شعر گل نشان دهنده ذوق و قریحه شاعر است، اما سرودن از هر کدام از گل ها نشان دهنده یک مضمون خاص است. به طور مثال شعر گل آفتابگردان، شعر گل یاس، شعر گل نرگس و شعر در مورد گل سرخ بیشتر در توصیف فصل گرما یا بهار است.
در این میان گل شقایق گلی کم عمر و قرمز رنگ محسوب میشود که در ادبیات و متون ادبی بسیاری از کشورها راجع به آن بسیار نوشته شده است. برای مثال، شقایقهایی که به عنوان نماد سنگ قبرها استفاده میشوند، سمبلی از خواب ابدی هستند. همچنین رنگ قرمز روشن آنها، نشانگر قول رستاخیز پس از مرگ است. در ادامه مجموعهای از متن و شعر گل شقایق را برای شما فراهم آوردهایم.
شعر گل شقایق عاشقانه
در ابتدا یک شعر گل شقایق معروف که از جمله اشعار اردلان سرفراز هست را با هم میخوانیم. این شعر را بسیاری از ما شنیده ایم چراکه داریوش اقبالی آن را اجرا کرده است.
دلم مثل دلت خونه، شقایق
چشام دریای بارونه، شقایق
مث مردن می مونه دل بریدن
ولی دل بستن آسونه شقایق
شقایق درد من، یکی دو تا نیست
آخه درد من از بیگانه ها نیست
کسی خشکیده خون من رو دستاش
که حتی یک نفس از من جدا نیست
شقایق آی شقایق، گل همیشه عاشق
شقایق اینجا من خیلی غریبم
آخه اینجا کسی عاشق نمی شه
عزای عشق غصه ش جنس کوهه
دل ویرون من از جنس شیشه
شقایق آخرین عاشق تو بودی
تو مردی و پس از تو عاشقی مرد
تو رو آخر سراب و عشق و حسرت
ته گلخونه های بی کسی برد
شقایق وای شقایق، گل همیشه عاشق
دویدیم، دویدیم و دویدیم
به شب های پر از قصه رسیدیم
گره زد ر نوشامو تقدیر
ولی ما عاقبت از هم بریدیم
شقایق جای تو دشت خدا بود
نه تو گلدون، نه توی قصه ها بود
حالا از تو قفط این مونده باقی
که سالار تموم عاشقایی
شقایق ای شقایق، گل همیشه عاشق
شقایق وای شقایق، گل همیشه عاشق
✿✿✿
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیدهای
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم
چون لاله می مبین و قدح در میان کار
این داغ بین که بر دل خونین نهادهایم
(حافظ)
✿✿✿
شقایق منجی عشق
و تنها پرندهایست
که با باد به پرواز درمیآید
پس چرا قبل از تو
من پرواز نکردم؟
(شقایق سرحدی)
✿✿✿
زندگی نامهی شقایق چیست؟
رایت خون به دوش وقت سحر
نغمهای عاشقانه بر لب باد
زندگی را سپرده در ره عشق
به کف باد و
هرچه باداباد…
(شفیعی کدکنی)
✿✿✿
به عاشقیام گرمی و تب داد شقایق
آرامش مهتابی شب داد شقایق
رسوا شدم آسوده شد او فکرش و من را
یک عاشق دیوانه لقب داد شقایق
(مریم حیدرزاده)
✿✿✿
فاتح دشت شقایق، همه مجنون بودند
منتظر در صف غلتیدن در خون بودند
تا که این قرعه به نام که رقم خواهد خورد
عاشق دیدار لیلای پریگون بودند.
✿✿✿
شقایق را
شقایق را
تو شاکر بین و گفتی نی
تو هم نو شو
تو هم نو شو
بهل نطق بیاتی را
✿✿✿
هر چه شقایق در دشتهای عالم است،
در روز عشق تقدیم تو باد…
هر آنقدر ستاره در آسمان است، تاج سر تو باد…
✿✿✿
شقایق گفت با خنده نه تبدارم، نه بیمارم
گر سرخم،
چنان آتش حدیث دیگری دارم
گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ و زیبایی
نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی!
✿✿✿
سیاهی چشمانت … سرخی لبهایت … لطافت دستانت؛
آری تو همانند شقایقی هستی که
عشق ورزیدن به آن و لمس کردنش ممنوع شده
و من همچنان در آرزویی محال،
رویای داشتنت را دارم.
✿✿✿
گل شقایق بوسه داغ تابستان بر زمین است …
بوسهای که تنها به زمین تعلق دارد
بوسهای که در دستهای ما رنگ میبازد و میریزد
صدها بار صدها شقایق را لمس میکنم؛
اما هرگز آنها را نخواهم چید …
✿✿✿
چشم نرگس نگران است،
ولی داغ شقایق
چشم خونین شفق بیند و ابر مه آزار
✿✿✿
لطف و قهرش در شقایق گشته با هم جلوهگر
از درون دل داغدار
و از برون رخ احمر است!
شعر گل شقایق در رابطه با جنگ
در دشت فلاندرز گلهای شقایق در وزش باد حرکت میکنند،
بین صلیبهایی که ردیف به ردیف چیده شدهاند،
که نشانگر مکان ماست، و در آسمان،
چکاوکها که همچنان شجاعانه آواز میخوانند، و پرواز میکنند،
به واسطه صدای اسلحههایی که در پایین شلیک میشوند، صدایشان به سختی شنیده میشود.
ما مرده ایم. چند روز پیش،
ما زنده بودیم، سحر را احساس میکردیم، درخشش غروب را میدیدیم،
عشق میورزیدیم، و به ما عشق ورزیده میشد، و حالا خوابیدهایم،
در دشت فلاندرز.
مبارزهی ما با دشمن را ادامه بده:
از دستهای ناکام ما، به سمت تو مشعل پرتاب میشود.
آن را افراشته نگه دار،
اگر ایمان خود به ما که مرده ایم را از دست دهی،
ما آرامش نخواهیم گرفت، گرچه شقایقها میرویند،
در دشت فلاندرز.
(جان مک کری)
✿✿✿
او از روی سیمهای خاردار به پایین افتاد
در حالی که به پایانی در سرزمینی که مال کسی نیست، فکر میکرد
لباسش از خاکستر آتش خاکستری شده بود
رنگ لباس کشورش اکنون برای همه نامشخص بود
بیرون از سنگر، او به یک نقطه تبدیل شده بود
اما با صدای سوت پایان، مردن هر قهرمانی
فقط اسمی است در جنگ جهانی بیفایده
که هزاران سال بعد
فقط اشکهایی برای آن ریخته میشود
هیچ شقایقی اینجا رشد نخواهد کرد
در حالی که بمبها و تیراندازیها ادامه دارد
این سرزمین با ماشینهای فلزی کشتار
آرام نخواهد گرفت
بنابراین او با خون و غرور خود میمیرد
هنوز در سرزمینی برای پروانهها (بهشت) نیست
او به عکس معشوقش نگاه میکند
در آخرین نفسهایش بریده بریده میگوید، شقایق، شقایق من
(کریستیس آندریاس کورتیس)
✿✿✿
تنها با بوسهها و شقایقهای قرمز،
با تاجهای خیس از باران،
با دیدن اسبهای خاکستری و سگهای زرد،
میتوانم تو را دوست داشته باشم.
تنها با امواج پشت سرم،
میان انفجارهای خسته کنندهی سنگهای آهکی و آبهای بازتاب دهنده،
با شنا کردن برخلاف گورستانهایی که در رودخانههای خاصی جریان دارند،
با مراتع غرق شده در سیل غم،
با سنگ قبرهای گچین،
با شنا کردن در قلبهای غرق شده
و لیستهای گم شده از کودکان دفن نشده
میتوانم تو را دوست داشته باشم.
(پابلو نرودا)
✿✿✿
هر روز صبح شقایق پیر مزرعه
انتظارم را میکشد
تا به نجوا در گوشم فاش کند
راز سرخ کفشدوزکهای قاتل را
و تاراج قوت مزرعه
به دست روباه کور را
هنگامی که ما و ماه
خواب مترسک و کلاغ میدیدیم
او نمیداند که قانون آکل و ماکول
این یادگار قابیل
سالهاست بر پیشانی بشر میدرخشد.
(علی محمد محمدی)
✿✿✿
هر جا شهیدی آرامیده است
گل شقایقی میروید
تا پیامی را به آسمانها برساند
که خون قهرمانان هرگز پایمال نخواهد شد
(مینا مایکل)
✿✿✿
ای زندگان خوب پس از مرگ
خونینه جامههای پریشان برگ برگ
در بارش تگرگ
آنان که جانتان را
از نور و شور و پویش و رویش سرشتهاند
تاریخ سرافراز شمایان
به هر بهار در گردش طبیعت تکرار میشود
زیرا که سرگذشت شما را
به کوه و دشت
بر برگ گل
به خون شقایق
نوشتهاند
(شفیعی کدکنی)
جملات ادبی مربوط به گل شقایق
هرگز نترسید که مانند گل شقایقی در میان دشتی از گلهای نرگس باشید.
(میشلا دپرینس)
✿✿✿
من زنده ماندم، ادامه دادم، خوشحالم که مثل یک علف، یک شقایق قرمز وحشی، ریشه در زندگی دارم.
(مرلین باک)
✿✿✿
او با حمل یک گل شقایق از میان جنگ عبور میکند.
(کوبایاشی ایسا)
✿✿✿
مادامی که همچون گل شقایق وحشی،
ریشه در خاکهای زندگی داری و نفس میکشی،
در مسیر زندگی به پیش برو؛
هر چند قدمهایت آهسته …
هر چند مسیرت دشوار!
✿✿✿
شقایق سرخ،
رخت سرشار از عشقیست شورانگیز
دلت داغدار هجران یار،
چون من در آرزویی
در آرزوی دیدار،
در آرزوی دیدار آن یار
✿✿✿
آن که عاشق بود،
از این دشت گذر کرد و راز دل با این جا گفت
دشت تاب اندوه عاشق نیاورد
و شقایق رویانید تا نشانی از عشق و اندوه عاشق باشد.
✿✿✿
شقایق،
تو دلی پر درد داری
تو حیرانی، مبتلایی،
ز نیرنگ جهان بیزار
سر گردان در دشتی؛
اما باز سرود عشق میخوانی
✿✿✿
بهار برای داشتنت به خود میبالد،
شقایق …
و نسیم شاد است که کودکانه در میان گل برگهای سرخ تو میدود.
متن درباره گل شقایق
لذتها مانند گل شقایق هستند، شما گل را میچینید، شکوفههای آن میریزد؛ یا مانند بارش برف در رودخانه، لحظهای سفید، سپس برای همیشه ذوب میشوند.
(رابرت برنز)
✿✿✿
وقتی به پیاده روی میروید، این بذرها را همراه با خود ببرید: شقایق، رنگین کمان و موشک. آنها را در بین علفهای هرز در بیابانی بکارید. ببین چه اتفاقی میافتد.
(تام هاجکینسون)
✿✿✿
از میان همهی چیزهای خارقالعاده در این جهان پر شگفتی که خداوند آفریده، هیچ چیز از کاشت بذر در زمین خالی و نتیجهی آن غافلگیر کنندهتر نیست. مثلا بذر گل شقایق را در نظر بگیرید. آن را کف دست خود قرار دهید. ذرهای است که به سختی قابل دیدن است؛ اما درون آن روح زیبای غیر قابل وصفی محصور است که مرزها را میشکافد، از درون زمین تاریک سر بیرون میآورد و به شکوفهی چشمگیری تبدیل میشود که زبان از توصیف آن قاصر است.
(سلیا تاکسر)
✿✿✿
دشتها از شقایق سرخ پر است
و من ایستاده و نظارهگر این شگفتیام
چه زیبا آفریده شدی ای شقایق.
✿✿✿
منم شقایق …
تصویری از یک قلب عاشق …
منم شقایق …
روحم گریزان از دقایق
سرخ رنگم از غم و درد
دل پر از خون است ز نیرنگ
من شقایق گشتهام تا اینکه سرگردان شوم
عاشقی کارم شده
تا اینکه خاکستر شوم …
✿✿✿
شقایق جامه بر تن چاک میزد …
ز شوق او کله بر خاک میزد …!
✿✿✿
مثل شقایق زندگی کن،
کوتاه اما زیبا،
مثل پرستو کوچ کن،
فصلی اما هدفمند،
مثل پروانه بمیر،
دردناک اما عاشق …!
✿✿✿
تو یعنی لذت دیدن …
تو یعنی یک شقایق را
به یک پروانه بخشیدن.
سخن آخر
در پایان، امیدواریم از مجموعه شعر و متن درباره گل شقایق لذت برده باشید. این شعرها و جملات ادبی را میتوانید برای دوستان علاقهمند به ادب و هنر خود نیز بفرستید. برای مطالعه جملات بیشتر، نگاهی به بهترین اشعار درباره گل نیز داشته باشید.
نظر شما راجع به متن و شعر گل شقایق چیست؟ کدام یک از اشعار و جملات گفته شده برایتان دانشینتر بود؟ لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ما و دیگر مخاطبین ستاره در میان بگذارید.
برگرفته از: sherno, azquotes, goodreads