریبان یعنی چه؟
شام غریبان در لغت به معنای شب مردم غریب و از یار و دیار دور افتاده است. منظور از شام غریبان گرفتن برای افراد، ناله و زاری در شب اول وفات آن شخص است. ولی در اصطلاح فرهنگ عاشورا به شب یازدهم ماه محرم، شب شام غریبان گفته میشود.
در این برنامه مردم به صورت دو گروه مجزا پس از غروب آفتاب عاشورا، با خواندن نوحههای غمگین یاد اسرای اهل بیت را گرامی میدارند. این برنامه در شب تاریک انجام شده و افراد با در دست داشتن شمع به یاد کودکان و نونهالان قافله اسرای کربلا به عزاداری میپردازند. در شب اندوهبار شام غریبان مراسم به صورت ساده و غم انگیز برپا شده و دیگر مانند شبهای قبل علم و بیرق را به حرکت در نمیآورند. دستههای عزادار با حرکت در کوچهها و معابر، نوحههای غم انگیز را زمزمه میکنند.
با مجموعهای از شعر شام غریبان و انواع متن نوحه شام غریبان امام حسین (ع) همراه همیشگی ستاره باشید.
شور زدن در شام غریبان
شور زدن یا شور گرفتن از اصطلاحات خاص عزاداری در نوحه خوانی است. وقتی سینه زنی یا زنجیر زنی به نقطه اوج خود میرسد، ریتم حرکات و صداها سریعتر و پر شورتر میشود و افراد عزادار با کلماتی همچون حسین حسین بر سر و سینه خود میزنند.
طبلها و سنجها هم در این حالت با شدت بیشتری به صدا در میآید. زبان حال به جملاتی که هنگام مرثیه خوانی از زبان امام حسین(ع) و شهدای کربلا یا بازماندگان آنان بیان میشود، زبان حال میگویند. این جملات بیآنکه در یک متن تاریخی یا روایی آمده باشد، صرفا نوعی بیان عاطفی است که از حال و وضع آن شخص برداشت میشود.
زبان حال در مقابل زبان قال است. البته باید مراقب باشیم که حرفهای نامناسب و سبک را به اولیا خدا نسبت ندهیم. زیرا آن بزرگواران هرگز به خاطر کاری که برای رضای خدا انجام میدهند تن به ذلت و خواری نمیدهند.
فلسفه شام غریبان چیست؟
شام غریبان ترسیم آن لحظاتی است که شمع وجود سید الشهدا در راه هدایت خلق آب گشته بود و جسم عریان و آغشته به خونش بر خاک کربلا افتاده بود و نگاه به شمع شام غریبان تجسم این بیت است که:
زینب ای شمع تمام افروخته / یادگار خیمه های سوخته
و یادآور آن لحظاتی است که زینب عقیله ی بنی هاشم دختر امیر المؤمنین در تاریکی شب گل های حرم پیامبر و اطفال حسین را جستجو می کرد، نور شمع ها نشانه ابراز ارادت و هم دردی با زینب است، دختر علی می خواهی با شمع هایمان پیش پایت را روشن کنیم تا شاید آسان تر در کنار خارهای مغیلان طفلان حسین را که از شدت ترس و گرسنگی بیهوش گشته اند بیابی؟ شام غریبان، هیاهو ندارد، حتی کمتر نوحه می خوانند و به سینه می زنند، بیشتر زمزمه است و بر سر زدن، آن هم آرام، آن گونه که اطفال خسته حسین در زیر خیمه نیم سوخته شاید لحظاتی آرام بگیرند و در پرتو سکوت شب فارغ از دردهای تازیانه و سیلی لحظاتی را بیاسایند. شام غریبان، دشمن خواست که همه چیز را محو کند، حتی جنایات خویش را، خواست که کربلا در کربلا بماند و نخواست که حتی خیمه های بی صاحب نیز برپا باشد و خواست که پرتو نور قیام حسین را در تند باد حوادث خاموش کند، غافل از آنکه:
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود/ خیمه ها بی پاسبان می ماند اگر زینب نبود
و شمع های در دست عزاداران حاکی از خیال خام و شکست دشمن است که:
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت / آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
و دشمن نمی دانست که قیام حسین(ع) هزاران پرتو نور خواهد شد و در قلب های میلیون ها انسان عاشق جای خواهد گرفت، آن هم پس از ۱۴۰۰ سال و این شمع ها که می بینی نشانه و علامت همان نور محبتی است که خدا در دل های آزاده تابانده است و حکایت شمع، همچنان باقی است…