فرا رسیدن آخرین روز ماه صفر و ایام شهادت علی بن موسی الرضا (ع) بر تمامی شیعیان جهان تسلیت باد. با گلچینی از روضه امام رضا (ع) با نوای گرم مداحان اهل بیت (مطیعی، حدادیان، رسولی، مقدم و …) همراه ما باشید. همچنین مجموعه ای از بهترین اشعار شهادت امام رضا را نیز میتوانید در ستاره بخوانید.
روضه امام رضا ویژه ایام شهادت امام هشتم
حاج سعید حدادیان
متن روضه امام رضا (ع) – حدادیان
*از مركب پیاده شد، نرسیده به مَرو، تعجب كردن، پشت سر ِآقا راه افتادن،نزدیك ِ یه خانه ای دیدن از خانه صدای شیون میآد، در و باز كردن تابوت رو آوردن بیرون، چشمشون به هیبت و صولت رضوی افتاد همین طور موندن، حضرت اشاره كرد تابوت رو گذاشتن زمین، آمد بالا سر ِ تابوت دعاش كرد، فرمود: دیگه خوش به حالت غم و غصه و ترس تموم شد، طوبی لك، دور و بری ها اومدند گفتند: آقا جان والله قسم تا حالا اینجا نیومده بودیم، این كیه؟ فرمود: هرجای عالم عاشقی داشته باشیم، می شناسیمش، این خاطر خواه ما بوده.*
*امام رضا فرمود: اگه دیدی عبا روی سرم بود، دیگه با من حرف نزن، یكی این بود كرامت رضوی رو فرمودند، یكی هم برای تقیه رضوی، آقا فرمود: با من حرف نزن تا فردا برا اباصلت بد نشه، چون همه دارن نگاه می كنن ببینند این زهر چه می كنه.
امام رضا می نشست زمین می گفت: آه جگرم، پا می شد، می نشست، نوشتن حدود پنجاه بار نشست ایستاد، آه جیگرم، گاهی هم می گفت:آه پسرم، رسید رو انداز رو كنار زد، پیراهن ِ مبارك رو بالا زد، شكم رو گذاشت رو خاك، مثل مار گزیده دور خودش می گردید، یه دفعه دید آقازاده اش اومد، خوب ِ هر بابایی داره جون می ده، پسرش بیاد بالینش*
*امشب برات یه روضه بخونم: رقیه شام غریبان دید زین العابدین خیلی می سوزه، هی میگه: بابا نشد بیام سرت رو به دامن بگیرم، سرت رو از كربلا بردن، اینقدر میام تا سرت به من برسه. آقا جواد الائمه چشمای بابا رو بست، قاعده اینه چشم های شهید یا میّت رو می بندند، اما بمیرم سر امام حسین از گودال بالا اومد چشم ها باز بود، روی نیزه چشم ها باز بود، تو طشت طلا رفت چشم ها باز بود، تا رسید به دختر، با دست های كوچیكش چشم های بابا رو بست،
آخه توی خرابه، زینب و زین العابدین دست بسته بودند، گفت: بابا حق یه داداشم رو ادا كردم، می خوام حق یه داداش دیگه ام رو هم ادا كنم، بابا من دیدم می خواستی داداش علی اصغرم رو ببوسی، هنوز لبت به لباش نرسیده، خون گلوش فواره زد، خیلی دلم برات سوخت، با خودم گفتم: بالاخره به جای داداش علی اصغرم لبات رو می بوسم، بابا من دیدم چوب به لبت زدن، بذار لبات رو ببوسم، حسین…… دختر سه ساله گوشه خرابه جون داد، ارث زیاد از مادر برده، صورت كبوده، استخوان ها از روی ناقه افتاده آسیب دیده،
شب آخری بریم در خونه مادر، كجا شما رو ببرم؟ آتیش سوزی كه نمیشه، كوچه هم كه بد جوری زدن، من چی بگم، همین قدر بگم: جفت دست ها، استخوان ها خورد شده، نمی تونست بخوابه، استخوان پهلو آسیب دیده، سینه آسیب دیده، اگه بخوای بخوابی باید صورت رو بالش بذاری، می گن: گوشواره گوش بی بی بوده، می گن: گوشوار ها تو صورت شكست، خدا كنه دروغ باشه، خوابش نمی برد شب ها از درد پهلو، سینه، بازو، صورت، از درد علی خواب نداشت، تا یه روز حسین وارد شد، دید مادر خوابیده، روش رو كرد به در حجره دیده حسن اومد، یه نگاه كرد گفت: داداش خدا صبرت بده،دیگه تموم شد، مادرمون از دنیا رفت، یا زهرا…. یا حسین….*
فایل صوتی روضه امام رضا (ع) – حدادیان
حاج حسین سیب سرخی
در ازدحام خیل گدا جا اگر کم است
تشریف آورید دو چشمان ما که هست
جایی اگر نبود خدا را صدا کنید
باب الجواد و سایه ی ایوان طلا که هست
خوش گفته اند قطره که دریا نمی شود
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود
***
خاک حجره مثل خاک کربلا سوزان نبود
لااقل تا لحظه ی آخر تنت عریان نبود
مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای!
آقا چرا عبا به سرخود کشیده ای !؟
با درد کهنه ای به نظرراه می روی !؟
مانند مادرت چقدر راه می روی !
خون ِجگربه سینه به اجبار می دهی
راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی
اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟
درکوچه های طوس زمین می خوری چرا ؟
با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده
خاک لباس های خودت را تکان بده
*نمی دونم با این بیت دل شما كجا میره، نمی دونم شما الان ذهنتون كجا میره، یكی مدینه میره، یكی گودال میره، یكی میره پهلو عمه جانش زینب، یكی میره مجلس ِ شام، نمی دونم حقش رو ادا می كنی یانه؟*
مقداری از عبای شما پاره شد، ولی…
نیزه نزد کسی به تو ازکینه علی
اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت
فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت
اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
چشمی به سمت مقنعه خواهرت نرفت
ای حسین….
*فردا مردم نیشابور خیلی با احترام آقا رو تشییع می كنند،آقا بمیرم برات امام رضا، آقا جان شما رو كفن كردن، رو تابوت شما گل ریختن، با احترام بردن، لایوم كیومك یا اباعبدالله، آقا نبودی جدت حسین رو غروب عاشورا، اسباشون رو نعل تازه زدن، بر بدن حسین تاختند، نبودی ببینی غروب عاشورا جلوی زن و بچه اش، لباساش رو كندن، آقا نبودی ببینی شمر نامرد نشسته بود رو سینه ی حسین، خانم زینب بالای گودال ایستاده، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،حسین…*
ای تشنه لب حسین جان
ای بی كفن حسین جان
فایل صوتی روضه امام رضا (ع) – سیب سرخی
مهدی اکبری
وقتی تابوت ِ آقا رو آوردند، زن های نوغان به شوهرهاشون گفتند: ما مهریه هامون رو می بخشیم، فقط اجازه بدید بریم تشییع جنازه پسر فاطمه، آقامون نباید غریب بمونه، شاخه های گل آوردند روی تابوت امام رضا ریختند، جوری كه وقتی می خواستند بدن رو دفن كنند، گلها رو كنار می زدند تا بدن آقا رو از توی ِ تابوت دربیارن.
“من كه می دونم دلت كجاست” یه خانمی نیزه شكسته هارو كنار زد، شمشیر شكسته ها رو كنار زد، یه بدنی هست كه سر نداره. تا زینب اومد یكی یكی نیزه هارو از توی بدن در آورد،آه از این بدن ِ پاره پاره، رو به مدینه ایستاد، اللهم تقبل منا هذا القربان، خدا این قربانی رو از آل پیغمبر قبول كن، سه روز بعد از ازدواج زینب، فضه میگه: رفتم خونه بی بی، تازه عروس، دیدم خانم یه گوشه نشسته داره گریه می كنه، گفتم: دورت بگردم چرا داری گریه می كنی؟ فرمود: سه روز ِ حسینم رو ندیدم، دلم برا داداشم پر می كشه، گفتم خانم جان غصه نخور، الان خودم میرم دنبال آقا می آرمش،
اومد دنبال حسین، دید امام حسین توی بازار سرش رو پایین انداخته یه چیزی زیر لب می گه، تا اومد نزدیك شد دید زیر لب هی میگه: زینب، زینب، زینب. گفت: آقا كجایی كه زینب دلش برات پر می زنه، اومدن سمت خونه بی بی تا وارد شدن، دیدن خانم زینب خوابش برده، آفتاب روی صورت بی بی افتاده، ابی عبدالله اومد ایستاد عباش رو باز كرد، جلوی نور ِ خورشید رو گرفت،یه دفعه خانم زینب از خواب بلند شد،گفت: داداش الان سه روز ِ، هر روز خونه رو آب و جارو میكنم، هی می گم: الان حسین میآد؛ حتماً دلش برام تنگ شده، الان حسین میآد، داداش نیومدی؟ داشتم دق می كردم، چرا توی آفتاب ایستادی حسین؟ زینب جان دیدم آفتاب صورتت رو اذیت می كنه، خواستم جلوی حرارتش رو بگیرم. داداش رو بغل كرد، گفت: داداش بتونم ای كاش برات جبران كنم. وقتی نیزه شكسته ها رو از بدن بیرون كشید اومد با چادر روی بدن بندازه آفتاب به بدن نتاب ِ، حروم زاده ها با كعب ِ نی و تازیانه ریختند سر ِ زینب، ای حسین…..
فایل صوتی روضه امام رضا (ع) – مهدی اکبری
مهدی سلحشور
وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن و بچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه،
اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواده اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستش هم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز.
یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت می گیره، آرزوی تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید،
اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین…. لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب…. حسین….
فایل صوتی روضه امام رضا (ع) – مهدی سلحشور
حاج میثم مطیعی
متن روضه امام رضا – میثم مطیعی
مریض آمده اما شفا نمیخواهد
قسم به جان شما جز شما نمیخواهد
برای پیش تو بودن بهانهای کافیست
بهشت لطف کریمان بها نمیخواهد
دلیل نالهی من یک نگاه محبوب است
وگرنه درد غلامان دوا نمیخواهد
فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم:
مگر که شاه خراسان گدا نمیخواهد؟
دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت
نماز در حَرَمت «اهدنا» نمیخواهد
همین قدر که غباری بر آستان باشد
رواست حاجت عاشق، دعا نمیخواهد
تو آشنای خدایی، کدام رهگذری
در این جهان غریب آشنا نمیخواهد؟
ببین به گوشهی صحنت پناه آوردم
مگر کبوتر آواره جا نمیخواهد؟
به حکم آنکه «علیک الرفیق ثم طریق»
دلم بدون رضا (ع) کربلا نمیخواهد
خدا مرا به طواف تو مبتلا کردهست
طواف کعبه بخواهم، خدا نمیخواهد
نگفته است، حیا کرده شاعرت آقا
نگفته است، نه اینکه عبا نمیخواهد
فایل صوتی روضه امام رضا (ع) – میثم مطیعی
کربلایی جواد مقدم
فایل صوتی روضه امام رضا (ع) – جواد مقدم
شیدایی یعنی همین ، وقف جانان باشی
شیخ حسین انصاریان
ضربت سنگینی که امیرالمومنین علیه السلام به فرقشان خورد تا دو شبانه روز زنده بودند. امام مجتبی علیه السلام بعد زهر سه شبانه روز زنده بودند. زین العابدین علیه السلام همینطور. هنوز برای ما روشن نشده چه زهری به امام هشتم خوراندند. حدودا ساعت های ۹ صبح بوده زهر را که خوردند بلند شدند حرکت کردند به طرف محلشان. اباصلت میگه شمردم از خانه ی مامون تا خانه پنجاه بار نشست روی زمین بلند شد…
فایل صوتی روضه امام رضا (ع) – حسین انصاریان
حاج مهدی رسولی
فایل صوتی روضه امام رضا (ع) – مهدی رسولی
از اینکه با مجموعه روضه امام رضا (ع) ویژه آخرین روز ماه صفر همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با کارشناسان ما در میان گذارید.