مجموعه متن و شعر در مورد اسب برای دوستداران و عاشقان سوارکاری

شعر در مورد اسب زیاد سروده شده است. اینکه در اشعار از اسب یاد می‌شود در اکثر موارد نشان دهنده مهم بودن این حیوان برای انسان‌هاست. اسب حیوانی با وفا، زیبا و مهربان است که افراد زیادی تمایل دارند با آن وقت بگذرانند. اگر عاشق اسب و سوارکاری هستید، در این مقاله مجموعه زیبایی از متن در مورد اسب و شعر در مورد اسب برای شما گرداوری کرده‌ایم.

متن و شعر در مورد اسب
آنچه در این مطلب خواهید خواند... عدم نمایش

در ادبیات فارسی اشعار زیادی در مورد حیوانات مختلف سروده شده است. در این میان شعر در مورد اسب نیز مانند شعر در مورد کبوتر و شعر در مورد شیر زیاد بر می‌خوریم. اسب حیوانی بسیار باوفا و زیباست که به دلیل اندام و توانایی‌های خاص خود توسط انسان اهلی و رام شده است تا بتوانند از آن بهره ببرند. در گذشته از اسب برای جا به جایی، مسافرت، کشاورزی و… استفاده می‌شد و امروزه هم اسب سواری یکی از ورزش‌های مورد علاقه خیلی از افراد است.

اسب به خاطر ویژگی‌های رفتاری خود مورد توجه شاعران و سخنوران زیادی قرار گرفته و اشعار و متن‌های زیبایی درباره‌اش سروده‌ و گفته‌اند. در این مطلب مجموعه‌ای زیبا از متن در مورد اسب و شعر اسب و اسب سواری را برای کاربران ستاره تهیه کرده‌ایم.

 

شعر در مورد اسب

 

متن در مورد اسب

دِلم
ز هر چه به غیر از تو بود
خالی ماند
در این سرا تو بمان

✩✩✩

من پاک نیستم؛ آلوده ام به اسب!

✩✩✩

سوارکارها رُقبای طوفان هستند
آنجا که چهارنعل می‌تازند 

✩✩✩

دوست دارم که شبی خوابم رود بر پشت تو
صبح،موی یال تو از خواب بیدارم کند

 

متن اسب برای اینستا

 

✩✩✩

شیهه تو کودکی ام را به من میبخشد
و چشمهای تو دنیایم را غرق زیبایی میکند

✩✩✩

“اسبها به مذهب، نژاد، رنگ پوست یا فرهنگ شما توجهی ندارند،
تنها چیزی که براشون مهمه این که قلبت چقدر خوب باشه و چقدر باهاشون خوب رفتار کنی.

✩✩✩

گره خورده
افکارم با
یالهای
پریشانش

✩✩✩

من اسب‌ها را آینه‌های الهی می‌نامم.
آن‌ها، احساسات و عواطف شما را منعکس می‌کنند.
اگر با آن‌ها با عشق، احترام، مهربانی و حس کنجکاوی رفتار کنید، آن‌ها نیز همین احساسات را برای شما منعکس خواهند کرد

“آلن همیلتون”

✩✩✩

اینجا دریایی از اوست
و ساحلی از من
اینجا اسبی است
با موج یالهای پریشانش،
اینجا منی ساحل‌گون است
با عطر موج های او…

✩✩✩

 

متن در مورد اسب

 

شکوفه های صورتی
نم بارون بهاری و
دشت‌هایی که فرامی‌خواند
اسب‌ها و سوارهای عاشق را
برای بهاری بهشتی …⁦

✩✩✩

رویای من
اسبی بود
که هیچ وقت به میدان مسابقه نرفت
اسبی جوان و دونده
که به خیش بستند
تا تنهایی آدم ها را شخم بزنند
رویای من
جای خوبی به دنیا نیامده بود…

✩✩✩

گذر ما از هرجا بگذرد آخر به اسب افتد

✩✩✩

← متن زیبا در مورد اسب →

موفقیت یه سوارکار به اینکه بتونه اعتماد اسبشو بدست بگیره نه صرفا افسارشو

✩✩✩

سوارکاری گفتگوی بین دو جسم و روح است که هدف ایجاد ثبات کامل بین آنهاست.

✩✩✩

← متن درباره اسب →

وقتی کنار اسبم هستم در برابر چیزهایی که از درون آزارم میدهند احساس امنیت میکنم

✩✩✩

مارا عشقیست جاودان با معشوقی که دشت زیر سم هایش به نجابتش قسم میخورد

✩✩✩

← متن راجع به اسب →

هرکسی برای اینکه دلش آروم بگیره یه کاری می‌کنه
یکی می‌نویسه، یکی میخونه، یکی نقاشی می‌کشه…
من اما سواری میکنم

✩✩✩

اینقدر غرق دنیای اسب‌ها شدم
که خودمو قبل اون یادم نمیاد

✩✩✩

← متن اسب سوار →

اسب‏ها یک روز باز
روی پا می‏ایستند
آخر آنها اهل خواب
اهل آخور نیستند

✩✩✩

نظم ضربانم با نظم گام هایت یکیست مبادا گام هایت بهم بریزد

 

متن در مورد اسب
متن در مورد اسب

 

شعر در مورد اسب

من و دل بریدن از اسب
چه محاله خنده داری ⁦

✩✩✩

عشق می‌کشد شیهه، پای در رکابش نه
آری ای دل عاشق! اسب آرزو زین شد

“حسین منزوی”

✩✩✩

تو نباشی چه کسی شیهه کشد بر سر من
تو نباشی کی دگر سر بزند برحال من

✩✩✩

اگر اشتر و اسب و استر نباشد
کجا قهرمانی بود قهرمان را

« ناصر خسرو »

✩✩✩

← شعر و متن درباره اسب →

مارا با سلطنت شیرها کاری نیست
اسب ها برای خود حکومتی دارند

✩✩✩

من نمی‌دانم
که چرا می‌گویند اسب حیوان نجیبی است
کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ‌کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد
چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید
واژه‌ها را باید شست
واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست

« سهراب سپهری »

✩✩✩

آن‌ کس که بداند و بداند که بداند
اسب شرف از گنبد گردون بجهاند

« فخر رازی »

✩✩✩

← شعر اسب زیبا و احساسی →

یکی بارگی برنشسته سیاه
همی گرد نعلش برآمد به ماه

سیاوش چو گشت از جهان ناامید
برو تیره شد روی روز سفید

چنین گفت شبرنگ بهزاد را
که فرمان مبر زین سپس باد را

« فردوسی »

✩✩✩

اسب تازی دو تک رود به شتاب
شتر آهسته می‌رود شب و روز

« سعدی »

✩✩✩

اسب تازی شده مجروح به زیر پالان
طوق زرین همه در گردن خر می‌بینم

« حافظ »

✩✩✩

← شعر در مورد اسب →

اسب می‌تاخت با شکوه و دلیر
که کند فعل شیر بچه شیر

« مکتبی شیرازی »

✩✩✩

تا توانی به گرد عامه مگرد
عامه از نام تو برآرد گرد

زان کجا عامه بی‌خرد باشد
صحبت بی‌خردت بد باشد

صحبت عامه اسب و خر باشد
هر دوان ضد یک دگر باشد

خر تگ از اسب خود نگیرد تیز
لیک اسب از خران بگیرد تیز

صحبت عامه هرکه هشیارست
مثل حداد و مثل عطارست

گرچه عطار ندهدت مشک او
رسد از ناف مشک او به تو بوی

مرد حداد اگر به سور آید
جامه ز انگشت او بیالاید

« سنایی »

✩✩✩

اسب لاغر میان به کار آید
روز میدان نه گاو پرواری

« سعدی »

✩✩✩

ای طرب‌ناکان ز مطرب التماس می‌ کنید
سوی عشرت‌ها روید و میل بانگ نی کنید

شهسوار اسب شادی‌ها شوید ای مقبلان
اسب غم را در قدم‌های طرب‌ها پی کنی

« مولوی »

✩✩✩

← شعر درباره اسب →

گر خود سخن ز زهره و از ماه بشنوم
نبود چنان کز آن بت دلخواه بشنوم

بی‌خوابیم بکشت، وه از من که هر شبی
بنشینم و فسانه آن ماه بشنوم

تیغم زن ای رقیب، که قربان شوم تو را
آن دم که من روارو آن ماه بشنوم

آواز ارغنون ندهد ذوقم آن چنان
کاواز پای اسب تو ناگاه بشنوم

« امیر خسرو دهلوی »

✩✩✩

مر سگان را عید باشد مرگ اسپ
روزی وافر بود بی جهد و کسپ

اسپ را بفروخت چون بشنید مرد
پیش سگ شد آن خروسش روی‌ زرد

روز دیگر همچنان نان را ربود
آن خروس و سگ برو لب بر گشود

کای خروس عشوه‌ده چند این دروغ
ظالمی و کاذبی و بی فروغ

اسپ کش گفتی سقط گردد کجاست
کور اخترگوی و محرومی ز راست

گفت او را آن خروس با خبر
که سقط شد اسپ او جای دگر

اسپ را بفروخت و جست او از زیان
آن زیان انداخت او بر دیگران

لیک فردا استرش گردد سقط
مر سگان را باشد آن نعمت فقط

« مولوی »

✩✩✩

یا رب این نو دولتان را بر خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام و اسب و استر می‌کنند

« حافظ »

✩✩✩

بار دگر از راه سوی چاه رسیدیم
وز غربت اجسام بالله رسیدیم

با اسب بدان شاه کسی چون نرسیده‌ست
ما اسب بدادیم و بدان شاه رسیدیم

چون ابر بسی اشک در این خاک فشاندیم
وز ابر گذشتیم و بدان ماه رسیدیم

ای طبل‌زنان نوبت ما گشت بکوبید
وی ترک برون آ که به خرگاه رسیدیم

یک چند چو یوسف به بن چاه نشستیم
زان سر رسن آمد به سر چاه رسیدیم

ما چند صنم پیش محمد بشکستیم
تا در صنم دلبر دلخواه رسیدیم

نزدیک‌تر آیید که از دور رسیدیم
و احوال بپرسید که از راه رسیدیم

« مولوی »

✩✩✩

تا بر آن روی چو ماه آموختم
عالمی بر خويشتن بفروختم

پاره کرده پرده صبر و صلاح
ديده عقل و بصر بردوختم

اسب در ميدان وصلش تاختم
کعبه وصلش ز هجران توختم

جامه عفت برون انداختم
رندی و ناراستی آموختم

« سنایی »

✩✩✩

← شعر درباره اسب خاص →

همه شب سجده‌کنان می‌رود و وقت سحر
روش بخشد که بمیرد مه چرخ از حسدش

هر که امروز کند شهوت خود را در گور
هر یکی حور شود مونس گور و الحدش

هر کی او اسب دواند به سوی گمراهی
کند آن اسب لگدکوب نکال از لگدش

بهل ابتر تو غزل را به ازل حیران باش
که تمامش کند و شرح دهد هم صمدش

« مولوی »

✩✩✩

شعر در مورد اسب
شعر زیبا در مورد اسب

 

ازین بیشه شیری نیامد برون
که او را نکشتی به زوبین عشق

ز بهر شکار دل خستگان
بر اسب بلا بسته‌ای زین عشق

✩✩✩

پادشاها مهد عالی می‌رود سوی شکار
لیکن اسباب شدن ما را مهیا هیچ نیست

خیمه و اسب است و زین و جامه اسباب سفر
جز دو اسب لاغری با بنده زینها هیچ نیست

« سلمان ساوجی »

✩✩✩

اسبی که صفیرش نزنی می‌نخورد آب
نه مرد کم از اسب و نه می کمتر از آب است

« منوچهری »

✩✩✩

اسب حیوان نجیبی است اگر بگذارند
چون بشر کیس عجیبی است اگر بگذارند

سم بکوبد به زمین توی چراگاه جمال
گاهش از عشق نصیبی است اگر بگذارند

گیرم از یونجه تر معده خود پر سازد
در دلش حسرت سیبی است اگر بگذارند

چه کم از این پسران رپ و ریپی دارد
طالب زینت و زیبی است اگر بگذارند

چه بسا اسب که اسباب سواری را باخت
طعمه‌ ساده فریبی است اگر بگذارند

اسب عاشق شد و فرمود: نجابت کشک است
بوسه هم حس غریبی است اگر بگذارند

زین و دل داده آن یال پریشانم و دل
گیر افسار حبیبی است اگر بگذارند

نعل در آتش دل می‌نهم از یورتمه‌اش
در دلم طرفه لهیبی است اگر بگذارند

نر اگر بود که صد در صد او مشتاق است
مادیان نیز صدی بیست اگر بگذارند

“بوالفضول”  آمده و هیبت طنزش مخفی است
طنز پرداز مهیبی است اگر بگذارند!

« بوالفضول الشعرا »

✩✩✩

اسب تازی در طویله گر ببندی پیش خر
رنگشان همگون نگردد، طبعشان همگون شود

« میرزا حبیب روحی »

✩✩✩

اسب‏‌ها، این اسب‌‏ها
یالشان آشفته است
در نگاه سرخشان
پرسشی ناگفته است
بر زمین، سم می‌‏زنند
خشمگین، شیهه‏ کشان
گویی آتش می‏‌جهد
از تن چالاکشان
اسب‏ها زندانی‏‌اند
آه زیر سقف‏‌ها
اسب‏ها کی می‌‏شوند
باز آزاد و رها؟
اسب‏ها یک روز باز
روی پا می‌‏ایستند
آخر آنها اهل خواب
اهل آخور نیستند
یک شبی گم می‌‏شوند
اسب‏ها در بهت دشت
اسب من که رفت و رفت
سوی آخور برنگشت

« محمد کاظم مزینانی »

✩✩✩

اگر سکندر با شاه هم‌سفر بودی
ز اسب تازی زود آمدی فرود به خر

« فرخی سیستانی »

✩✩✩

ای بسا اسب تیزرو که بمرد
خرک لنگ جان به منزل برد

« سعدی »

✩✩✩

هرکسی را که بخت برگردد
اسبش اندر طویله خر گردد

✩✩✩

برگ در دست نسیمی است که سرگردان است
قلب در دام غریبی است که بی‌سامان است

زندگی با تو چه احساس عجیبی دارد
عشق آن اسب نجیبی است که نافرمان است

« ابوذر فتحی‌نیا »

✩✩✩

اسب خرد خویش اگر نیک بتازیم
صد روزنه در پهنه باور بگشاید

« م _ عاکف »

✩✩✩

اسب خرد ار مطیع و همگام شود
سرکش‌تر ازین نفس هم آرام شود

اندیشه به کار بستن آری هنر است
بر بی‌هنران بی‌هنری دام شود

« م _ عاکف »

✩✩✩

ای از عرب و از عجمت مثل نزاده
حسن تو عرب را و عجم را به تو داده

در روی عجم چشم تو صد تیر کشیده
وز چشم عرب لعل تو صد چشمه گشاده

خوبان عرب بر سر اسب تو دویده
شاهان عجم پیش رخت گشته پیاده

از چشم تو مجنون عرب یافته مستی
وز لعل توشیرین عجم ساخته باده

« اوحدی »

✩✩✩

ز حسن تو پیدا شد آیین عشق
خرد را لبت کرد تلقین عشق

ازین بیشه شیری نیامد برون
که او را نکشتی به زوبین عشق

ز بهر شکار دل خستگان
بر اسب بلا بسته‌ای زین عشق

« اوحدی »

✩✩✩

تا نگردد شمع روز از باد تيغت منطفی
روز کين چتر تو را در زير دامان می‌برد

آسمان می‌خواهد از اسب تو نعلی بهر تاج
غالبا آن تاج را از بهر کيوان می‌برد

کيست هندويی که سازد نعل اسب تاج سر
ظاهرا اسب تو درپا از پی آن می‌برد

« سلمان ساوجی »

✩✩✩

شعر در مورد اسب
شعر در مورد اسب

 

سخن آخر

در این مطلب زیباترین شعرهای فارسی درباره اسب را برای شما جمع‌آوری کردیم. برخی از این اشعار برای اسب سروده شده و برخی دیگر از واژه اسب در اشعار خود استفاده کرده‌اند. امروزه روانشناسان معتقدند که وقت‌گذرانی با اسب می‌تواند در درمان بسیاری از اختلالات روانی موثر واقع شود. در صورتی که تمایل دارید در این باره اطلاعات بیشتری کسب کنید، می‌توانید مطلب «اسب درمانی؛ درمان بیماری‌های روانی به کمک اسب!» را مطالعه کنید.

نظر شما چیست؟ به نظر شما کدام یک از متن‌ها و اشعار از بقیه زیباتر هستند؟ لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک گذارید.

منبع: برگفته از صفحه text_horse

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید