معنی حکایت عمر گران مایه فارسی ششم با معنی لغات و آرایه ها

اگر هنگام تدریس حکایت عمر گران مایه صفحه ۹۲ فارسی ششم، معنی حکایت عمر گران مایه و شعر آن، معنی کلمات و پیام اخلاقی این حکایت را درست متوجه نشده اید، این مطلب را بخوانید.

ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – در صفحه ۹۲ کتاب فارسی ششم حکایتی از گلستان سعدی به نام «عمر گران‌مایه» آمده است. گلستان سعدی به نثر آهنگین نوشته شده است یعنی دارای سجع است و در میان نثر از ابیات شعر استفاده شده است. در این مطلب معنی حکایت عمر گران مایه و پیام اخلاقی آن را به همراه معنی کلمات و ارایه های ادبی آن می‌خوانید. 

 

معنی حکایت عمر گران مایه

 

معنی حکایت عمر گران مایه

دو برادر، یکی خدمت سلطان کردی و دیگری به زورِ بازو، نان خوردی.

معنی: دو برادر بودند که یکی به پادشاه خدمت می‌کرد و برادر دیگر با کار و تلاشِ خود، روزی‌اش را به دست می‌آورد.

آرایه ادبی: زور بازو: کنایه از کار و تلاش خود / نان: مجاز از رزق و روزی / نان خوردن: کنایه از امرار معاش و کسب درآمد

نکته دستوری: کردی و خوردی: ماضی استمراری به معنای می‌کرد و می‌خورد هستند. 

 

باری، توانگر گفت درویش را که: چرا خدمت نکنی تا از مَشَقّتِ کار کردن بِرَهی؟

معنی: یک بار برادر ثروتمند به برادر فقیرش گفت که: چرا مثل من به سلطان خدمت نمی‌کنی تا از زحمتِ کار کردن راحت شوی؟

نکته دستوری: «را» به معنی «به» = توانگر به درویش گفت

 

گفت: تو چرا کار نکنی تا از مَذلّتِ خدمت، رهایی یابی که خردمندان گفته‌اند:  نانِ خود خوردن و نشستن، بِه که کمر زرّین بستن و به خدمت ایستادن.

معنی: (برادر فقیر) پاسخ داد: تو چرا خودت کار نمی‌کنی تا از خفّت و خواریِ خدمت به سلطان راحت بشَوی که اندیشمندان گفته‌اند:

** مفهوم و معنی نان خود خوردن و نشستن به که کمر زرین بستن و به خدمت ایستادن: از دسترنج خود استفاده کردن و (در همان مقام و موقعیت پایین) راحت بودن، بهتر است از اینکه با لباس‌های گران‌قیمت آماده به خدمتکاری بودن و در خدمت کسی سرپا ایستادن (تحقیر شدن)

آرایه ادبی: مشقت و مذلت: سجع / نشستن و ایستادن: تضاد / نان خود خوردن: کنایه از (با تلاش و دسترنج خود کسب درآمد کردن) / کمربند بستن: کنایه از آماده به خدمت بودن / زرین: کنایه از لباس های گران قیمت

 

معنی شعر عمر گران‌مایه فارسی ششم

به دست، آهنِ تفته کردن خمیر / بِه از دست بر سینه، پیشِ امیر

معنی: آهنِ داغ و ذوب شده را با دست مانندِ خمیر شکل دادن، از دست به سینه در خدمت پادشاه ایستادن بهتر است.

آرایه ادبی: آهن تفته را با دست خمیر کردن: کنایه از انجام کاری بسیار سخت و طاقت‌فرسا / دست بر سینه بودن: کنایه از مطیع و خدمتکار کسی بودن

 

عمرِ گران مایه در این صرف شد / تا چه خورم صیف و چه پوشم شِتا

معنی: عمر ارزشمند خویش را با فکر به اینکه تابستان چه بخورم و زمستان چه بپوشم هدر دادم.

آرایه ادبی: صیف و شتا (تابستان و زمستان): تضاد

 

ای شکمِ خیره به نانی بساز / تا نکنی پشت به خدمت، دو تا

معنی: ای انسان حریص شکمو و زیاده خواه، با یک تکه نان سر کن و قانع باش تا مجبور نشوی برای خدمت به هر کسی تعظیم کنی.

آرایه ادبی: ای شکم: تشخیص = شخصیت بخشی به شکم / شکم: استعاره از افراد حریص / پشت دو تا کردن: کنایه از تعظیم کردن و خود را حقیر و کوچک شمردن

 

نوع ترکیب عمر گران مایه چیست؟ 

ترکیب وصفی

پیام اخلاقی حکایت عمر گران مایه چیست؟ 

فقیر بودن با حفظ غرور و عزت نفس، بسیار ارزشمندتر از کسب ثروت و مادیات به همراه تحقیر شدن است. انسان قانع با درآمد کم می‌سازد اما دستش را جلوی کسی دراز نمی‌کند و حاضر نیست کسی تحقیرش کند. 

معنی کلمات حکایت عمر گران مایه

  • سلطان : پادشاه
  • باری : خلاصه، به هر حال، یک بار (اینجا به معنی یک بار)
  • توانگر : ثروتمند
  • مشقّت : سختی، رنج
  • بِرَهی : رها شوی، آسوده شوی
  • مذّلت : خواری، خفّت، پستی
  • کمر زرّین : کمربند طلایی
  • بِه : بهتر
  • تفته : گداخته، ذوب شده، داغ
  • امیر: فرمانروا
  • گران مایه : گران بها
  • صرف شد : سپری شد (هدر رفت)
  • صیف : تابستان
  • شتا : زمستان
  • خیره : بی ارزش و بی مقدار، پست
  • بساز : قناعت کن

 

کاربران عزیز سایت ستاره؛‌ شما می‌توانید معنی شعر باران فارسی ششم دبستان و معنی شعر ای وطن فارسی ششم با آرایه ها و نکات دستوری را نیز بخوانید. لطفا نظرات و پرسش‌های خود را با کارشناسان ما در میان بگذارید. 

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید